عباس عبدی یادداشتی در مورد نابودی موسسه بهداشت در این کشور در روزنامه Etemad نوشت: خطر استهلاک بیشتر متخصصان و زیرساخت های کشور به درستی ذکر شده است. مهمترین موارد زیر خدمات بهداشتی و درمانی کشور است. زیرساخت ها با چندین منطقه متفاوت جدی. اول ، با از بین بردن آن ، بسیار دشوار ، دشوار و وقت گیر است. البته اگر اراده احیا وجود داشته باشد. ثانیا ، برخلاف موارد دیگر ، تخریب این زیرساخت ها عمداً و عمدی.
این سیستم بهداشتی ، سیستم آموزش و پرورش و سیستم بیمه اجتماعی و سیستم بیمه اجتماعی کشور است که سه زیرساخت مهم اجتماعی هستند که در نیم قرن گذشته شاهد تحولات مهمی در کشور بودند. با این حال ، برای چندین سال ، بیشتر سه سیستم و زیرساخت های سیستم های بهداشتی تحت فشار در کل بخش آموزش قرار دارند. یادداشت من حدود 5 اکتبر بود و اکنون به جزئیات و جزئیات بیشتر علاقه مندم. اول از همه ، آنچه مهمتر از تخریب این زیرساخت ها است ، وجود نیروهایی است که به دنبال چنین تخریب هستند. این نیروهای مخرب در زمینه های مختلف یافت می شوند و کارهای خود را انجام می دهند.
این جنبش سالی را آغاز کرد که چالش های مخالف علم مسئول بود. اهداف اصلی نیز مناطق پزشکی و دندان است. Disubitans موسسه پزشکی بزرگترین موفقیت برای علوم SO -SO -CALLED است. آنها نمی توانند این کار را با مهندسی و علم انجام دهند. آنها لازم نیست این کار را با علوم اجتماعی و انسانی انجام دهند ، زیرا آنها خود را با علوم این علوم درست می کنند! با این حال ، آنها می توانند خود را اداره کنند ، و نه بدون مراجعه به پزشک می توانند بازدارندگی کنند. بنابراین ، آنها با از بین بردن سیستم و آموزش پزشکی به این هدف می رسند.
در سال دوم ، پذیرش کل پزشکی و دندانپزشکی در دانشگاه های عمومی و رایگان تقریباً 6000 نفر بود. تغییر این ظرفیت یک تابع اصولی است. قبل از هرگونه افزایش ظرفیت ، تعداد تختخوابهای آموزشی ، اعضای دانشکده علوم پایه و بالینی ، واحدهای دندانپزشکی و کلاس ها و زمینه های آموزش ، خوابگاه ها ، ظرفیت خدمات خود ، همچنین تجهیزات پزشکی و موارد دیگر. انجام همه اینها نیاز به تأمین مالی دارد. البته در بیشتر موارد بودجه به تنهایی مشکل را حل نمی کند ، اما در هر صورت یک شرط لازم است.
در سال دوم ، آنها 5 ٪ به ظرفیت سالانه پزشکی و دندان تصویب کردند. سوال اول این بود که فرض کنیم اجرای این سیاست در پاسخ به سایر سیاست ها و اهداف عملی بوده است؟ اسناد نشان می دهد که طبق اهداف برنامه هفتم ، نیازی به تعدادی از پزشکان نیست ، زیرا ما باید در پایان سال 6000 پزشک داشته باشیم ، اکنون بیش از 6000 و ظرفیت قبلی می تواند به این هدف برسد. علاوه بر این ، فراموش نکنیم که مجموعه هدف احتمالاً تنها هدف برنامه ای است که از نظر کمی به دست می آید و تمام اهداف جدی دیگر مانند برنامه های قبلی قابل دستیابی نیست. این مانند تعیین تولید شیر در کشور است ، زیرا آنها نمی توانند به جای شیر آب زیادی بریزند و می گویند تولید شیر دو برابر شده است. آنها فقط آب نمکی می ریزند! و آنها همه شیر را خراب می کنند.
