معنای واقعی گلهای آفتابگردان در نقش Vangog

ون گوگ


فلاپی ون گوگ آفتابگردان یکی از معروف ترین نمادهای هنر مدرن است ، اما فراتر از زیبایی بصری ، این گلها معانی عمیق تری در مورد زندگی ، مرگ ، وفاداری و جستجوی معنوی دارند که در آثار هنرمندان مختلف منعکس شده است.

به نقل از BBC ، آفتابگردان نه تنها نقش مهمی در تعیین و تقویت موقعیت وینسنت وانگوگ در تاریخ هنر ایفا کرد ، بلکه به سمبل مضامین شخصی و آرزوهای ستمگرانه نیز تبدیل شد. پس چرا این گلهای شجاع و زرد آنقدر مشغول ون گوگ و بسیاری از هنرمندان دیگر هستند؟

در مورد وینسنت ون گوگ ، بسیاری از ذهن ها به سرعت از آفتابگردان به نقاشی های معروف می روند. گلهای بزرگ و هیجان انگیز و رنگهای گرم بالا. ون گوگ گفت: “آفتابگردان مال من است” ، بیانیه ای که نشان می دهد گل می خواهد به شخصیت هنری وصل شود. با این حال ، فراتر از ظاهر جسورانه آفتابگردان ، مفاهیم پنهان و افکار عمیق وجود دارد که امروزه ذهن هنرمندان و منتقدین را اشغال می کند.

Sunflower که به طور رسمی در گالری ملی لندن برگزار شد ، یکی از شناخته شده ترین آثار ون گوگ در کنار شب پرستاره است. با این حال ، او سه تصویر شکل گرفته در سه کوتاه مدت را کشید: برای اولین بار در پاریس ، سپس سال 2 و سال 2 ، که پس از مهاجرت به آرول ، چند اثر قبلی را دوباره ایجاد کرد. مشهورترین نسخه ها متعلق به سال دوم است که با اشتیاق ویژه ایجاد شده است. با این حال ، حتی اگر ون گوگ بارها در نامه های خود در مورد آفتابگردان نوشت ، او هرگز به معنای نمادین خود اشاره نکرد.

به نظر می رسد آفتابگردان فرصتی برای تست ترکیبات رنگی دارند – به خصوص ترکیبات مختلف رنگ زرد. اما او همچنین یک هدف شخصی تر داشت: دکوراسیون خانه ای که هنرمندش پل گوگگن باید زندگی کند. ون گوگ امیدوار بود که دوستی خلاقانه با گوگگن برقرار کند. امید دوام نیاورد زیرا او تنها دو ماه بعد گوگگن ون گوگ را ترک کرد. این شکست ، مانند سایر شکست های ون گوگ در طول زندگی ، به عمق نقاشی های وی کمک کرده است.

اگرچه کار او در طول زندگی بیش از حد فروخته نشده بود ، اما پس از مرگ وی ، نقاشی های آفتابگردان به سرعت بین اروپا آوانت و گارد محبوب شد. در دهه 1980 ، نویسنده ای مانند کاترین مانسفیلد از این گلها الهام بخش برای بیداری خلاقانه خود بود و منتقدین مانند راجر فرای آنها را به عنوان جلوه ای از اشتیاق ، انرژی و قدرت ون گوگ توصیف کردند.

در قرن بیست و یکم ، تأثیر این مطالعات ادامه دارد. همانطور که در نمایشگاه آکادمی سلطنتی با عنوان “مجازات/ون گوگ” ، مجسمه پنالتی آنسلم ، “دانا” ، جایی که آفتابگردان خارج از کتاب های سوخته است ، به نمایش گذاشته شد. مطالعات دیگر نشان دهنده نور خورشید از بدن انسان است. زندگی و مرگ نمادی از ارتباط بین زمین و آسمان است.

