Hamididjaf ؛ در زمانی که سازمان تأمین اجتماعی برای تأمین اساسی ترین نیازهای بازنشستگان و کارگران با فشارهای جدی مالی و ساختاری روبرو شده است ، شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی (Shasta) به نمادی از ناکارآمدی ، جستجوی اجاره و قرارهای بسته تبدیل شده است.
این شرکت که باید شعبه اقتصادی بزرگترین صندوق اجتماعی کشور باشد ، به بستری برای توزیع درآمد اضافی برای جوایز Bohemian ، کارهای مکرر و محافل اداری تبدیل شده است. این هیچ ارتباطی با شفافیت غیر مسئول ندارد و به منافع این موجودات ، کارگران و بازنشستگان علاقه ای ندارد.
هیئت مدیره برخی از شرکتهای تابعه بیش از مصوبات قانونی برای مدیران خود در یک سکوت متفکرانه پاداش می دهد. با این حال ، پرداخت های نجومی در اشکال مختلف “حقوق وظیفه” ، “جلسات خارق العاده” ، “همزمانی” شرکت های مشترک و حتی “هزینه های رفاهی” گسترده شده است. و علاوه بر حقوق نسبتاً بالا و دائمی.
در همین حال ، او تصمیم گرفت نقش مشارکتی را برای همکاری ، وزیر کار و رفاه اجتماعی “مخاطب ساکت” بازی کند. بعضی اوقات او شعار دریافت می کرد و در برابر این تخلفات عمومی به عموم مردم پاسخ می داد و به مردم پاسخ نمی داد و هیچ راهی برای شفافیت و اصلاح در دستور کار نداشت. به نظر می رسد که شستا در راه خود ادامه می دهد ، مهم نیست که چه کسی به وزارتخانه اعتماد دارد.
از همه مهمتر ، این اعتماد به فداکاری ها ، شرکت های بیمه و بازنشستگان است. چگونه می توان یک صندوق از این اندازه ها را برای آینده دائمی هنگامی که برف واقعی Shasta به خانه اصلی خود باز نمی گردد ، مدیران در یک دایره بسته حرکت کنند و دستگاه های نظارت ساکت هستند؟
شلیک پسر فانتزی که چیزی به خانه نمی آورد
شباهت امنیت اجتماعی امروز دردناک است ، اما یک واقعی ، یک پدر ، پدر ، پدری که به تمام املاک و مستغلات ، املاک و مستغلات ، سهام و سرمایه می دهد تا زندگی را به یک بار زندگی تبدیل کند. اما رفقای کودکان مشغول سرگرمی و شادی هستند و هیچ چیزی برای آوردن صبح به خانه ندارند.
سازمان تأمین اجتماعی ، پدر Fortut ، برای تأمین مالی این سرمایه گذاری ها به منابع نیاز دارد ، اما هنگامی که محافل دولت بسته منافع فردی را در مأموریت سازمانی ترجیح می دهند ، نتیجه چیزی بیش از اعتماد عمومی و تجزیه و تحلیل سرمایه ملی نیست.
سهم سود کجاست؟
در سال 2 ، مجمع عمومی شستا تقریباً 2 ریال در هر سهم و 2 تخمین ریال برای سال آینده است ، اما چقدر این ارقام از طریق فرایند سود واقعی به دست می آید و میزان آنها از طریق “جابجایی منابع” و “فروش دارایی” ارائه می شود ، هنوز مشخص نیست. از طرف دیگر ، سهم واقعی تأمین اجتماعی از این سود چیست؟ و مهمتر از همه ، این که آیا این سود به مصرف بیمه و خدمات پزشکی افراد رسیده است ، یا در هزینه ها و جوایز فعلی بلعیده است؟
موسسات نظارت کجا هستند؟
برخلاف این روند ، سکوت دادگاه حساب ، بازرس و حتی شورای مشورتی اسلامی بحث برانگیز است. هنگامی که باید شاتما با شفاف ترین ساختار مدیریت شود ، چرا بسیاری از قراردادها ، انتصابات و گزارش مالی هنوز عدم اطمینان هستند؟ اگر مردم مردم دارند ، چرا مردم نمی دانند چه خبر است؟
با این حال ، تا زمانی که هیئت مدیره به عموم مردم پاسخ ندهد ، مدیران از شفافیت فرار می کنند و تا زمانی که وزارتخانه تجارت را ترک کند ، شستا نه تنها به پدر اجداد خود کمک می کند ، بلکه هر روز سنگین تر نیز خواهد بود.
شستا متعلق به مردم است ، نه مالکیت خصوصی محافل سیاسی.
ارسال پاسخ