احمدی نژاد حتی نتوانست وزارتخانه را جابجا کند چه برسد به اینکه تهران را تخلیه کند

احمدی نژاد نتوانست وزارتخانه را واگذار کند، تخلیه تهران چطور / خشک شدن دریاچه مشکل دار برای خلال بادمجان تهران / راه حل تشنگی از زبان اسماعیل کهرام؟


اسماعیل کهرام کارشناس محیط زیست در گفت وگویی با انتقاد از سیاست های غلط آبی می گوید: سدسازی بی رویه یکی از عوامل مهم هدر رفت آب است چرا که تبخیر آب پشت سدها تعجب آور است و در بیشتر موارد مکان یابی سدها نیز اشتباه است. وی تاکید می کند که بحران آب در غیاب مدیریت علمی و با سپردن کار به افراد غیر متخصص روز به روز بدتر می شود.

به گزارش خبرآنلاین، متن کامل این سخنرانی در زیر آمده است.

احمدی نژاد حتی نمی تواند یک وزارتخانه را از تهران حذف کند چه برسد به اینکه شهر را تخلیه کند

* نظرتان درباره ایده تخلیه تهران به عنوان راه حل موقت کم آبی چیست؟

13-14 میلیون نفر در تهران زندگی می کنند، چگونه می توان این تعداد جمعیت را جابه جا کرد؟ آقای رئیس جمهور نمی داند انتقال این تعداد جمعیت چه مشکلاتی دارد و می خواهد این جمعیت را به کجا ببرد؟ آقای احمدی نژاد یک بار تصمیم گرفت وزارتخانه را به شیراز منتقل کند، می دانید چقدر خسارت وارد کرد؟ چه کتاب های نفیسی با باران و چیزهای دیگر از بین رفته است، حالا چطور می خواهند شهری مثل تهران را تخلیه کنند؟ کارهایی را نمی گوید که می شود کرد. حتی اگر بگویند با تانکر آب را به تهران بیاوریم و بین مردم توزیع کنیم، این خیلی منطقی تر از تخلیه شهر است. تخلیه چهارده میلیون نفر به معنای انتقال آنها به منطقه ای است که باید آب و امکانات کافی داشته باشد، اما ندارد. حدس می زنم فشار کاری برای آنها آزاردهنده شده است و برعکس می گوید.

نیمی از چاه های کشور غیرقانونی است

* راهکار عملی برای مدیریت بحران آب چیست؟

به جای برنامه ریزی غیرعملی، باید منابع آب را کنترل کنیم و در مصرف صرفه جویی کنیم. طبق آمارهای رسمی تقریباً یک میلیون حلقه چاه در کشور وجود دارد که نیمی از آن غیرمجاز است. با همکاری منابع طبیعی، سازمان های محیط زیست و ارتش می توان نزدیک به 250 هزار حلقه چاه غیرمجاز را بست. علاوه بر این بسیاری از کشاورزان با پمپ های غیرمجاز از نهرها آب می گیرند، این تلمبه ها و چاه های غیرمجاز نیز مانند مواد مخدر غیرقانونی هستند و باید جمع آوری شوند. بنابراین منابع آب زیرزمینی دوباره پر می شود و مقداری صرفه جویی تشویق می شود و در نتیجه بحران را تا حد زیادی حل می کند.

در حالی که در اروپا یک فرد تقریباً 150 لیتر آب در روز مصرف می کند، در ایران این میزان دو برابر است. به جای پرداختن به مشکلات حاشیه ای، باید مردم را به پس انداز تشویق کرد. یازده سال پیش من و دیگر کارشناسان محیط زیست پیش بینی می کردیم که اگر خشکسالی ادامه پیدا کند که همینطور هم شد، چون الان در ششمین سال خشکسالی هستیم و مصرف هم همینطور است، تهران در دهه آینده با بحران آب مواجه می شود و امروز دقیقا همین اتفاق افتاد.

احداث بی رویه سدها یکی از عوامل مهم هدر رفت آب است.

* در محیطی که آب ما کم است، هدر رفت آب در ایران زیاد نیست؟

بله، تقریباً 91-92 درصد آب در کشاورزی، 3-4 درصد در صنعت و 3-4 درصد برای مصارف خانگی مصرف می شود. اگر روش های آبیاری اصلاح شود، صرفه جویی جدی خواهیم کرد. اولین بار در اسرائیل طراحی شد، آبیاری قطره ای و بارانی یکی از بهترین روش ها است. با وجود بیابان های وسیع، اسرائیل با این روش در تامین آب خودکفا است.

* هدر رفت آب در شبکه شهری چطور؟

لوله های آب در حال خوردگی هستند و نزدیک به سی درصد آب به دلیل نشت و آسیب هدر می رود. در صورت تعمیر شبکه ها می توان مقدار زیادی آب را ذخیره کرد.

برخی معتقدند پروژه های سدسازی یکی از عوامل بحران آب در ایران است، آیا این موضوع صحت دارد؟

آری سدسازی مانند دیوار خشکی است که در برابر آب ایستاده و سدی است که آب نمی آورد.

