به گزارش خبرگزاری انتخابتو، میز اول گفتگوی ویژه با سوال “فقط کمدی است؟” با حضور حسین فرحبخش و مجید توکلی برگزار شد.
مجید توکلی گفت: آنچه نوشتم و منتشر کردم بیشتر درد دل بود. این را با عصبانیت از اکران نشدن فیلمم نوشتم و با واکنشی روبرو شدم که به نظر می رسید برای بسیاری از سینماگران تحسین برانگیز بود. افراد زیادی هستند که از وضعیت فعلی سینما و چرخه اکران و تولید آن ناراضی هستند. احساس می کردم می توانیم بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنیم. اساساً سؤال خود من این است: چرا سینما به این سمت رفت؟ چرا استقبال سینماگران و صدا و سیما از کمدی رو به افزایش است؟ آیا مخاطب فیلم اجتماعی نمی خواهد؟
حسین فرح بخش گفت: شرایط فعلی چند سالی است که تصنعی شده است. همه فیلمهای دولت قبل به جز تعدادی سانسور و توقیف شدند. تمرکز نکردن روی ساخت چنین فیلم هایی اشتباه است. بزرگترین خیانت این چهل سال را محمد هزائی انجام داد. فقط یک نفر به نام روح الله سهرابی آمد تا دولت قبل را نجات دهد. شجاع تر و عاقل تر از سهرابی ندیدم. وقتی فیلم های اجتماعی ساخته نمی شود، کمدی جای خود را پیدا می کند. در این چند سال فقط 3 فیلم اجتماعی دیدم. «جلسه خصوصی»، «چمنزار» و «بی تن».
توکلی گفت: منظورم این است که در این سه سال و نیم سینما آگاهانه به سمت کمدی رفته است. وقتی پروانه ساخت نمی دهی باید کمدی بسازی.
فرح بخش با اشاره به اینکه بسیاری از فیلم های اجتماعی قابل نمایش نیستند، گفت: فیلم های اجتماعی تنها از دید صاحبان خدمات اجتماعی ساخته می شود اما این با نظر مردم متفاوت است. برخلاف آنچه برخی دوستان می گویند، تنها دو یا سه فیلم کمدی که اخیراً اکران شده اند، فروش خوبی داشته اند. مثلا «شاهشاور» کمدی خوبی است اما زیاده روی سینماگران این فیلم و امثال آن را خراب کرد. وقتی ساعت 9 را عالی اعلام می کنید، یا سینما بلد نیستید یا به دنبال توجه شخصی هستید.
وی ادامه داد: اما اگر فیلمی واقعاً فیلم باشد، به هر حال مدیران سینما می آیند و آن را اکران می کنند. اگر شورا خصوصی شود، حتی فیلم ها می توانند در یک سینما اکران شوند و همین میزان مخاطب و فروش را داشته باشند.
مجید توکلی در یکی دیگر از قسمت های این برنامه گفت: هدف و وظیفه اصلی من سیاست ورزی و تولید راه حل نیست، من یک فیلمساز و فیلمبردار هستم و برای دفاع از این حقوق آمده ام. وظیفه دولت حمایت است. آنچه در طول سه سال و نیم گذشته به طور فزاینده ای آشکار شده است این است که ما گونه ای نداریم. چیزی به نام ملودرام، عاشقانه، دفاع مقدس و جنگ در سینما وجود ندارد. آنها آگاهانه این ژانر را نابود کردند و به سمت سینمای کمدی سوق دادند. در شورای پروانه ساختمان هم همین اتفاق می افتد. بهانه آنها همیشه خلق و خوی عمومی است. چطور می شود که همین افراد بیشتر سریال های اجتماعی را روی پلتفرم ها تماشا می کنند؟ این نشان می دهد که شما به طور اتفاقی سلیقه مردم را تغییر می دهید. اگر 20 فیلم اجتماعی فیلمبرداری و نمایش داده شود، قطعا 3-4 فیلم خوب و پرفروش در بین آنها وجود خواهد داشت.
