در اواسط سال ، یک زن 5 ساله به نام شیرین به پلیس آمد و نگران از دست دادن ناگهانی بود.
طبق حق ، بچه های شیرین در همان اظهارات اولیه گفتند: مادر من بدون هیچ گونه اطلاعاتی نمی رود. او می دانست که ما در چشم هستیم و هرگز تماس های ما را بدون جواب نگذاشتیم. ما حتی بیمارستان ها را صدا کردیم ، اما هیچ خبری وجود نداشت. حالا فکر می کنیم چیز بدی است.
اندکی پس از آن ، جسد با ویژگی های شیرین مشابه در یک نقطه توسط جاده لاواسان کشف شد. مسافران به پلیس گزارش دادند و تیم جنایتکار بلافاصله اقدام کردند.
اولین کار نشان داد که زن به دلیل مسدود کردن توسط یک شیء نرم غرق شده است. به دستور بازجو ، جسد به پزشکی پزشکی قانونی منتقل شد و پس از هویت قطعی ، راز یک قتل مرموز در دستور کار پلیس قرار گرفت.
مجریان دستگیر شدند
در تحقیقات خود ، کارآگاهان دریافتند که شرین حدود یک سال با کریم در تماس است و با دو دوستش عیسی و علی تماس گرفت. آخرین تماس شیرین ساعت ها قبل از تلفن همراه کریم دستگیر شد ، پلیس وی و دوستانش را دستگیر کرد.
با این حال ، پنج متهم در بازجویی ها هرگونه مداخله در این قتل را رد کردند.
همسرم ادعا کرد: من شب مهمانی داشتم و چیزی نفهمیدم. یکی از مهمانان من لطیف چند دقیقه طول کشید تا با تلفن من تماس بگیرد. احتمالاً با شیرین تماس گرفته است.
به این ترتیب ، لطیف مورد بازجویی قرار گرفت.
شهادت تکان دهنده آهسته
لطیف گفت: “ما آن شب در خانه کریم میهمان بودیم.” در وسط مهمانی ، یک زن ناگهان آمد تا عیسی و علی را به شیرین صدا کند. او در کریم گسترده بود و گفت که آنها در امور مالی هستند. بحث افزایش یافت و همسرم او را به پایان باغ برد. بعد فهمیدم که او او را در آنجا غرق کرد.
او همچنین ادعا كرد كه کریم مجبور نیست از تلفن خود استفاده كند: من خودم تلفن همراه داشتم و در صورت نیاز تلفن خود را می خرم.
با وجود این اظهارات ، لطیف پس از مدتی آزاد شد ، اما مظنونان اصلی همچنان این جنایت را رد کردند.
مرگ مرموز شاهد
چهار ماه بعد ، مرگ ناگهانی لطیف ، خبر معادلات پرونده را پیچیده تر کرد. وی گفت ، پزشکی پزشکی قانونی ، داروهای حاوی مواد مخدر و بلعیدن و در اثر پخش در بدن درگذشت. با این حال ، خانواده وی تکان دهنده بودند ، اصرار داشتند که او اعتیاد ندارد.
این مرگ مشکوک مشارکت کریم و فرضیه دوستانش در قتل شیرین را تقویت کرد.
دادگاه
این پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه ، به عنوان خانواده من ، بچه های شیرین اعلام کردند که آنها خواستار Dıat هستند.
سپس همسرم به غرفه آمد و گفت: “من بی گناه هستم.” من فقط میزبان یک مهمانی بودم. تماس با شیرین یک کار حساس بود. با این حال ، قاضی به تماس خود با مقتول اشاره می کند و دوباره ، “آخرین تماس ممکن است توسط لطیف انجام شده باشد ، اما بقیه تماس ها از شما می آمدند. کریم همچنان اصرار داشت که دیگران ممکن است از تلفن دیگران استفاده کرده باشند.
دو متهم دیگر اطلاعات شیرین را رد کردند و گفتند: “شخص دیگر از تلفن ما استفاده کرد.”
در پایان جلسه ، قضات پس از گوش دادن به دفاع متهمان به پایان رسیدند.
ارسال پاسخ