Türkiye ، پاکستان و اعراب خلیج فارس ؛ آیا این مثلث برای شکل گیری ناتو اسلامی است؟

Türkiye ، پاکستان و اعراب خلیج فارس ؛ آیا این مثلث برای شکل گیری ناتو اسلامی است؟


دور – انستیتوی بین المللی روابط بین الملل جورجیو کافیرو استاد بین المللی خاورمیانه

طبق شورای آتلانتیکحمله نظامی اسرائیل به قطر در تاریخ 9 سپتامبر نقطه عطف جدیدی را برای تشدید تنش های منطقه ای آغاز کرد و دوحه را به یک مشکل امنیتی اضطراری تبدیل کرد. حمله به مقامات قطر یادآور خطر شرکت در لیست فزاینده کشورهای عربی است که تحت هدف عملیات نظامی اسرائیل قرار گرفته اند. اگرچه آخرین حمله به طور مستقیم منطقه قطر را هدف قرار داد ، سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس آن را تهدیدی مشترک برای آنها تفسیر کردند. این درک منجر به همگرایی و هماهنگی بین شش پادشاهی خلیج بصره شد و نگرانی های وی از اقدامات اسرائیل به اجلاس جدیدی رسید.

جلسه Duha ؛ جلسه ای برای محکوم کردن یا به دنیا آمدن یک بلوک امنیتی جدید علیه اسرائیل؟

علائم جدید همبستگی شورای همکاری خلیج فارس بلافاصله پس از اشغال اسرائیل از قطر پدیدار شد. محمد بن زاید ، رئیس امارات متحده عربی ، فقط یک روز پس از این حادثه به دوحه رفت و قول داد كه “تجاوز بی رحمانه” ریاض ریاض با ریاض ریاض ریاض ریاض ریاض را محکوم كند. به گفته تحلیلگران ، این مواضع نشان دهنده تغییر چشمگیر در پویایی داخلی شورای همکاری خلیج فارس است. تحولاتی که با پایان محاصره قطر توسط امارات و عربستان سعودی برای کمتر از پنج سال پیش آغاز شد ، و اکنون به عنوان یک نزدیکی بی سابقه با اعضای آن ظاهر می شود.

در 9 سپتامبر ، رهبران و نمایندگان کشورهای عرب و اسلامی در جلسه ای خارق العاده به ابتکار اتحادیه عرب و سازمان همکاری های اسلامی در پایتخت قطر دیدار کردند. شرکت کنندگان حمله اسرائیل را به حمله قطر محکوم کردند و بر لزوم اقدام جمعی علیه افزایش تهدیدات تأکید کردند. شیخ تمیم بن حمد آل -تانی در سخنرانی خود هشدار داد که وی “جاه طلبی های توسعه یافته بنیامین نتانیاهو” را خوانده و برنامه تبدیل جهان عرب را “توهمات خطرناک” در مورد تأثیر اسرائیل توصیف کرده است.

دولت های عرب ایالات متحده را برای ده ها سال به عنوان ستون اصلی امنیت خود دیده اند. با این حال ، مجموعه ای از تحولات در سیاست خارجی واشنگتن برای قرن بیست و یکم به تدریج این اعتماد سنتی را تضعیف کرد. از بازتولید قیام های عرب تا توافق هسته ای با ایران ، یک پاسخ محتاطانه به حملات آرامکو به تأسیسات نفتی و حملات حوثی ها در سال 2. آخرین حادثه اسرائیل در قطر بار دیگر این شک و تردیدها را دوباره زنده کرد. به گفته تحلیلگران ، این حادثه بیشتر نگرانی های پادشاهی های بصره در مورد اعتماد به نفس چتر امنیتی ایالات متحده را بدتر کرده و بیشتر شکاف اعتماد بین طرفین را نشان داد.

کدام یک از کشورهای خلیج فارس در لیست بعدی تل آویو قرار دارد؟

CNN و Axius گزارش دادند كه برخی از مقامات آمریكا و اسرائیلی ادعا كردند كه بنیامین نتانیاهو دولت ترامپ را قبل از این عملكرد آغاز كرد. اگر این واقعیت داشته باشد ، این ادعا که کاخ سفید با روایت رسمی مغایرت دارد پس از مشتعل کردن اولین موشک در دوحه اخراج می شود. با این حال ، پس از بمباران اسرائیل از قطر ، دونالد ترامپ کشور عربی را به عنوان “متحد بزرگ” خواند و به دولت نتانیاهو هشدار داد “بسیار محتاطانه”.

