در دنیایی که بسیاری از مردم مایل به سازگاری با اوضاع هستند ، هرگز از آنچه شایسته آنها هستند رضایت نخواهند داشت. این افراد نه ابرقهرمان هستند و نه خوش شانس. در مقابل ، اصولی وجود دارد که به آنها کمک می کند تا ارزش های خود را بشناسند ، محدودیت های آنها را تعیین کنند و به زندگی اصلی و مورد نظر خود پایبند باشند.
اگر از روابط ، کار یا زندگی خود احساس رضایت کمتری کردید ، این راهنما را تا آخر بخوانید. این افراد سه ویژگی مشترک دارند که به ما نشان می دهد که چگونه می توانیم این مدل را دنبال کنیم و زندگی را که شایسته آن هستیم بر اساس روانشناسی بسازیم.
1. آنها ارزش خود را می دانند
اولین ویژگی این افراد ، داشتن یک حس قوی از ارزش و عزت نفس است. این بدان معنا نیست که آنها خودخواه یا مغرور هستند ، اما آنها دقیقاً می دانند که چه چیزی به زندگی می افزاید و از سازش کمتر از آنچه در روابط ، مشاغل یا جنبه های دیگر زندگی است ، امتناع می ورزند.
روانشناسی نشان می دهد که این سطح اعتماد اغلب به دلیل خودآگاهی شدید است. این افراد وقت دارند تا جنبه ها ، ارزش ها و محدودیت های قدرتمند خود را درک کنند. آنها به دیگران اجازه نمی دهند احساسات خود را تأیید یا تأیید کنند.
اگر بیش از آنچه در شایستگی خود هستید اعتقاد ندارید ، در شرایط غیر سازنده خواهید بود. اما اگر روی دانش خود کار کنید ، ذهن شما تغییر خواهد کرد.
2. چند محدودیت وجود دارد
یادگیری مرزهای شخصی نقطه عطف زندگی شما قبل و بعد از این محدودیت ها خواهد بود. اگر به دیگران اجازه می دهید سالها از احساسات خود استفاده کنند ، وقت آن است که محدودیت های رابطه خود را بیاموزید. اگر وقت زیادی را برای تجارت خود صرف کنید ، به برنامه های اجتماعی که در آن بسیار پرانرژی هستید یا در روابط بسیار بیش از حد به شما آسیب می رسانید ، اولویت خواهید داد. وقت آن است که محدودیت های خاص تری داشته باشیم.
فکر نکنید که این به معنای قوام و انعطاف پذیری است که شما را محبوب می کند. شما نیازی به توجه همه ندارید. اگر این بار سنگین را به خودتان تحمیل کنید ، فقط خسته و عصبی خواهد بود.
خود را به موقعیتی تبدیل نکنید که دیگران را ناراحت کند و به یک فرد پرخاشگر منفعل تبدیل شود. وقتی خودتان را محدود می کنید ، دیگران را در ذهن و تمرین ساده ترین “نه” می نامید. دیگران ممکن است ابتدا ناراحت باشند ، اما به تدریج یاد می گیرند که به مرزهای شما احترام بگذارند.
1. مقابله با احساس ناراحتی
وقتی منطقه امن خود را ترک می کنید ، رشد واقعی شروع می شود. اگر سالهاست که خسته شده اید ، ماندن در یک منطقه امن ، زمان آن است که اگر راحتی بهتری به خود اختصاص دهید ، در خود تغییر دهید. بیشتر چیزهای خوب و با کیفیت که در زندگی خود می خواهیم ، خواه پیشرفت کسب و کار یا روابط معنی دار از حوزه امن ما خارج باشد.
به عنوان مثال ، فرض کنید که می ترسید در این اجلاس صحبت کنید و از شما خواسته می شود یک روز این کار را انجام دهید. اگر می خواهید طبق معمول در منطقه امن خود بمانید ، می توانید بگویید “نه ، من ترجیح می دهم امروز صحبت نکنم.” با این جمله در فضای امن خود خواهید ماند و بعید به نظر می رسد پیشرفت کنید. اما اگر تصمیم دارید این کار را انجام دهید ، با وجود همه ترس ها ، اضطراب و شرم ، مکالمه دارید ، باید فضای امن خود را ترک کنید و سپس باید انتظار پیشرفت بیشتری داشته باشید.
