فلاپی سرقت که دوست دارد یک افسر پلیس باشد گفت: “من یک مجتمع داشتم!” می گوید
به گفته انتخابتو ، در مورد سرقت جدید ، دو جوان با استفاده از یک خانه روزانه و استفاده از اسناد هویت جعلی در حال بازی در لوازم خانگی بودند. آنچه این مورد از منظر جامعه شناختی فکر می کند ، روایت یکی از سارقان است. او می گوید در وضعیت مالی خوبی قرار داشت ، اما وقتی موتورش به سرقت رفت ، وی پس از پنج سال توبه دوباره به هم پیوست.
متهم ، که زمانی آرزو می کند افسر پلیس شود ، اکنون در مقابل پلیس است. بنابراین ، داستان فراتر از یک سطح انبوه ساده و نشانه پیچیده ای بین نابرابری ، ناامیدی و انتقام از جامعه است. تجزیه و تحلیل ارتباطی است که می تواند چشم انداز جدیدی را برای درک اینکه چرا گناه در جامعه امروز گسترش می یابد ، ایجاد کند.
Saeed Maidfar ، یک جامعه شناس ، برای بررسی ابعاد این پرونده با Fararu “مشارکت مردم همه سازمان های غیر دولتی است که می تواند بستری برای ایجاد احساس تعهد و تعهد به جامعه باشد. نتیجه گیری این است که مردم بیشتر در منافع شخصی خود شرکت می کنند و در این صورت می توانند به راحتی اجتماعی یا حقوق خود را در آغوش بگیرند.”
وقتی توده به یک پدیده جمعی تبدیل شود ، این نشانه ساختارهای اجتماعی است./ توانبخشی فردی در ساختار معیوب ، محکوم به شکست
سعید مایدفر به فارارو گفت: “در تجزیه و تحلیل چنین پدیده ای ، یک دیدگاه روانشناختی غالباً بر شرایط فردی متمرکز است و دلایل شخصی و داخلی را مورد بررسی قرار می دهد. اما از دیدگاه جامعه شناختی ، موضوع اصلی فردی نیست بلکه ساختارها و شرایط اجتماعی است. در جامعه شناسی ، هیچ کس به عنوان” گناه “پذیرفته نمی شود ، بلکه در زمینه اجتماعی و در زمینه اجتماعی ارزیابی می شود.
وی گفت: “اگر با یک یا چند جرم محدود روبرو شویم ، احتمالاً نتیجه عوامل فردی خواهد بود.” با این حال ، هنگامی که با گسترش یک جرم در سطح جامعه روبرو می شویم ، ابعاد و فرم های آنها به طور فزاینده ای متنوع می شود و حتی نوآوری ها در راه های ارتکاب آن نشانه وضعیت بیمار در ساختارهای اجتماعی است. در چنین مواردی ، تولید و تولید مثل مجرمان دیگر تصادفی نیست بلکه یک روند اجتماعی است. در این حالت ، راه حل های فردی مانند پیشنهادات اخلاقی یا آموزش اصلاحی بی فایده است ، زیرا فرد چرخه جنایی را که به همان ساختارهای معیوب باز نمی گردد ، دوباره وارد می کند. “بنابراین ، فقط اقدامات پیشگیرانه یا تهدیدآمیز برای توانبخشی کافی نیست.”
زندان معمولاً باعث توانبخشی معکوس/ گروه ها و گروه های جنایی ، کارخانه های جرم و جنایت می شود
“هنگامی که زندانیان در مقررات جداگانه ای مانند کلاهبرداران جمع می شوند ، هنگامی که” اجتماعی جنایتکاران “، در جامعه شناس. در چنین گروهی ، شخصی که سرقت بیشتر می شود رئیس بخش می شود. از این طریق ، شخص نه تنها توانبخشی می کند بلکه با” توانبخشی معکوس “نیز روبرو می شود: بیشتر ، بیشتر ، بیشتر و بیشتر اطلاعات.
“بنابراین ، از دیدگاه جامعه شناختی ، نه توانبخشی فردی و نه تهدیدات قانونی تا زمانی که این گرایش ها و ساختارها وجود داشته باشد ، به تنهایی کار نمی کنند.” گفت مجازات ها و تمایلات باید در نظر گرفته شود ، تحت درمان و درمان قرار گیرد. “می توان ریشه ها و شرایط این صدمات را با یک تحقیق دقیق و تحلیل تخصصی جامعه شناسان توضیح داد.”
هر اقتصاد در نیاز این وضعیت اقتصادی وحشتناک در یک جامعه نیست/ نیست ، ما با افزایش میکرو برقی روبرو هستیم
“در سرقت های امروز ، مسئله نه تنها فقر ، حداقل نه تنها فقر اقتصادی است. ما نیز با نوعی فقر اجتماعی و فرهنگی روبرو هستیم. گاهی اوقات برخی از افراد پول مالی دارند ، حتی اگر ما یک سرقت و سرقت عالی داشته باشیم.