صرف نظر از زمان روایت ها ، پیام اصلی دوحه واضح است: چتر امنیتی ایالات متحده نمی تواند از حمله بی سابقه ای به قطر جلوگیری کند. در همین حال ، بیش از بیست سال ، وی میزبان کارمندان فرماندهی مرکزی ایالات متحده بوده و توسط واشنگتن به عنوان “متحد غیرقانونی” فراخوانده شده است. اکنون سؤال اساسی برای مقامات قطر این است که این عناوین و مشارکتهای استراتژیک تصمیم به جلوگیری یا جلوگیری از حمله اسرائیل واشنگتن دارند.

این رویداد همچنین نگرانی های مشابهی را در بین سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس ایجاد کرد. رهبران منطقه ای اکنون تضمین می کنند که قطر فاقد آن است. اگر اسرائیل بتواند چنین عملیاتی را غیر ضروری کند ، چه چیزی باعث می شود افراد دیگری که در آینده تل آویو را صدا می کنند ، مانع شود؟

در پس زمینه سیاست تهاجمی اسرائیل ، دوحه و حمله به ماه ژوئن ، یک جنگ دوازده روزه ، ادامه عملیات علیه حوثی ها در یمن و اعتصاب های هوایی متوالی در سوریه پس از سقوط بشار الصاد سال گذشته. در حالی که هر یک از شش پادشاهی خلیج فارس برنامه های بلندپروازانه ای را برای تنوع اقتصادی مشاهده می کردند ، ثبات منطقه ای به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است. بدون امنیت پایدار ، جذب سرمایه گذاران ، رهبران تجارت و گردشگران امکان پذیر نیست. برای این دولت ها ، اقدامات اسرائیل سایه ای سنگین در تحقق این انتظارات اقتصادی ایجاد کرد.

در چنین فضایی ، جای تعجب آور نبود که رهبران کشورهای خلیج فارس به سرعت اشغال اسرائیل از قطر را محکوم کردند و حمایت غیرقابل توقف خود را از دوحه اعلام کردند. این پیام برای کل شش پادشاهی واضح است: چنین اقدامات تهاجمی نباید عادی شود یا به یک الگوی مکرر تبدیل شود. اگرچه اعتصابات هوایی اسرائیل در لبنان ، سوریه ، فلسطین و یمن به بخشی از واقعیت روزانه منطقه تبدیل شده است ، اما کشورهای حوزه خلیج فارس مصمم هستند که از اضافه شدن هرگونه شورای همکاری به لیست جلوگیری کنند. امروز ، در بین پایتخت های خلیج فارس ، اجماع فزاینده ای وجود دارد که اسرائیل برای جلوگیری از حملات آینده به خلیج ایران باید اقدامات خود را بپردازد.

آیا کارت ترامپ حاوی اسرائیل ، برنده شورای همکاری خلیج فارس است؟

با توجه به محدودیت های نظامی و عدم پاسخ مستقیم به اسرائیل ، کشورهای GCC احتمالاً به گزینه های غیرنظامی می روند. در خط مقدم این گزینه ها ، دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریكا و چهره های تأثیرگذار آن ، استفاده هوشمندانه و استراتژیک از روابط نزدیک دارند. رهبران کشورهای خلیج فارس عرب می دانند که واشنگتن یک اهرم مهم در تل آویو است و از این اثر می توان برای جلوگیری از تکرار حملات آینده استفاده کرد. انتظار می رود پادشاهی عرب از کاخ سفید بخواهد که از اسرائیل علیه هر یک از اعضای شورا جلوگیری کند. آنها می دانند که ایالات متحده برای دستیابی به اهداف اقتصادی ، ژئوپلیتیکی و امنیتی نیاز به همکاری نزدیک با خلیج بصره دارد. نیاز به تعامل با واشنگتن با استفاده از ظرفیت دیپلماتیک و اقتصادی کشورهای عربی.

با توجه به موقعیت امارات متحده عربی به عنوان نزدیکترین شریک عرب اسرائیل ، انتظار می رود دوحه ابوظبی را ترغیب کند تا روابط خود را با تل آویو بررسی کند. در حال حاضر ، “توافق نامه ابراهیم” به نظر نمی رسد که کاملاً لغو شده را لغو کند ، مقامات امارات ممکن است تنظیم و بررسی روابط دو جانبه برای ارسال پیام باز به اسرائیل را در نظر بگیرند: هیچ هزینه تجاوز به یک عضو شورا وجود نخواهد داشت. لغو توافق نامه ابراهیم ، حتی اگر سناریو روی میز قرار نگیرد ، ممکن است به کشف نارضایتی ابوظبی و مماما و افزایش هزینه اقدامات تل آویو با رد سفیران اسرائیل با کاهش روابط دیپلماتیک یا محدود کردن تعامل عمومی بپردازد.

