آیا این Aliriza Cihanbahş است؟ بیایید شگفت زده شویم!

آیا این Aliriza Cihanbahş است؟ بیایید شگفت زده شویم!


ماه هاست که رسانه ها از غیبت علیرضا جهانبخش در این تیم می نویسند و این موضوع را برای کاپیتان تیم ملی ایران خوب نمی دانند، به خصوص که او همچنان با این شایستگی به اردوها دعوت می شود و در واقع تنها جایی که علیرضا در سال 1404 بازی کرد، در تمرینات و مسابقات تیم ملی بود!

اما چیزی که این داستان را عجیب تر می کند، دنیای فانتزی خود و مدیر برنامه هایش است. در اظهاراتش گویی این بازیکن همچنان بازار داغی دارد و مشتریان برای او صف می کشند.

ایجنت جهانبخش اخیرا در بیانیه ای اعلام کرد که موکلش پیشنهادات زیادی را رد کرده و همچنان در حال بررسی درخواست های آلمان، هلند و بلژیک است و همچنین مدعی شد بسیاری از باشگاه های امارات و تمامی رقبای لیگ برتر ایران او را می خواهند.

ما کاری به لیگ خودمان نداریم چون اغلب تصمیمات مدیران باشگاه های ایران فقط بر اساس نام است و تعجب نمی کنیم اگر مثلا پرسپولیس با وجود این همه وینگر باز هم از جهانبخش درخواست همکاری کند. اما اجازه دهید کمی از پیشنهادات اروپا تعجب کنیم. چطور باشگاه های مناسب دنیا به دنبال بازیکن 32 ساله ای هستند که سال ها کار خاصی انجام نداده، گل هایش یکی یکی کم می شود و آمارش بدتر می شود؟

بهترین جادوی آقای گلی با جهانبخش با آلکمار در لیگ هلند بود. این دستاوردی است که مثلاً رضا قوچان نژاد بعدها یک قدم به آن نزدیک شد و با همه شایستگی هایش نه تعجب آور است و نه تعجب. پس از آن جهانبخش در لیگ برتر انگلیس به برایتون پیوست و 3 فصل در آنجا ناکام مطلق بود. باور نکردنی است که تعداد شوت های علی جهان از فریم در این 3 سال دو رقمی نشده است!

زمانی که با فاینورد به لیگ هلند بازگشت، فصل موفقی نداشت که طبیعتاً یک شکست محسوب می شد و سپس در لیگ همان کشور مغلوب هیرنفین شد و بار دیگر با یک سقوط مشخص به لیگ هلند شکست خورد. این گزینه آنقدر بعید بود که جهانبخش برای گرفتن پاسپورت هلندی مجبور شد برای آن دلایل غیر فنی بیاورد و موضوع اقامت را مطرح کند. اما او در همان تیم موفق نبود و چند هفته مانده به پایان فصل خبر اخراج او منتشر شد. علیرضا از آن زمان تاکنون هیچ تیمی نداشته است.

در واقع این ضعف و بدون تیم ماندن آنقدر ناامید کننده نیست که جو ایجاد شده در اطراف جهانباش باعث ناراحتی عمومی شود. ادعای همیشگی علیرضا مبنی بر اینکه از هر کشوری در دنیا پیشنهادهای چشمگیری دریافت کرده و در موقعیت آزمون و انتخاب قرار گرفته است، نوعی تسلیم در برابر مخاطب محسوب می شود.

از این رو می توان جهانبخش را یکی از نمادهای جدی این نسل از تیم ملی دانست. آنها اغلب حد وسط خوبی با “واقعیت” پیدا نکرده اند و این موضوع انزجار زیادی برای آنها ایجاد کرده است. نسل طلایی خودخوانده با کمترین دستاوردهای منحصر به فرد و کم لژیونرهای موثر قطعا به کاپیتانی نیاز دارد که ماه هاست تیمی نداشته باشد اما اطرافیانش هر روز می گویند او پیشنهادات مختلف را رد کرده است و نیمی از دنیا منتظر تصمیم نهایی او هستند!