حقوق بگیران با رشد تورم دست و پنجه نرم می کنند/ مردم می خواهند قدرت خریدشان افزایش یابد نه حقوقشان

حقوق بگیران با رشد تورم دست و پنجه نرم می کنند/ مردم می خواهند قدرت خریدشان افزایش یابد نه حقوقشان

بعدی-تعیین حقوق و دستمزد کارگران و کارکنان دولتی در ماه های پایانی هر سال و ماه های ابتدایی سال آینده یکی از مهمترین مشکلات حقوق بگیران از نظر معیشتی است. در این روزهایی که کنترل تورم در کشور در سایه تحولات سیاست خارجی کار آسانی نیست، هماهنگی تورم و دستمزد به موضوعی مهم برای اکثر تحلیلگران اقتصادی تبدیل شده است.

بر اساس گزارش فردا، برخی منابع خبری اعلام کردند بر اساس ضوابط مالی تهیه و تدوین لایحه بودجه 1405 دستگاه های اجرایی باید افزایش ضریب ریالی حقوق کارکنان طبق آخرین مصوبه استخدامی سال 1404 با افزایش 20 درصدی را در محاسبات خود لحاظ کنند.

اما در مورد تناسب این افزایش حقوق با شرایط معیشتی کارکنان، ابهاماتی وجود دارد. علی قنبری، اقتصاددان و مدرس دانشگاه تربیت مدرس در گفتگو با انتخابتو در این موضوع تحقیق کرد:

حقوق بگیران به دلیل رشد تورم عقل خود را از دست دادند

علی قنبری به انتخابتو گفتحقوق بگیران همیشه با افزایش تورم مواجه بوده اند، در واقع تورم همیشه بالاتر از دستمزد بوده است، این موضوعی است که در مورد احتمال افزایش 20 درصدی حقوق در صورت افزایش تورم در پایان سال یا ابتدای سال آینده به بالای 45 درصد مطرح شده است. حداقل 25 درصد یعنی این فرد که سال گذشته مبلغ مشخصی را خرج کرده است، اکنون یک چهارم درآمد خود را برای همان سبد کالا به دست می آورد. این محاسبه ساده نشان می دهد که فشار برای تامین هزینه های زندگی نه تنها در حال کاهش نیست، بلکه تشدید می شود. با توجه به این اظهارنظرها، اگر واقعاً دولت می خواهد برای مردم کاری انجام دهد، هر چقدر هم دستمزدها افزایش پیدا کند، باید روی کاهش تورم تمرکز کند. درست است که افزایش حقوق ها بر تورم تاثیر دارد، اما برای منطقی شدن افزایش حقوق باید با کمک برنامه های اساسی پولی و مالی، تورم را کنترل کرد.

وی افزود: در اقتصاد ایران تقریبا همیشه حقوق بگیران بازنده رقابت بین دستمزد و تورم بوده اند. در دو دهه گذشته، متوسط ​​رشد دستمزد سالانه عموماً بین 15 تا 25 درصد بوده است، در حالی که متوسط ​​تورم رسمی عموماً بین 30 تا 45 درصد در نوسان بوده است. این تفاوت به ظاهر کوچک یک تفاوت اساسی در اقتصاد ایجاد می کند: کاهش مداوم در قدرت خرید واقعی. یعنی درآمد پولی افزایش می یابد اما درآمد واقعی که همان قدرت خرید است کاهش می یابد. در چنین شرایطی انتظار اینکه مردم بتوانند هزینه های اولیه خود مانند اجاره، غذا، درمان و ایاب و ذهاب را بدون تغییر سطح رفاه مدیریت کنند، غیرواقعی است. آمارهای رسمی نیز این موضوع را تایید می‌کنند: به عنوان مثال در بازار مسکن افزایش اجاره بها در سال‌های اخیر گاهی به 50 تا 60 درصد می‌رسد و در بخش مواد غذایی نیز برخی اقلام بین 40 تا 70 درصد افزایش می‌یابد. طبیعی است که افزایش 20 درصدی حقوق راه حلی برای این فشارها نیست.

افزایش دستمزد بدون کنترل نقدینگی به معنای تورم مضاعف است

این اقتصاددان ادامه داد: در اقتصادهای تورمی افزایش دستمزدها بدون کنترل نقدینگی به خود تورم تبدیل می شود، در ایران معمولا نقدینگی سالانه بیش از 20 تا 30 درصد افزایش می یابد، این رقم با هر معیاری غیراقتصادی است. بلافاصله در قیمت ها منعکس می شود و خنثی می شود، بنابراین اگر دولت واقعاً برای بهبود شرایط زندگی مردم برنامه ریزی کند، تورم کاهش می یابد. وی افزود: مهمترین عامل تورم در اقتصاد ایران کسری مزمن بودجه است و در طول تاریخ دولت با کسری هایی مواجه بوده است که گاه به 500 هزار میلیارد تومان و بیشتر نیز می رسد که این کسری معمولاً با استقراض از بانک ها، انتشار اوراق بدهی و برداشت از منابع سری جبران می شود که همه اینها در مواردی است که کسری بودجه به حدود 8 درصد تولید ناخالص داخلی ایران می رسد.

وی افزود: افزایش دستمزدها زمانی معنا پیدا می کند که دولت بتواند با سیاست های تکمیلی تورم را در محدوده قابل پیش بینی نگه دارد. برای دستیابی به این هدف، دو محور اصلی باید در مرکز سیاست های اقتصادی قرار گیرد: کنترل تورم و تضمین رشد اقتصادی پایدار. بدون رشد اقتصادی، پایه مالیاتی افزایش نمی‌یابد، درآمدهای پایدار ایجاد نمی‌شود و دولت باید بخش بزرگی از هزینه‌ها را از طریق پولی‌سازی پوشش دهد. مسیری که مستقیماً به تورم منتهی می شود. بازآرایی ساختار بودجه مهمترین گام در این مسیر است. بخش قابل توجهی از بودجه جاری به نهادها و سازمان هایی اختصاص می یابد که خروجی اقتصادی خاصی ندارند که برخی از آنها درآمد مستقل و قابل توجهی دارند و نیازی به دریافت بودجه ندارند. حذف هزینه های غیرضروری، هدفمندی یارانه ها، جلوگیری از اتلاف منابع و جلوگیری از تخصیص بی اثر بودجه می تواند بخشی از کسری بودجه را بدون بار تورم جبران کند.

مردم می خواهند قدرت خریدشان افزایش یابد نه حقوقشان

یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: اگر سیاست گذار می خواهد تاثیر واقعی بر رفاه مردم بگذارد، به جای تکیه بر اصلاحات سطحی، باید اصلاحات ساختاری را مد نظر قرار دهد. افزایش سالانه حقوق بدون کنترل تورم تنها ارقام را بیشتر می کند اما زندگی را سخت می کند. سطوح تک رقمی، سطحی که بسیاری از کشورها آن را به عنوان معیار سلامت اقتصادی می پذیرند تا زمانی که تورم به این نقطه برسد، دستمزدها افزایش می یابد. فقط نقش عددی خواهد داشت و اثر معیشتی واقعی ایجاد نخواهد کرد. در نهایت، مردم زمانی که درآمد واقعی خود را افزایش دهند، نه رقم دستمزد اسمی، احساس بهتری خواهند داشت. این هدف تنها با کاهش نرخ افزایش نقدینگی، کنترل کسری بودجه، اصلاح سیاست‌های مالی و تضمین رشد اقتصادی پایدار محقق می‌شود. تا زمانی که این اصلاحات انجام نشود، شکاف بین درآمد و هزینه همچنان قربانی اصلی تورم خواهد بود.