وقتی سادگی معنا می‌آفریند/ از دغدغه‌های ملی تا خواندن زیرمتن

وقتی سادگی معنا می‌آفریند/ از دغدغه‌های ملی تا خواندن زیرمتن

به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، به گزارش خبرگزاری انتخابتو، این نشست شامل فیلم‌های کوتاه «همه چیز به نظر آقای کافی» به کارگردانی حسن حکمت روش، «جشن هنر» به کارگردانی علی توکلی، «خورده گرت» به کارگردانی احسان شادمانی و به کارگردانی «فراشیدی» به کارگردانی ایران و گمشیدی برگزار شد. فیلم «پژواک» به کارگردانی چارلی پخش خواهد شد. دلپورت که از فرانسه آمده بود روی پرده منعکس شد. با مدیران این آثار به گپ و گفت پرداختند.

پس از نمایش فیلم های کوتاه در دوازدهمین نشست از فصل نشست ده فیلم کوتاه، کتاب «فیلم کوتاه سپهر بلند» متشکل از مقالات چهارمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران توسط لیلا اخباری به مخاطبان معرفی شد. وی در این کتاب که توسط انجمن سینمای جوانان ایران و انتشارات جایکا منتشر شده است به بررسی فیلم های کوتاه و ژانر فیلم کوتاه پرداخته است.

همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد. از مینیمالیسم تا رئالیسم شاعرانه

احسان طهماسبی در ابتدای این نشست به حساسیت انجمن سینمای جوانان در خصوص انتخاب و حمایت از فیلم های کوتاه توجه کرد و گفت: انجمن در انتخاب و سرمایه گذاری فیلم کوتاه با دقت و دقت عمل می کند و امیدوارم این روند مثبت ادامه یابد.

حسن حکمتوش درباره پیدایش ایده این فیلم توضیح داد: «این فیلم در روستایی در 60 کیلومتری شرق اصفهان فیلمبرداری شده است و من اصالتاً اهل آنجا هستم. ایده فیلم از یک تصویر ساده در ذهنم به وجود آمد؛ تصویر پیرمردی که کنار جاده در بیابان ایستاده و منتظر است. از خودم پرسیدم که چرا او منتظر است و اینها به تدریج منتظر فیلم است؟ این ایده حتی وارد فیلم نشد، اما مسیر خلق اثر از همان نقطه شروع شد.

طهماسبی با اشاره به تاثیر تصمیمات تولید بر نسخه نهایی این فیلم گفت: عدم تصویربرداری در ایستگاه قطار باعث شد فضای فیلم از واقعیت به فانتزی تغییر کند. ما حرکت قطار را نمی بینیم، فقط صدای آن را می شنویم و این لحن و دنیای فیلم را شاعرانه تر می کند.

این منتقد دو سال پیش بخشی از نقد خود را از این فیلم در جشنواره فیلم کوتاه خواند: مجموع خاطرات، اتفاقات و سبک زندگی در شکل گیری مدل ذهنی ما نقش دارد، در فیلم «همه چیز به ایده آقای کاف بستگی دارد» این تفکر انتزاعی در قالب تصویر کارت پستالی از دریا و قایق ها خود را نشان می دهد و به یک فضای دوردست تبدیل می شود.

این منتقد همچنین افزود: فیلم رویکردی مینیمالیست، با داستانی ساده و شخصیتی پیچیده دارد، حتی موسیقی پاستورال فیلم که از چند نت تکراری تشکیل شده، به همین سادگی می‌آید، اگرچه موضوع امروزی‌تر است اما به نظر من این فیلم شباهت‌هایی به سینمای شهید ثالث دارد.

حکماتروش پاسخ داد: در حین نگارش متوجه شدم که داستان بسیار شخصی و به دغدغه های خودم گره خورده است؛ احساس نارضایتی دائمی از وضعیت موجود و جست و جوی چیز جدید. از اصفهان به تهران آمدم و فکر می کردم همه چیز بهتر می شود، اما بعد متوجه شدم که همان حس تکرار شده است.

طهماسبی با اشاره به جنبه های بصری فیلم گفت: در آخرین پلان فوق العاده طولانی تنش به درستی ایجاد شد؛ پلان نه تنها زیبا، بلکه پرمعنا و گویا است، این دقت در میزانسن و دکوپاژ نشان از هوشمندی تهیه کننده دارد.

طهماسابی با تاکید بر این نکته گفت: استفاده از بازیگران در این فیلم یکی از تصمیمات درست کارگردان بود، حضور یک بازیگر حرفه ای می توانست فضای کار را خراب کند اما این انتخاب باعث شد فیلم باورپذیرتر و به دنیای فیلم نزدیک شود.

حکماتروش در مورد بازیگران این فیلم گفت: “نقش اصلی را فردی اهل همان روستا بود، کشاورز که در حین بازدید از لوکیشن با او آشنا شدیم. از ابتدا هدفم حفظ لحن و رفتار طبیعی او بود. ما دیالوگ ها را به او دیکته نکردیم، بلکه مفهوم موقعیت را توضیح دادیم تا یک احساس صادقانه را منتقل کنم. من از سینمای کوری گرایی الهام گرفتم. عمق معنا.”