“با این حال ، هنگامی که وضعیت اقتصادی یک کشور یا جامعه بدتر می شود ، طبیعی است که سرقت و جرم افزایش یابد ، به خصوص در زمینه میکرو برقی ما.” سرقت های کلان ما و میکرو -ربا. “شرایط سخت اقتصادی منجر به افزایش خرد جسمی می شود.
ما هر روز به جامعه برمی گردیم/ با مداخلات جامع اقدام می کردیم.
“متأسفانه ، ما می دانیم که در زمینه های مختلف عقب هستیم.” گفت بحران اقتصادی در حال تشدید است و در عین حال کاری که ما برای تقویت جامعه باید انجام دهیم در واقع برعکس است. مهمترین جنبه هر جامعه “زندگی اجتماعی درست” است که می تواند به مردم سلامتی بدهد. با این حال ، با مداخلات گسترده ، ما در واقع جامعه را رد کردیم. بنابراین ، “جامعه” دیگر جامعه نیست. همه “فردی” بودند و فرایندهای اجتماعی غیرفعال بودند. “
“ما همه سازمان های غیر دولتی را شکسته ایم که می تواند بستر مشارکت مردم و ایجاد حس تعهد به جامعه باشد.” گفت نتیجه این است که مردم بیشتر درگیر منافع شخصی خود هستند و در این موارد به راحتی اجتماعی یا حقوق دیگران را در آغوش می گیرند. کسی فکر می کند که دیگران متعلق به کشور دیگران هستند و “چرا من نیستم؟” او می پرسد. در اینجا ، احساس تعهد و پیوند اجتماعی نوعی “نفس” و “فردگرایی طرفدار” را به خود اختصاص داد. “
Maidfar ، جامعه “جامعه” و فرایندهای جعلی اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جعلی سیاست ها به تدریج پایه و اساس جرم را تشکیل می دهند. ” گفت اختلالات همچنین یکی از شاخص های چنین جامعه ای است. جایی که گرایش های دروغین به جای اصلاحات تثبیت می شود. “وقتی مناطق مشارکت آنها ناپدید می شود ، مردم دیگر به دیگران فکر نمی کنند و فقط از منافع فردی پیروی می کنند.”
“این افراد به آرامی برای دیگران ، دولت ، نهادها ، قوانین و حتی شرایط اجتماعی ناامن می شوند.” گفت “هنگامی که پیوند اجتماعی شکسته می شود ، مردم در معرض خطرات جدی قرار می گیرند: عواقب فردی مانند افسردگی ، خودکشی ، بحران روانی و حتی اختلالات سلامت جسمی مانند ارتکاب قتل و سایر جرایم.”
نابرابری اقتصادی اقتصادی بستری برای تمرکز بر آسیب های اجتماعی است/ ریشه نابرابری اغلب سیاست اشتباه برای توزیع منابع است
“نابرابری اقتصادی اجتماعی ، آسیب های اجتماعی می تواند اوضاع را بدتر کند.” گفت ریشه این نابرابری به طور کلی در سیاست های اشتباه توزیع منابع در کشور گنجانده شده است. ما این شکاف را در کلانشهرها بین شهر و پایین شهر و در سطح کشور ، در بین مناطق کمبود و لذت بخش مشاهده می کنیم. “تمرکز ثروت و سیاستهای اقتصادی اشتباه دولت ها این شکاف ها را تشدید می کند و بنابراین ناامنی و شکل های جرم را افزایش می دهد.”
وی گفت: “البته ، برخی از نابرابری ها در همه جوامع اجتناب ناپذیر است.” طبیعی است که شخصی که تلاش بیشتری می کند یا از توانایی های خود استفاده می کند ، موقعیت بهتری دارد. با این حال ، مشکل از زمانی شروع می شود که ریشه نابرابری در کفایت و تلاش افراد نیست ، بلکه وقتی سیاست های فساد ، اجاره یا سوء تفاهم داشته باشد. “در مواردی که برخی از افراد یک شبه به یک مقام بادآورده می رسند ، این نابرابری تأثیرات مخرب بر جامعه دارد و اساس فوران آسیب های اجتماعی را تشکیل می دهد.”
مشکل با نظارت حل نمی شود. ریشه ها در جامعه نهفته است/ در پاییز اعتماد و سرمایه اجتماعی ، نظارت دشوارتر نمی تواند نظم ایجاد کند.
“در مورد بازار آنلاین ، مشکل نه تنها با نظارت برطرف می شود ؛ مسئله ، ارزش های اجتماعی سرمایه اجتماعی و اجتماعی را برطرف می کند ، با فرض اشتباه است.
“به عنوان مثال ، چند دهه پیش ، اگر در جاده گیر کرده اید ، چند نفر بلافاصله کمک می کنند ، زیرا اعتماد و سرمایه اجتماعی زیاد بود.
ارسال پاسخ