جولین دوم -کوویراک ، “ون گوگ نمادی از آفتابگردان جنوب بود.” گفت این همچنین به سنت نقاشی هلندی ، که به عنوان نمادی از زمان به تصویر کشیده شده است ، از رشد گلها تا پژمردگی اشاره دارد. آفتابگردان ون گوگ نیز در آسمان قرار دارد و برخی از آنها نشان دهنده بی ثباتی زمان و زندگی است.

ون گوگ

نمادگرایی آفتابگردان در تاریخ هنر

بر خلاف بسیاری از نمادهای کلاسیک ، آفتابگردان ها تاریخ نسبتاً جدیدی دارند. آنها منحصر به قاره آمریکا هستند و تنها پس از کشف کریستوفر کلمبوس در قرن شانزدهم. ویژگی منحصر به فرد آنها ، یعنی خورشید (هلوتروپیسم) به سرعت نمادین حرکت می کند.

در سال چهارم ، گیاه شناس ایتالیایی ژاکومو آنتونیو کورتوسو گل را به داستان افسانه ای یک خاک رس گره زد. زنی که عاشق آپولو ، خدای خورشید است و به او نگاه می کند تا اینکه آفتابگردان شود. از آن زمان ، آفتابگردان به سمبل عشق به وفاداری تبدیل شده است. از قرن هفدهم ، از جمله ماریا ون اوتر ویک یا هوادار بارتولوموس در جهنم ، این گل نشانه عشق به ازدواج یا اعتقاد مذهبی بود.

حتی در کار آنتونی ون دایک ، آفتابگردان نقش مذهبی ایفا کرد. آفتابگردان در بالای “بقیه فرار به مصر” شکوفا می شود. نشانه ای از نقش وی به عنوان ابزاری بین زمین و آسمان. در اواسط قرن هفدهم ، دن فوندل ، یک هوادار شاعر هلندی ، آفتابگردان را به عنوان سمبل هنر توصیف کرد و نوشت: “وقتی آفتابگردان از غریزه درونی و شعله مقدس به نور خورشید تبدیل می شود ، هنر نیز زیبایی طبیعت را تحقق می بخشد.”

در پرتره ون دایک با آفتابگردان ، او به گلها اشاره می کند. گویا او خود را به این گیاه وفادار می داند. در دوران معاصر ، این نماد سیاسی شده است. مطالعه معروف IVV با عنوان “دانه آفتابگردان” ، که حاوی 5 میلیون دانه آفتابگردان چینی دست ساز است ، از پوسترهای مائو الهام گرفته شده است که به عنوان یک گل وفادار خورشید به تصویر کشیده شده است.

آیا ون گوگ از این همه معانی آگاه بود؟ نامشخص اما در نامه ای به خواهرش می نویسد: “نقاشی های من تقریباً یک فریاد تلخ است ، یک روز پنهان قدردانی در زبان آفتابگردان روستایی.” شاید این به معنای بازتاب اعتقادات مذهبی قدیمی یا قدیمی باشد. شاید این وفاداری او به هنر را بیان کند.

در مقابل ، آنسلم آفتابگردان را با ظاهری دردناک تر می بیند. در نسخه چوبی با عنوان “باغ حفاظت” ، گلها سوزانده می شوند ، سیاه و رنگ پریده می شوند ، اما دانه ها که روی زمین می افتند دوباره زندگی می کنند. این مجازات توسط رابرت افلاطون ، دکتر قرن هفدهم الهام گرفته شد. شخصی که به ارتباط بین گیاهان و ستارگان اعتقاد دارد و بین پایین ترین اشکال زندگی آسمانی و حقیقت رابطه دارد.

در مجازات ، آفتابگردان معمولاً در آسمان به تصویر کشیده می شود یا از بدن انسان می رود. نماد ارتباط بین زندگی و پادشاهی. در نهایت ، Vangog و مجازات هر دو نگرانی جهانی است: سقوط زندگی ، جستجوی مفاهیم عشق و وفاداری به ایده های فراتر از درک روزانه بشریت. آنها ما را به حقیقت دعوت می کنند. به نور ، دما و عشق ابدی که وجود دارد. مفهومی که با شکستن آفتابگردان دوباره در روزهای گرم تابستان باز می گردد.