فیلمنامه «عزیز» خانوادگی و ملودرام را به هیات پروانه ساخت دولت قبل ارائه کردم و هر هفت نفر از اعضای هیئت مدیره فیلم را رد کردند. چند نفر مثل من برای گرفتن پروانه ساختمان مشکل دارند؟ من نمی گویم فیلم خوبی ساخته ام، اما می گویم این فیلم باید اکران شود. کارگردان احتمالا فیلم عزیز را اکران نخواهد کرد.
این کارگردان ادامه داد: فرح بخش عزیز شما کارگردان سینمای اجتماعی هستید. «آواز قو» را ساختید که در سینمای ایران تأثیرگذار بود. آقای افخمی «شوکران» را ساختید که هنوز هم دیدنش لذت بخش است. نسل من «لیلا»، «پری» و «اجاره نشین ها» را دیدند، نسل فعلی چه چیزی را می خواهد ببیند و با آن بزرگ شود؟
فرح بخش گفت: آن زمان می گفتند اکران «آدم برفی» مساوی با نابودی جمهوری اسلامی است. آیا جمهوری اسلامی با اکران آن فیلم منقرض شد یا تقویت شد؟ متولیان امر از فیلم های اجتماعی می ترسند.
مجید توکلی گفت: قبل از آمدنم آماری از انجمن کارگردانان خانه سینما دریافت کرده بودم و حدود هفتاد درصد اعضای انجمن پنج سال است که بیکار هستند. ژانرهای دیگر از روی خیریه روی سکوها کار می کنند وگرنه اگر سکوها نبود سینمای ایران با تیم ورشکستگی عجیبی روبرو می شد.
حسین فرحبخش گفت: موضوع اکران های ساختگی سینمای ایران را هم ویران کرده است.
مجید توکلی در بخشی دیگر از این برنامه گفت: تنها وظیفه دولت حمایت از اکران و پخش و حمایت از برقراری عدالت است. این را می گویم آقای رائد فریدزاده وظیفه شماست که از فیلم های اجتماعی منصفانه حمایت کنید.
فرح بخش گفت: دولت باید نظارت و حمایت کند. در خصوص تخلفات کلاهبرداری در غربالگری و فروش، نماینده کارشناس در شورای صنفی می تواند از این امر جلوگیری کند.
توکلی گفت: دولت موظف است کنترل کند که ما همه نوع فیلم داشته باشیم. او گفت. من فقط برای بیان این هشدار به این برنامه آمدم که سینمای اجتماعی به پست منتقل می شود و قابل تماشا نیست. وقتی فیلمسازان موثر نمی توانند مجوز اجتماعی بگیرند، به کمدی روی می آورند. من واقعا نمی دانم نسل فعلی چه فیلم هایی را در آینده می خواهد بخواند.
حسین فرح بخش گفت: آقای رائد فریدزاده از شما می خواهم زیرساخت های سمفا را طوری توسعه دهید که پول بین صاحب سینما و تهیه کننده تقسیم شود و در شورای پروانه ساخت به درستی کار را ادامه دهید و گوش ندهید. حرف های دیگران
بهروز افخمی گفت: به نظر من نکته اصلی این است که هم شورای صدور پروانه ساخت و هم شورای پروانه نمایش باید جامعه مدنی باشد. آنها نیاز به اتحاد دارند. به نظر من تولیدکنندگان دولت را مقصر می دانند و این طور نیست.
میز مناسبتی که جواد طوسی و امیر قدری نیز در آن حضور داشتند به موضوع «نقد» اختصاص داشت.
امیری قدری گفت: تهیه کنندگان فیلم های کوتاه ما واقعا عالی بوده اند، بنابراین اگر فیلم های کوتاه 1-2 سال اخیر را تماشا کرده باشید، حتما شگفت زده خواهید شد. منظور من این است که این آثار نیاز به دیده شدن دارند و سعی می کنیم تا جایی که می توانیم آنها را به نمایش بگذاریم. اما نکته دیگر این است که چطور وقتی این همه هنرمند با استعداد داریم، فیلم های روی پرده سینما اینقدر کیفیت دارند؟ دولت مانند یک شرکت سهامی است که سهامداران آن در رشد آن سهم دارند. ما نمی توانیم قدرت را رها کنیم، اما می توانیم کار خود را از طریق بازار و پلتفرم هایی که داریم ارائه کنیم.
وی تاکید کرد: امروز جمعی از اهالی سینما از روی عصبانیت با نشستن در حاشیه به کار خود ادامه می دهند. گروهی با استفاده از اجاره فیلم های بی کیفیت در جشنواره های مختلف مدام خود را به عنوان تنها نماینده سینمای ایران معرفی می کنند.
جواد طوسی گفت: تکثیر و وجود جامعه منتقد در دنیای امروز چشمگیر است و متاسفانه در این عصر هیچ آیین فیلم دیدنی مانند گذشته وجود ندارد.
امیر قدری همچنین گفت: حالا وقتی به کسانی که دوبله کردند می گویید چرا کارت ضعیف می شود؟ می گویند ما فیلم دوبله می کردیم، بعد به سینما می رفتیم، مجالس اجتماعی می رفتیم و با دوستان دیگر چت می کردیم. امروز دیگر این امکان پذیر نیست.
بهروز افخمی گفت: به نظر من در 10 سال گذشته فیلم خارجی خوبی برای اکران نداشتیم.
امیر قدری گفت: اساس شکاف نسلی امروز در فهم محدودکننده سینما که سینمای موج نو در دهه 60 ایجاد کرد، نهفته است. نگاه حاکم به موج جدید سینما و حرکت های پس از آن بوده است. پس اگر مدام دولت را متهم می کنید که سینما، ژانرهای سینمایی و تاریخ سینما را محدود می کند، باید بدانید که جنبشی این محدودیت را به دولت آموخت و این جنبش مدام مسئولیت خودش را زیر پا می گذارد. جریان چپ کیش شخصیت را با محدود کردن ژانرهای مختلف سینما شروع کرد و گفت که طرف مقابل بی ادب است و ژانرهای دیگر بی ادب و…
جواد طوسی گفت: واقعیت دهه شصت این است که سینمایی که می خواست ارزش ها و اصول خود را از طریق سینما ارائه کند، در بدترین شرایط آوارگی نظامی قرار داشت. اتفاقا ما در سال های 65 تا 66 فیلم های مختلفی دیدیم، اما قبول دارم که در آن زمان با ناپدید شدن چند شخصیت محبوب مواجه بودیم.
امیر قدری گفت: می خواهم بگویم فیلم «کندو» فریدون قلعه هم فیلم خوبی است و این گروه حق دارند فیلم بسازند. در گروه چپ و موج نو هم فیلم های خوبی ساخته شد اما فیلم هایی با عنوان روشنفکر ساخته شد که فکر نمی کنم اینطور باشد. جریان سینما و نقد سینمای ایران کم کم به مافیایی تبدیل شد.
بهروز افخمی گفت: فریدون گل در محدوده خاصی قرار نداشت.
طوسی گفت: کیمیایی در مصاحبه ای در حین فیلمبرداری فیلم «غزل» عنوان کرد که روشنفکر نیست و سینما برایش مهم است.
امیر قدری تاکید کرد: خوشحالم که نسل جدید صدایش را بلند می کند بدون اینکه چیزی را تقدیس کند.
جواد طوسی گفت: اساساً نقد فیلم و منتقدان در صورتی می توانند حیات فرهنگی خودجوش و متحول داشته باشند که فضایی وجود داشته باشد که بتوان آنها را رصد کرد. مجله فیلم این فضا را برای حضور نسل های مختلف ایجاد کرد. ای کاش برای بقای این رسانه حمایت های فرهنگی صورت می گرفت. ما باید آنقدر تساهل را تمرین کنیم که بتوانیم با هم تئوری تولید کنیم و این نظریه ها برای نسل های آینده مورد توجه قرار گیرد.
