مستند «آقای اسکورسیزی»: پرتره کاریزماتیک از کارگردان سینمادوست

مستند «آقای اسکورسیزی»: پرتره کاریزماتیک از کارگردان سینمادوست

زینب کاظم خواه: در «آخرین وسوسه عیسی» اسکورسیزی، عیسی رویای این را دارد که سرنوشت الهی خود را رها کند، با مریم مجدلیه ازدواج کند و یک زندگی معمولی داشته باشد. وقتی از صلیب پایین آمد، هم آسوده شد و هم ناامید: “مگر من مسیح نیستم؟ آیا نباید قربانی شوم؟”

میلر با گنجاندن این صحنه در مستند خود به خوبی نشان می دهد که چگونه اسکورسیزی در زندگی واقعی در برابر وسوسه «زندگی معمولی» مقاومت کرده و راه فداکاری خود را برای سینما انتخاب کرده است.

قربانی هنر، مردی بین ایمان و خانواده

این ایثار گرچه او را به درجه «شهادت هنری» رساند، اما در زندگی خصوصی اش نیز آثاری از درد به جا گذاشت. اسکورسیزی پنج بار ازدواج کرده و سه دختر دارد. برخی از آنها سال هاست که پدرشان را ندیده اند. در این مستند، میلر تلاش می کند تا تعادلی بین احترامش به اسکورسیزی و درک واقع بینانه از تأثیر این سبک زندگی بر اطرافیانش ایجاد کند.

گفتگوهای صمیمانه و جالب

اساس اصلی مستند، گفتگوهای غیررسمی میلر با اسکورسیزی است که در طی چندین مصاحبه ضبط شده است (از زمان شیوع کرونا). میلر به جای حذف حضور خود، مصاحبه را به یک گفتگوی دوطرفه تبدیل کرد. اسکورسیزی با لباس های ساده و لبخند گرم و شوخ طبعی معمولی اش، با میلر درباره زندگی و فیلم هایش صحبت می کند. صادق، اما همیشه خالی از محافظه کاری نیست.

نمای فریم به فریم از یک کودک بیمار

مستند با دوران کودکی او آغاز می شود: کودکی بیمار که در خانه ای در کوئینز ایتالیا زندگی می کند. او که از آسم رنج می برد، بیشتر وقت خود را صرف تماشای خیابان از پنجره می کرد. این بعدها به مدرسه اولین سبک سینما تبدیل شد.
اما سال های نوجوانی او در منهتن پایین در میان خشونت، بیکاری و مافیا سپری شد. این تضادها بذر فیلم هایی مانند «خیابان های شهر» را در ذهن او کاشت.

اسکورسیزی با همسر اولش ایزابلا روسلینی

ایمان، شک و جستجوی نجات

اسکورسیزی در جوانی به مذهب پناه برد و حتی زمانی به این فکر افتاد که کشیش شود. او بعدها وارد دانشگاه نیویورک شد و با فیلم های کوتاه پر انرژی و طنز خود توجه ها را به خود جلب کرد.
با وجود این، او در طول زندگی خود با ایمان مسیحی مبارزه کرد. فیلم‌های او، از آخرین وسوسه مسیح تا سکوت، مستقیماً به مفاهیم مذهبی می‌پردازند، اما حتی آثار سکولار او نیز مملو از دغدغه‌های الهیاتی هستند: گناه و رستگاری، فضیلت و سقوط، خشونت و بخشش.

پاییز، رستگاری و تولد دوباره

زندگی اسکورسیزی پس از فیلمبرداری مستند موزیکال “آخرین والس” در مورد گروه De Bande وارد دوره تاریکی شد: طلاق، اعتیاد و انزوای هنری. مدتی با رابی رابرتسون در لس آنجلس زندگی کرد. دوره ای از کوکائین و بی خوابی که منجر به فروپاشی فیزیکی و بستری شدن در بیمارستان شد.
اما اینجا بود که رابرت دنیرو با یک پیشنهاد نجات بازگشت: تولید گاو خشمگین، کاری که اسکورسیزی را به اوج بازگرداند.

این الگو در طول زندگی حرفه ای او بارها تکرار شد: سقوط و بازگشت. پس از شکست تجاری سلطان کمدی، او دوباره با After Hours خوش درخشید و شکست بحث برانگیز The Last Temptation of Christ سرآغاز موفقیت سرگیجه آور Good Buddies بود.

از دنیرو تا دی کاپریو

در فصول پایانی مستند، میلر همکاری طولانی اسکورسیزی با لئوناردو دی کاپریو را شرح می دهد. رابطه ای که از دهه 2000 به کانون زندگی حرفه ای او تبدیل شده است.
دی کاپریو با تحسین از کارگردانش صحبت می کند و از تجربیاتش با «جزیره شاتر» (2010) و «گرگ وال استریت» (2013) می گوید، دو فیلمی که الگوی افول و رستگاری را تکرار کردند. (فیلم «هوگو» که بین این دو فیلمبرداری شده در مستند ذکر نشده است.)

سینما به مثابه آینه زندگی

میلر با استفاده هوشمندانه از تدوین موازی و صفحه‌های تقسیم‌شده نشان می‌دهد که چگونه زندگی و فیلم‌های اسکورسیزی منعکس‌کننده یکدیگر هستند: ازدواج‌هایی که از هم می‌پاشد (“نیویورک، نیویورک”)، خشونت همه‌جانبه (“راننده تاکسی”)، و خشم مردانه که در صورت عدم کنترل منجر به نابودی می‌شود (“گاو خشمگین”، “مرکز شهر” و دیگران).

خشم، ایمان و معنای زندگی خوب

در قسمت آخر مستند، میلر به خشم انفجاری اسکورسیزی می پردازد. از روزهای پشت صحنه او در «راننده تاکسی» تا تهدید تهیه کنندگان با اسلحه گرفته تا خاطرات دستیارش از روزهای سخت کار.
اما در دل این خشم یک سوال اساسی نهفته است: چه چیزی یک فرد خوب را می سازد؟ پس زندگی ارزشمند یعنی چه؟

به گفته جی کاکس فیلمنامه نویس و دوست دیرینه، اسکورسیزی در سال های اخیر متوجه شده است که “یک هنرمند می تواند در مورد هنر خود خودخواه باشد، اما مجبور نیست در مورد زندگی خود خودخواه باشد.”

شاید این نگاه خلاصه سفر طولانی او باشد از هنرمندی که در آتش ایمان و خشم می سوزد تا مردی که آموخته است حتی یک «عیسی» هم می تواند روحی زمینی و انسانی داشته باشد.

منبع: نیویورک تایمز

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین