محسن صالحی خاه در روزنامه واتان نوشت: پس از 5 اکتبر و در غزه ، تقریباً روزی وجود دارد که رسانه ها ، مانند صدای آمریکایی آمریکا و آژانس های خبری خصوصی خصوصی ، تقریباً روزی است که مردم فلسطین در سایر کشورها جلسات مردم فلسطین را به ویژه جامعه های غربی را پوشش نمی دهند. به عنوان مثال ، تظاهرات یا تظاهرات در ایالات متحده ، انگلیس ، فرانسه و آلمان.
به غیر از ایالات متحده ، که هنوز از رژیم اسرائیل پشتیبانی می کند ، لندن و پاریس گاهی اوقات در انتقاد از تل آویو موضوعی را مطرح می کنند. با این حال ، این انتقادات در ماه های اخیر است. آنها سالها حامی اسرائیل بوده اند و امروز فعالیت های مردم فلسطین ادامه دارد. این تظاهرات و عبارات گاهی اوقات برای پلیس و گاهی اوقات مسالمت آمیز به خشونت وارد می شود.
چرا این مثال مهم است؟ نکته مهم این است که فعالان حرفه ای در کشورها می گویند که سیاست اصولی دولت ها و دولت های آنها به اسرائیل حمایت از اسرائیل است. اگرچه این مسئله رایگان نیست ، اما در این جوامع نهادینه می شود.
اما این در ایران ما اینگونه نیست. به عنوان مثال ، پس از واقعه مهم اکتبر ، که مسیر خاورمیانه را تغییر داد ، نمی توان آن را در معرض خطر عمل بیان و انتقاد کرد. در مورد جلسات ، فقط کسانی که کاملاً از این جنبش مورد ستایش قرار می گیرند نیز می توانند اظهار نظر کنند. با این حال ، با گذشت زمان و ابعاد فعالیت مشخص شد و فرصت کمی برای انتقاد از فعالیت در رسانه ها وجود نداشت.
با این حال ، امکان بیان و عدم شرکت در تظاهرات و تظاهرات خیابانی وجود ندارد. به عنوان مثال ، هفته گذشته ، گروهی از عناصر رادیکال در مقابل ساختمان منشی شورای امنیت ملی جمع شدند و نظرات خود را در مورد سیاست های آژانس پس از تهران جدید و موسسه ابراز کردند. با این حال ، چنین امکاناتی هرگز برای منتقدان برنامه هسته ای نبوده است. از آنجا که ، به ویژه از دولت اواخر کشوری گرفته تا مقررات پزشکی ، آنها می توانند نظرات خود را در مورد مسئله حجاب مجبور کنند.
در مقابل مرکز ملی سایبر واسطه ، و اگرچه بسیار کمی است ، اما پشتیبانی از فیلتر را برای مردم بیان می کند. با این حال ، این زمینه برای منتقدین و مخالفان این سیاست ها نیست. چه موقع مردم می توانند نظرات خود را در مورد مخالفت با فیلتر و هزینه های تحمیل شده به زندگی افراد ابراز کنند؟ هرگز
مسئله این است که جنبش افراطی در ایران دارای مصونیت آهن است و این می تواند حق انسانها را اعمال کند. زندگی آنها باشد مسئله این است که این تک رنگ دامن زده شده است و آیا امکان اظهار نظر برای کسانی که نظرات مختلفی دارند امکان پذیر نیست؟ به نظر می رسد که فقط کسانی که برخی از سیاست ها را تأیید می کنند یا می خواهند سریعتر باشند ، می توانند این حق را اعمال کنند.
مشکل با این واقعیت آغاز می شود که ما فکر می کنیم مردم ایران یکسان هستند و باید با صدای بلند خواستار شوند. یا حتی به دلیل خواسته ها و خواسته های آنها ، از حقوق افراد مانند دسترسی به اینترنت رایگان جلوگیری می کند. Massoud Medicine به مدت یک سال تأسیس شده است و امسال با برق و باد گذشت.
فشار این افراد و هواداران آنها برای جلوگیری از این حق چقدر مؤثر است؟ تجربه نشان می دهد که اثر کم نیست. وقتی این وضعیت را در یک تصویر بزرگ تماشا می کنیم ، دامنه قابل توجهی از جلوه های آن را ارائه می دهد. جالب اینجاست که برخی از تریبون ها همیشه می خواهند این دیدگاه را “مردم” و “ملت” تعریف کنند.
اما حقیقت این است که وقتی در مورد ملت ایران صحبت می کنیم ، باید جامعه ای با چند دلار -دو دلار در نظر بگیریم ، که یک جامعه اقلیت خالص در بین آنها است. در حال حاضر ، وخامت انرژی ، فشارهای اجتماعی ، شرایط پیچیده اقتصادی مانند بحران های مختلف ، مانند بحران های چند ساله و بسیار راضی نیست.
در این حالت ، حتی کوچکترین تمرین ، اگر این نشان داده شود که برخی از این نارضایتی انباشته شده را کاهش می دهد ، وارد میدان می شوند. بعضی اوقات آنها عمل را متوقف می کنند و بعضی اوقات تمام تلاش خود را برای Stonewall انجام می دهند. نه فقط در خیابان ها و جلسات.
او همچنین به عنوان عضو پارلمان آماده می شود. به نظر شما آنها از ناراضی بودن مردم ایران چه فایده ای دارند؟ افرادی که سالهاست در حال رشد هستند. به طور طبیعی ، سازندگان تصمیم گیری نباید به برجسته ترین حقوق و نارضایتی مردم اجازه دهند.
ارسال پاسخ