اگر ما این زندگی را انجام دهیم ، فرض کنید این یک بودجه است ، آیا می تواند 2 ٪ از ظرفیت اضافی و 2 ٪ از امکانات را تأمین کند؟ مطلقاً نه در ایران ظرفیت ورود می تواند به 5 ٪ تا 5 ٪ سالانه و امکانات آن اضافه شود. اگر حداقل نباشد ، این بودجه و امکانات ارائه می شود. به گفته معاون وزیر آموزش و پرورش وزارت بهداشت ، تنها 2 ٪ از بودجه مورد نیاز برای این برنامه تأمین می شود. طبق این فرمان ، برای دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی در سالهای اخیر معتبر است. (شامل دانشگاه های عمومی و رایگان)
حال بیایید ببینیم قحطی برای چنین ظرفیتی وجود دارد؟ ۱۳۹۷ 1 عضو دانشکده علوم ؛ fac دانشکده بالینی ؛ ۱۳۹۴ دانشکده دندانپزشکی ؛ unit واحد دندانپزشکی. جالب اینجاست که همه این کمبودها در سال 2 بسیار بزرگتر از کمبودهای سال است. دانشگاه های پزشکی ایران کمتر از 5000 دانش آموز با ظرفیت واقعی خود در مقایسه با پذیرش و استانداردهای جسمی برای دانشجویان عمومی پزشکی هستند. ظرفیت این دانش آموز بیش از سه بار در نظر گرفته می شود. البته این ظرفیت براساس معیارهای اصلاح شده مصوب مقر انقلاب فرهنگی است و طبق معیارهای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی ، هنوز حدود 5 نفر هستند که هنوز هم دانشجویان مضاعف را می پذیرند.
نتیجه دیگر این افزایش ، ظرفیت 6000 دانش آموز پرخاشگر در بین افراد پذیرفته شده است. آنها باید به مناطق محروم بروند! برای معالجه پزشکان با بزرگترین لایه ها.
هنگام اجرای این فرمان ، کلیه دانشگاه های پزشکی در کشور نیازهای خود را در زمینه زیرساخت ها ، امکانات ، تجهیزات و نیروی انسانی با بودجه لازم که در اختیار بودجه فعلی تأمین نمی شود ، نوشتند. مثل ریختن آب نمک درون شیر است.
کلاس ها بسیار شلوغ هستند ، بنابراین جایی برای نشستن وجود ندارد. تصور کنید دانشجویی در کلاس ایستاده است تا درس معلم را دنبال کند. کمبود خوابگاه ، کمبود تجهیزات ، کمبود تختخواب تحصیلی ، رویاهایی که ده ها دانش آموز در اطراف یک تخت بیمار جمع می شوند! حتی وجود و عدم وجود کلاس ها پنهان است. تصاویر و فیلم های تولید شده توسط این کلاس ها و محیط های آموزشی ، به جز سیاست های ناگوار سیاست گذاری ، سقوط آموزش و کیفیت ، کاهش در امکانات و شاخص های تجهیزات و اساتید و غیره معنی ندارد. با تاشو در کیفیت قدرت آموزش دیده فرو می رود. عوارض پزشک بدون داشتن پزشک برای سلامت و معالجه کشور ، کمتر تحصیل کرده و بی تجربه است.
حال ، آیا می بینید که کدام جناح ها و گروه ها محدود به دفاع از این سیاست های ضد لگونی هستند؟ سیاست هایی که زیرساخت های بهداشتی کشور را از بین می برد. این افراد در همه زمینه های سیاست خارجی ، اقتصاد ، صنعت ، آموزش ، فرهنگ و غیره.
آیا پاسخ مناسبی به این شیوه های مخرب در دولت وجود خواهد داشت؟
ارسال پاسخ