در آینده ، اگر اسرائیل همچنان به صورت رایگان حرکت کند و رفتار واشنگتن را درگیر نکند ، ممکن است ابوظبی گزینه خروج از توافق ابراهیم را به عنوان وسیله ای برای فشار داشته باشد. با این حال ، پاسخ دیپلماتیک امارات متحده عربی به بمباران اسرائیل توسط اسرائیل تاکنون محدود به تماس با سفیر اسرائیل در ابوظبی بوده است.

سرانجام ، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در یک نقطه عطف تاریخی ایستاده اند و باید با حقایق منطقه ای در حال ظهور روبرو شوند. آماده اسرائیل برای هدف قرار دادن یک کشور عربی و رضایت ضمنی واشنگتن ، شکنندگی طولانی مدت ایالات متحده را به عنوان ضمانت امنیتی اصلی نسبت به گذشته تبدیل کرده است. اگر حملات مشابه اسرائیل در آینده تکرار شود ، رهبران عرب با یک مشکل جدی روبرو خواهند شد: افزایش مدیریت تهدید در شرایطی که چترهای پشتیبانی سنتی ایالات متحده دیگر مؤثر به نظر نمی رسد.

بازی بزرگ قدرتهای منطقه ؛ داوطلبان Türkiye و پاکستان جایگزین نقش امنیتی ایالات متحده خواهند شد

در صورت عدم وجود قدرت جهانی یا منطقه ای که می تواند جایگزین واشنگتن شود ، ممکن است بیشتر احتمال دارد که خلیج بصره همکاری های دفاعی پادشاهی های عرب را در شورای همکاری عمیق تر کند و ایده ایجاد ناتو را احیا کند. چنین روشی نیاز به سرمایه گذاری سنگین و زمان در سیستم های دفاعی موشکی پیشرفته و ایجاد قابلیت بازدارندگی معتبر دارد. با این حال ، افزایش شواهد نشان می دهد که این گزینه برای کشورهای خلیج فارس یک انتخاب لوکس نیست بلکه یک ضرورت استراتژیک است.

به عنوان این تحولات ، کشورهای خلیج فارس احتمالاً سعی خواهند کرد مشارکتهای استراتژیک خود را با پاکستان و Türkiye گسترش دهند. به ویژه ، به دلیل اینکه اسرائیل سیاست تهاجمی تری اتخاذ کرده است و ایالات متحده علائم عقب نشینی تدریجی از منطقه دارد ، دو کشور با منافع مستقیم برای محافظت از ثبات و حاکمیت خلیج فارس.

فقط هشت روز پس از حمله اسرائیل به دوحه ، عربستان سعودی و پاکستان ، آنها توافق نامه دفاعی مهمی را امضا کردند که پادشاهی سعودی را تحت چتر امنیتی اسلام آباد گرفت. هنگامی که اسلام آباد عمیقاً نگران گسترش یک محور احتمالی اسرائیل در سایه آخرین تنش و درگیری با دهلی است ، اهمیت این توافق دو برابر می شود. در همین حال ، آنکارا با دیدن اسرائیل به عنوان تهدیدی که به منافع منطقه ای خود گسترش می یابد ، نسبت به حرکات تل آویو در سوریه حساس تر است.

بدون شک ، ایران سعی خواهد کرد از ناامنی روزافزون همسایگان عرب در واشنگتن استفاده کند و آن را به دوحه و سایر پایتخت های شورای همکاری نزدیک کند. اگرچه منجر به عواقب اسرائیل برای قطر امکان پذیر نیست ، اما نمی توان به چرخش اساسی در کل شورا و اعتماد جدی به تهران به عنوان یک شریک امنیتی به تهران منجر شد ، اما اکنون جمهوری اسلامی در موقعیتی برای دستیابی به موفقیت است. در همین حال ، تهران سعی می کند موقعیت خود را در صحنه منطقه ای تقویت کند و از این بحران برای پیشبرد اهداف خود بهره مند شود.

به طور خلاصه ، با وجود این واقعیت که شورای همکاری GCC هنوز ترسیم نشده است ، حمله اسرائیل هشدار داده است تا فرضیات شش کشور عضو را بر اساس ایالات متحده به عنوان یک ضمانت اساسی تحت فشار قرار دهد. این رویداد به سرعت با یک واکنش مشترک و یک تظاهرات وحدت بی سابقه توسط پادشاهی های عرب همراه بود. فکر کردن به معماری امنیتی خلیج فارس یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای بقا و ثبات منطقه در زمانی است که دیگر یک انتخاب سیاسی نیست. کشورهای خلیج فارس امروز در یک نقطه عطف تاریخی ایستاده اند. بدون شک امنیت منطقه و چشم انداز ژئوپلیتیکی برای ده ها سال شکل می گیرد.