وی با اشاره به تاثیر سینمای آکی کوریسماکی بر دیدگاه او گفت: زمانی که به کارگردانی فیلمی فکر می کردم، درباره کارگردانانی مانند کوریسماکی صحبت کردم؛ به خصوص فیلم «قاتل حرفه ای را اجیر کردم.» بازیگران در آثار او در موقعیت های ساده با حداقل میزانسن و دکوپاژ ظاهر می شوند و بازی آنها در عین حال سعی کردم همین روش را به من الهام بخشد و همین حس را به من بدهد. بنابراین، استفاده از بازیگران حرفه ای مناسب نبود، بنابراین ترجیح دادم با فردی که بازیگر نیست، کار کنم.

در پایان این نشست لیلا اخباری مجری این نشست به باورپذیری بازی و فضای کار اشاره کرد و گفت: شما کاملاً به شخصیت اصلی اعتقاد دارید حتی در صحنه هایی که لحن فیلم به سمت کمدی می رود این حس از بازی او ناشی می شود و همانطور که اصغر فرهادی گفت هنر کارگردان به خوبی متوجه می شوم که بین شخصیت و شخصیت فیلم هماهنگ است.

“جشنواره هنر”؛ نظارت انبوه عملکرد واقعی گونه را نشان می دهد

در ابتدای این نشست علی توکلی رویکرد خود در ساخت این فیلم را اینگونه توضیح داد: فیلم کوتاه برای من فرصتی برای تجربه و تجربه است. اگر بخواهم دوباره فیلم کوتاه بسازم، می توانم روی ژانر وحشت تمرکز کنم. برای من «جشنواره هنر» نوعی تمرین در ژانر کمدی بود، نه بر اساس یک سناریوی خنده از پیش تعیین شده، بلکه تلاشی برای تجربه فضا و موقعیت جدید.

وی درباره انتخاب بازیگر اصلی خود ادامه داد: محمد اشکانفر را داشتم که پیش از این نقشی جدی و عبوس را در فیلم کبود بازی کرده بود، ابتدا شک داشتم که بتواند نقش طنز را بازی کند، اما وقتی متن را با لهجه شیرازی خواند، حال و هوای خنده‌داری پیدا کرد و خودش چند اصطلاح محلی به آن اضافه کرد که در نهایت به نتیجه فیلم رسید.

احسان طهماسبی منتقد سینما در تحلیل خود از این فیلم گفت: «جشن هنر» یکی از فیلم های کوتاهی است که با مولفه های دقیق سینمایی ساخته شده است. هر عنصری کارکرد خودش را دارد و فیلم بدون تهاجم یا دوبله زیاد جلو می رود. ژانر کمدی در سینمای کوتاه ایران چندان مرسوم نیست و کمتر فیلمساز این ریسک را می پذیرد، اما توکلی شجاعانه آن را پذیرفت و نتیجه فیلمی سرگرم کننده و ساختارمند است.

وی با اشاره به بافت تاریخی و طنز موقعیتی فیلم افزود: در عین اینکه روایت شیرین و سرگرم کننده است، فیلم خالی از زیرمتن و ارجاعات تاریخی نیست و با نوعی نگاه هوشمندانه به روشنفکری و اوضاع سیاسی دهه 50 می پردازد و این موضوع فیلم را از سطح کمدی ساده فراتر می برد.

دغدغه مسائل ملی و خوانش های فرعی

توکلی درباره محتوای فیلم گفت: علاوه بر داستان گویی و کارکرد ژانر، برای من مهم بود که فیلم زیرمتنی درباره موضوع ملی داشته باشد. این سوال که حد وفاداری به وطن کجاست؟ اگر از یک ساختار سیاسی عصبانی هستیم، تا چه اندازه می توانیم با آن مخالفت کنیم؟ در واقع شخصیت سازمان اطلاعات ملی در واقع عامل اصلی فیلم است، اما در واقع کاراکتر سازمان اطلاعات در فیلم نقش رسمی دارد. جلوی پرده در صحنه آغازین فیلم، نبرد رستم با خان چینی برای من نمادی از همین مفهوم است.

توکلی با اشاره به واکنش‌های متفاوتی که درباره این فیلم در اکران داشت، گفت: برخی از تماشاگران از شوخی با فرهیختگان ناراحت شدند و واکنش تندی نشان دادند، اما واکنش‌های کلی در جشنواره بسیار خوب بود. از شدت خنده تماشاگران در سالن تعجب کردیم. مخاطب.”

لیلا اخباری مجری این نشست گفت: فیلم کوتاه حوزه تجربه است و «جشنواره هانار» در نوع خود یک فیلم واقعی است، شاید سلیقه شخصی من به فیلم قبلی شما «آبی» نزدیکتر باشد، اما تفاوت لحن، بازی و فضای تاریخی اثر جدید بسیار جالب است، فیلمی است که از یک تمرین برآمده است، اما در نهایت اثری کامل و قابل دفاع است.