* اما دولت ها مدعی هستند که برای تامین برق و انرژی باید سد بسازیم.

احداث بی رویه سدها یکی از عوامل مهم هدر رفت آب است. هنگام جستجوی سوابق مربوط به ساخت سد، در بسیاری از موارد مکان سدها نادرست بود. اگر سد سفیدرود فقط یک کیلومتر بالاتر یا کمتر ساخته می شد، عمر آن دو برابر می شد، اما اکنون پر از رسوبات است. می گویند 28 سد ایران کمتر از 30 میلیون متر مکعب آب دارد.

یک سوم آب کشاورزی در سدها از طریق تبخیر از بین می رود

* گفتید سدسازی باعث هدر رفت آب می شود، چطور؟

تبخیر آب پشت سدها بسیار زیاد است، 120 میلیارد متر مکعب آب برای کشاورزی مصرف می کنیم، تقریباً یک سوم آب کشاورزی این کشور به صورت تبخیر از بین می رود، بنابراین در جاهایی که دریاچه های آبی پشت سدها تشکیل می شود، تبخیر آب در حد گیج کننده ای است.

* چرا با وجود هشدار کارشناسان این روند ادامه دارد؟

چون مدیریت علمی وجود ندارد. خود رئیس جمهور گفت که کارشناسان در کار نیستند. این نتیجه زمانی است که کار به افراد غیر متخصص سپرده شود. راستی اخیرا یکی از روحانیون گفته که باید در بیابان برای باران دعا کنیم در حالی که مملکت پر از متخصص است. چند روز پیش همایش آب در میناب بندرعباس برگزار شد، چهار نفر از کارشناسان حوزه آب آنجا بودند، همه محاسبات آب را انجام دادند، کدام یک متولی بود؟

نظر شما در مورد طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عرب چیست؟

من کاملا مخالفم انتقال آب هم در مبدا و هم در مقصد مشکل ایجاد می کند. در دولت آقای خاتمی آب خلیج فارس را به یزد و کرمان منتقل کردند. دولت احمدی نژاد قرار بود آب دریای خزر را به گرمسار و رادان منتقل کند. باید گفت شما رئیس جمهور ایران هستید نه منطقه.

در پروژه های انتقال آب دریا، آب باید شیرین شود. اگر بخواهیم آن را در منبع شیرین کنیم، نمک را کجا می خواهیم بریزیم؟ همانطور که خون انسان به مقدار قند حساس است، آب دریا نیز به نمک حساس است. نمک اضافی همه موجودات را از بین می برد. اما اگر آب شیرین کن را در منبع رها نکنیم، پس از مدتی نمک در لوله ها جمع می شود، بنابراین تخلیه آب هزینه بر است و کار درستی نیست.

احمدی نژاد نتوانست وزارتخانه را واگذار کند، تخلیه تهران چطور / خشک شدن دریاچه مشکل دار برای خلال بادمجان تهران / راه حل تشنگی از زبان اسماعیل کهرام؟

صنایع بزرگ فولاد در دل کویر ساختیم و زاینده رود را خشک کردیم

*با وجود کم آبی، صنایع بزرگی در مناطق خشک ایجاد شد. این موضوع را چگونه می بینید؟

این یک اشتباه بزرگ است. صنایع بزرگی مانند فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان را در دل کویر ایجاد کردیم و زاینده رود را خشک کردیم. قرار بود این صنایع در کنار خلیج فارس ساخته شود. در اصفهان که منطقه ای کویری است، برنج، هندوانه و خربزه و همچنین صنایع سنگین کشت می شود. گیاهانی که به آب زیادی نیاز دارند. هزینه آب مصرفی در تولید خربزه چندین برابر قیمت فروش است. ما از آب در کشاورزی با قیمتی کمتر از ارزش واقعی آن استفاده می کنیم، سپس محصول را ارزان به کشورهای عربی می فروشیم. در صورت وجود لکه بر روی محصولات، محصول را پس می فرستند.

متاسفانه آب از تالاب ها برای مصارف کشاورزی برداشت می شود. از تالاب میقان اراک و دریاچه پرشان فارس برای کشاورزی استفاده می کنند. چقدر آب دریاچه فارسان است که می خواهید از آب آن برای کشاورزی استفاده کنید؟ وقتی آب دریاچه پرشان تمام شد، خودسوزی کرد و اشعه خورشید به ریشه گیاهان رسید و آتش گرفت. پیش استاندار وقت فارس رفتم و همین را گفتم و او به شوخی گفت پوست بادمجانی که در تهران می خورید از همین جا می آید. من به عنوان یک تهرانی گفتم اگر این بادمجان ها را نخورم دلم می خواهد چاقو به شکمم بزنند. دریاچه ای را خشک می کنید و آتش می زنید چون تهرانی ها خلال بادمجان می خواهند. این چه منطقی است؟

همه عوامل کشاورزی، صنعت و شبکه های شهری باعث بحران آب شدند. در چنین شرایطی تنها راهی که در کوتاه مدت باقی می ماند صرفه جویی در هزینه هاست، امیدواریم در روزهای آینده شاهد بارش باران باشیم.