روانشناسی می گوید رشد در نقطه ای اتفاق می افتد که شما یک سطح “ناراحتی بهینه شده” متعادل را می پذیرید. ترک یک منطقه امن قطعاً شما را ناراحت خواهد کرد ، اما این ناراحتی برای ایجاد لازم است.
1 آنها با خودشان مهربان هستند.
اگر سالهاست که به یک منتقد وفادار تبدیل شده اید و نامناسب بوده اید ، وقت آن است که با خود رفتار کنید زیرا به یک دوست ملایم احتیاج دارید. ملایم بودن برای او هیچ ارتباطی با تنبلی یا غفلت ندارد ، با خود مهربان است ، که برای رشد واقعی ضروری است.
تحقیقات روانشناختی نشان داده است که افراد مهربانی که نسبت به آنها ملایم هستند انگیزه بیشتری برای پیشرفت دارند و کمتر مضطرب و افسرده هستند. به خودتان فرصتی آزمایشی و خطا بدهید. به خودتان این فرصت را بدهید که تجربه کنید. به خودتان این فرصت را بدهید که مردم را بشناسید و اشتباه کنید ، این اشتباهات را ببخشید.
1. آنها به جای کمال به پیشرفت اهمیت می دهند
یکی از بزرگترین موانع موفقیت ، کمال گرایی است. اگر چیزهای مهم را به تعویق بیندازید ، زیرا فکر می کنید در ابتدا همه چیز باید عالی باشد ، در کمال گرایی هستید. با این حال ، اگر در ابتدا تمرکز کمال را انجام دهید و سعی کنید در روزهایی که امتحان می کنید پیشرفت کنید ، مطمئن خواهید بود که به موفقیت بیشتری خواهید رسید.
به عنوان مثال ، اگر آرزو دارید نویسنده باشید ، اما به تأخیر انداختن روزی که همه چیز را در مورد نوشتن یاد می گیرید ، بهتر است جلوی آن را بگیرید. سعی کنید روزانه 2 کلمه با تمام نقص هایی که دارید بنویسید. اگر فکر می کنید باید یک زبان را یاد بگیرید و در ابتدا همه چیز را یاد بگیرید ، هرگز پیشرفت نخواهید کرد. بهتر است هر روز 2 کلمه و دستور زبان را یاد بگیرید.
به یاد داشته باشید که یادگیری در طول سالها انباشته و به دست آمده است.
1. به شهود خود اعتماد کنید
اگر همیشه از تصمیمات خود فراتر رفته اید ، ممکن است زمان آن باشد که به عنوان قدرتمندترین ابزار تصمیم گیری در تصمیم گیری به شهود خود اعتماد کنید.
به عنوان مثال ، می توانید یک کار عالی به شما ارائه دهید. همه چیز از نظر تئوری عالی است. اما صدای صمیمانه فریاد می زند ، “این راه شما نیست.” شما باید به این صدای درونی گوش دهید. در مقابل ، همینطور است. گاهی اوقات صدای درونی شما با صدای بلند فریاد می زند. این روش شماست. مراقب این تماس باشید.
اگر شاهدان شما بارها و بارها از آب بیرون بیایند ، می توانید به آن اعتماد بیشتری کنید. اما اگر می بینید که این صدا منجر به پشیمانی یا تصمیمات اشتباه می شود ، بهتر است دوباره بررسی کنید.
گاهی اوقات باید ساکت باشیم تا صدای واقعی را در داخل بشنویم. مراقبه ، نوشتن افکار و حتی تلاش در طبیعت می تواند به شما کمک کند تعیین کنید که صدا از واقعیت شما ناشی می شود و نتیجه استرس و وضعیت روحی کدام است.
1. شکست به عنوان بخشی از مسیر شناخته می شود
این افراد از شکست نمی ترسند. عدم موفقیت برای آنها ابزاری برای موفقیت است. شما از شکست تجربه می کنید. هر تجربه ای برای پیشرفت مفید است ، حتی اگر نتیجه آن را تولید نکند.
ارسال پاسخ