همچنین فیلم آرش خوشخو و سیدحمیدرضا قدری روی میز سینمای جهان قرار دارد.کنت مونت کریستو“بررسی شد.
بهروز افخمی در ابتدا گفت: به دلیل جذابیت کنت مونت کریستو، به نظر می رسد فیلمسازان هر چند وقت یک بار به سراغ این داستان می روند. با این حال، این فیلم چندان جذاب نبود. فیلم سعی می کرد از نظر بصری زیبا باشد اما از نظر درام خیلی به نظرم جالب نبود.
حمیدرضا قدری گفت: فیلم ساخت و جذابیت خود را مدیون الکساندر دوما است. در آن زمان داستان ها به صورت سریالی نوشته می شدند، بنابراین آخرین نسخه این داستان که از انتشارات پنگوئن دیدم 1270 صفحه به زبان انگلیسی بود. بنابراین آنچه ما را به داستان می کشاند کلاسیک بودن آن است. در آن زمان مخاطب به داستان های طولانی عادت کرده بود و این ویژگی در نسخه سینمایی هم وجود دارد و اگر کسی 5 دقیقه فیلم را از دست بدهد، داستان 5 سال جلوتر می رود. از نکات مثبت فیلم این است که می توان آن را به تمام گروه های سنی از جمله جوانان توصیه کرد.
وی افزود: می خواهم به دیالوگ پایانی فیلم بپردازم که می گوید حکمت زندگی انسان دو چیز است. صبر و امید این دیالوگ در خود فیلم خیلی خوب جریان ندارد و فیلم داستان حسادت و انتقام است. وقتی برای چنین فیلمی پول خرج می شود، احتمالاً کارگردان باید از خود بپرسد که این فیلم چه چیزی برای بشریت امروز به ارمغان می آورد. حدس من این است که بازیگران فیلم و لحظات احساسی ضعیف بودند.
آرش خوشخو گفت: می خواهم این فیلم نشانه بازگشت سینما به ارزش های قدیمی خود باشد. البته با فیلم نمی توان ارزیابی کلان کرد. موضوعی مذهبی در فیلم وجود دارد و این داستان تقریباً شبیه حضرت محمد است. ما آن را در داستان یوسف می بینیم. فیلم خیلی برام جالب نبود. فیلم خیلی سریع اتفاقات زیادی را پشت سر می گذارد و حول محور انتقام می چرخد. حدس من این است که اگر فیلم به مینی سریال تبدیل می شد مخاطبان بیشتری داشت.
وی ادامه داد: من به شخصه عاشق فیلم های دریایی هستم به همین دلیل با هیجان زیاد فیلم را تماشا کردم اما در نهایت احساس کردم در حال تماشای یک فیلم معمولی اما باشکوه هستم. در فیلم شخصیت های زیادی وجود دارد و در پایان الکساندر دوما همه این شخصیت ها را بسیار زیبا گرد هم آورده است.
کادری گفت: یکی از بیمارترین اشکال انتقام، وقف تمام زندگی برای انتقام است. با شکوه ترین نمونه این انتقام، فیلم بیل را بکش.
خوشخو گفت: فرانسوی ها این فیلم را یک فیلم پاپ کورن با هدف سرگرمی نامیدند. فکر می کنم بریتانیایی ها می توانستند به این فیلم مضمون عمیق تری بدهند.
کادری گفت: به نظرم جالب است که در کشورهای غربی تلاش هایی برای احیای ادبیات کلاسیک و سینما انجام می شود که در ایران دیده نمی شود. مثلاً عده کمی برای فیلمبرداری فیلم کتاب «هزار و یک شب» می روند.
این قسمت از برنامه به پروانه معصومی از بازیگران فقید سینما و تلویزیون اختصاص داشت.
۲۴۵۲۴۵
گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین
ارسال پاسخ