در حالی که احسان شادمانی و فرید طهماسبی، کارگردانان دو فیلم کوتاه «خورده گرث» و «سفیدی گوش خراش» در این نشست حضور نداشتند، عرفان طهماسبی به نکاتی درباره این دو فیلم پرداخت.

“سیارک”؛ شجاعت در تدوین و طراحی صدا نقطه قوت و تفاوت فیلم است.

احسان طهماسبی منتقد سینما درباره فیلم کوتاه «خورده سیاره» گفت: فرید طهماسبی را قبلاً در فیلمبرداری ها دیده بودم و حالا که فیلم را تماشا کردم به نکات جالبی رسیدم، در ابتدا باید به حضور بازیگر اشاره کنم که انتخاب بسیار درستی بود، انتخابی که به خصوص قبل از توجهی که اخیراً به آن بازیگر صورت گرفته نشان دهنده موفقیت مناسب این بازیگر است. برای یک شخصیت مرد، او فردی است که با یک نیروی ماوراء طبیعی در تماس است و به او مأموریت داده می شود تا یک کار ناتمام را به پایان برساند.

وی ادامه داد: در مورد ساختار دراماتیک فیلم باید بگویم که ما با اثری هایپردرام مواجه هستیم که اغلب در مورد این اصطلاح سوءتفاهم وجود دارد و برخی آن را با فضای فانتزی یا ژانرهای دیگر اشتباه می گیرند، اما اینطور نیست و در سینمای جهان آثاری مانند «شکستن امواج» لارس فون تریه دارای ویژگی هایپردرام نیست، در این نوع کارگردانی ممکن است دارای ویژگی هایپردرام نباشد. قرابت با شخصیت اصلی، اما بار اخلاقی و احساسی دارد موضوع فیلم بسیار قوی است.

طهماسبی افزود: در سیاره پایین با شخصیتی روبه رو هستیم که تجربه های دردناک و سختی از جنگ و از دست دادن را پشت سر گذاشته است اما همچنان فردی جذاب و تاثیرگذار باقی مانده است که صدای فیلم یکی از نکات برجسته بود؛ طراحی صداها و پژواک ها به درک احساسی مکان کمک زیادی می کند.

این منتقد درباره بازی حسن شیرازی نیز گفت: قاعدتا معتقدم در فیلم های کوتاه باید تا حد امکان از بازیگران حرفه ای کمتر استفاده کرد اما اینجا حضور حسن شیرازی به فیلم کمک کرد و به چشم نمی خورد، بازی او کاملا کنترل شده، حساس و در خدمت اثر است و نقش سختی داشت و با وجود سختی یکی از بهترین بازی های چند وقت اخیر را ارائه کرد.

وی ادامه داد: تدوین فیلم نیز بسیار شجاعانه است و آن سکانس آخر که دوربین بین ماشین ها حرکت می کند و صدای شخصیت ها را می شنویم بسیار تاثیرگذار است، آن صحنه ترس و احساس عمیقی را در مخاطب ایجاد می کند و به نظر من این فیلم نمونه موفقی از رویکرد درست درام در قالب یک فیلم کوتاه است؛ اثری است که هم از نظر فرم بازیگری جایگاه خوبی پیدا کرده است.

شجاعت فیلمساز برای مقابله با طبیعت “سفیدی گوش شکافنده”

احسان طهماسبی درباره فیلم کوتاه «سفیدی گوشخراش» نیز گفت: انتخاب نام فیلم بسیار مهم است، بهتر است عنوانی خاص و منحصر به فرد انتخاب شود، سفیدی گوش خراش عنوانی است که هم به موضوع و هم به تجربه بصری فیلم مربوط می شود.

وی درباره ساختار و مضمون فیلم افزود: این فیلم تجربی از نزدیک روند نابودی انسان از طبیعت را نشان می دهد، اتفاقی که تنها در قالب یک فیلم تجربی می تواند رخ دهد. نمایش سفیدی مطلق در پایان و صدای گوش شکن حس تقابل انسان با محیط زیست را منتقل می کند. ارسال چنین فیلمی به جشنواره ای با محوریت محیط زیست، همه نشانه ای از تعهدات همسو با محوریت محیط زیست انسان است. انزجار از تخریب طبیعت به مخاطب منتقل نخواهد شد، اما واضح است که کارگردان از انجام این کار خوشحال است و تجربه شخصی ارزشمندی به دست آورده است.

وی در پایان تصریح کرد: هر سکانس تصویری را نمی توان یک تجربه سینمایی دانست، فیلم تجربی زمانی معنا پیدا می کند که درک و مهندسی فرمی پشت آن باشد، «سپیدی اولیه» نمونه ای از شجاعت و ظاهر رسمی است که می تواند به فیلمسازان جوان روحیه دهد.

۲۴۲۲۴۴

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین