ما با مشکلات مالی روبرو هستیم!

علی قنبری..


بعدی- درگیری مجلس و دولت بر سر وضعیت اقتصادی و معیشت مردم همچنان ادامه دارد. اخیراً پزشکان در مجلس از وضعیت مقررات بودجه و تاثیر آن بر اقتصاد کشور و تورم گلایه هایی مطرح کرده اند، اما این روزها برخی از نمایندگان مجلس به صراحت از دولت و تیم اقتصادی پزشکان انتقاد می کنند و می گویند مسئولیت وضعیت فعلی کشور بر عهده دولت است و باید هر چه سریعتر کاری انجام شود.

بر اساس گزارش فردا، برخی از نمایندگان ارقامی را ارائه کردند و از بحرانی صحبت کردند که باید هر چه زودتر تحت کنترل قرار گیرد. نماینده مردم اردل در مجلس نسبت به افزایش قیمت کالاهای اساسی هشدار داد و گفت: جمعیت فقیر کشور تا پایان سال از مرز 55 میلیون نفر عبور می کند بنابراین ساماندهی نظام عشر یک ضرورت ضروری و اجتناب ناپذیر برای جامعه است.

گفتگوی دکتر علی قنبری، اقتصاددان و مدرس دانشگاه تربیت مدرس با انتخابتو این وضعیت را بررسی کرد:

بین هزینه زندگی و درآمد خانوار تفاوت چند برابری وجود دارد

علی قنبری به انتخابتو گفتاگر به اقتصاد از منظر معیشت خانوارها نگاه کنیم، نه از پشت میز سیاست، به یک نتیجه ساده اما تکان دهنده می رسیم: اقتصاد ایران در حال فروپاشی قدرت خرید در پایین و دهک ها است. ناتوانی ساختاری در ایجاد رشد واقعی.”

وی ادامه داد: آنچه امروز به عنوان فقر دیده می شود یک اتفاق یکباره نیست، بلکه نتیجه طبیعی این روند است. اولین مشکلی که هر اقتصاددانی چه در داخل کشور و چه از بیرون با آن مواجه است، نبود آمار روشن و قابل اتکا در اقتصاد کشور است و ما با نوعی «ابهام ساختاری» در مورد خط فقر، درآمد و حتی میزان واقعی دستمزدها مواجه هستیم.

قنبری ادامه داد: آمارهای رسمی یا دیر منتشر می شود یا با اطلاعات مطابقت ندارد، بنابراین خط فقر در ایران به یک عدد تقریبی تبدیل شده تا یک شاخص اقتصادی، اما همین مقادیر کسری نیز نشان می دهد که بین هزینه زندگی و درآمد خانوار شکاف های متعددی وجود دارد و این بدان معناست که اقتصاد وارد فازی شده است که دیگر مشکل فقر نیست.

وی افزود: این وضعیت زمانی رخ می دهد که نرخ تورم به طور مزمن از رشد دستمزدهای واقعی فراتر رود. دقیقاً با همین پدیده در اقتصاد ایران مواجه هستیم. تورم نه تنها بالا، بلکه پایدار و قابل انتظار است. فعالان اقتصادی، خانوارها و حتی دولت وقتی فرض می کنند تورم بالا ادامه خواهد داشت، به همین ترتیب رفتار می کنند. مشکل را حل نمی کند، بلکه می تواند چرخه تورم را تشدید کند.

قنبری گفت: نتیجه تورم تنها کاهش قدرت خرید نیست، تورم ساختار معیشتی را بازآرایی می‌کند، سهم مخارج غذا و مسکن را در بودجه خانوار افزایش می‌دهد و هزینه‌هایی که به نظر می‌رسد «حذف‌پذیر» هستند مانند آموزش، بهداشت و فرهنگ به‌طور فزاینده‌ای از بودجه خانوار حذف می‌شوند. فقر فردا را بازتولید می کند.

طبقه متوسط ​​به طور پیوسته به سمت ناامنی معیشتی پیش می رود

این کارشناس اقتصادی ادامه داد: موضوع مهم دیگر فرسایش طبقه متوسط است، پدیده ای که می توان آن را یکی از خطرناک ترین نشانه های بی ثباتی دانست، وقتی طبقه متوسط تحت فشار تورم و کاهش درآمد قرار می گیرد، اقتصاد از درون مستهلک می شود. آنچه امروز در ایران می بینیم حرکت آرام اما پیوسته بخش بزرگی از طبقه متوسط است، هرچند که آمار رسمی به سمت معیشت قابل مشاهده نیست. در رفتار روزمره مردم احساس می شود.”

قنبری بیان کرد: در این میان سیاست های حمایتی به دلیل داده های ضعیف و اشتباه در تعیین گروه های هدف نمی تواند موثر واقع شود و نظام مالیاتی که باید ابزاری برای توزیع عادلانه منابع باشد در واقع به مکانیزم معیوب تبدیل می شود و از نظر اقتصادی این به معنای هدر رفت منابع محدود و کاهش اثربخشی سیاست های بازتوزیع است و بدتر از آن بی اعتمادی عمومی به این سیاست های حمایتی هزینه های سنگین اجتماعی است.

وی افزود: تورم بالا و تداوم درآمد ثابت چند پیامد قابل پیش بینی دارد: کاهش رشد سرمایه گذاری و خروج سرمایه، گسترش فعالیت های غیرمولد و تعمیق رکود تورمی.

قنبری گفت: در چنین شرایطی دولت وارد یک دور باطل می شود: کاهش درآمدهای واقعی، افزایش هزینه های حمایتی و افزایش کسری بودجه. پس دولت چه کار می تواند بکند؟ پاسخ اقتصادی واضح است. کنترل تورم باید به اولویت سیاست تبدیل شود. بدون ثبات پولی، هیچ سیاست دستمزد یا حمایتی پایدار نخواهد بود.»

این به معنای انضباط مالی، کنترل افزایش نقدینگی و کاهش مداخلات مخرب در اقتصاد است.» در عین حال، بازگرداندن نظام آماری به کشور یک موضوع حیاتی است. زیرا سیاست گذاری بدون داده چیزی جز عمل در تاریکی نیست. علاوه بر این، اصلاح سیاست های دستمزدی باید بر اساس واقعیت های اقتصادی زندگی و بهره وری باشد، نه بر اساس تصمیمات موقت و سیاسی. بهبود فضای کسب و کار، کاهش عدم اطمینان و تقویت بخش خصوصی مولد تنها راه ایجاد رشد پایدار و افزایش درآمد واقعی است. معیشت مردم با پول درست نمی شود. معیشت محصول یک اقتصاد باثبات و قابل پیش بینی است.