آدولف هیتلر و یهودی: آیا دوستی یا میهن است؟!

آدولف هیتلر و یهودی: آیا دوستی یا میهن است؟!


فلاپی محمود زمان جمشیدی ؛ در فقدان آدولف هیتلر ، دشمن یهودیان شناخته شده است. نام او همیشه به قتل یهودیان و کوره های سوزان اجازه می دهد. با این حال ، با گرفتن یک بینش عمیق از فردریش نیچه و تأمل در کتاب نبرد هیتلر و اقدامات سیاسی ، می توان نشان داد که متناقض هیتلر فکر کردن و حرکت در همان ساختار عمیق یهودی است.

در این مقاله ، من می خواهم نشان دهم که خصومت با خون بین هیتلر و یهودیان وجود دارد. با این حال ، در مورد داخلی و سخنرانی عمیق نیچه ، می توان گفت که بین این دو در بنترها و اعماق این دو دوستی عمیقی وجود دارد و هر دو توسط آب سیراب می شوند. اما گفتار عمیق نیچه چه بود؟ در مقابل فرمان معروف ارسطو ، “ای دوستان ، بدون دوستی” ، نیچه گفت: “ای دشمنان ، هیچ دشمن”! به عبارت دیگر ، دشمنان در جنگ با یکدیگر به طور فزاینده ای شبیه به یکدیگر هستند و آنها یکدیگر را دوست دارند ، نه دشمن ، نه دشمن. نگاهی به کتاب “جنگ” و اقدام سیاسی هیتلر شباهت عمیقی بین او و یهود را نشان می دهد. برخی از افراد سالخورده یهودی و صهیونیسم طرفدار هیتلر بودند.

امروز ، ما می دانیم که رهبران بین المللی صهیونیستی از برنامه های مسابقه ای از یهودیان از سراسر جهان به سرزمین مقدس دفاع می کنند. [اشغالی] بکش و آنها موفق به انجام این کار شدند. برخی از این رهبران صهیونیستی ایدئولوژی نازیسم را به دو بخش پوسته و هسته تقسیم کردند و پوست نژادپرستانه این ایدئولوژی را حفظ کردند ، اما مارکسیسم ضد لیبرال و ضد لیبرال را حفظ کردند.

من اینجا نیستم که در مورد مارکسیسم هیتلر و خصومت هیتلر با لیبرالیسم و خصومت صحبت کنم (و صادقانه بگویم ، باید بگویم که نکات مهمی وجود دارد که سزاوار آن هستند و نباید از دیدگاه هیتلر محروم شوند). اما بیایید به بحث اصلی برگردیم: هیتلر و یهودیان کجا ملاقات می کنند؟ آیا این خصومت با شکل یهودی هیتلر و شکل یهودی نبود؟ چند شاخص وجود دارد که ما را در اینجا راهنمایی می کند:

پاسخ: آیا هیتلر را نمی توان به عنوان مردم آلمان موزا پذیرفت؟ بیایید به داستان موسی و بنی اسرائیل نگاه کنیم و مصر را ترک کنیم. بنی در حال نگاه کردن به اسرائیل به عنوان موسی به مردم هیتلر است. به نظر می رسید که ذهن هیتلر شاهد تولید مثل ساختاری ناخودآگاه بوده است: فرانسه توسط مصر و آلمانی ها که در جنگ استعماری برای اروپایی ها باختند ، در تلاشند تا قلمرو اروپا را فتح کنند. موسی چوپان مردم خود در رسیدن به مراتع جدید بود تا مردم بنی را به سرزمین شیر و عسل پرتاب کند.

آیا هیتلر “خارج” از قلمرو خود برای فتح لهستان در سال 1939 است؟ و ، همانطور که در تورات کشیده شده است ، یهودیان بر سرزمینی که قبلاً دشمن مردم خود را به رسمیت می شناسند حاکم نشده اند؟ در هیتلر ، یهودی کان و انتقام یهودی ، قربانی قبیله ای اروپا ، یک قومیت خارق العاده انتخاب شده توسط مردم ، و یک کار خارق العاده و همه چیز خارق العاده است. هیتلر به دنبال خلوص نژادی مردم یهودیان بود. هیتلر آلمانی ها را درست مانند یهودیان انتخاب کرد. از نظر هیتلر ، که تحت تأثیر دیدگاه بیولوژیکی خود قرار داشت ، آریایی ها انتخاب کرده بودند ، زیرا طبیعت – یهوه یا خدا – آنها را انتخاب کرده بود.

آریایی ها و پرچمداران طبیعت و بقای بقا بودند که این گل را قادر می سازد که از آلمانی ها معاف و معاف شوند و به همه نژادهای انسانی خدمت کنند. اما در یهودیان ، این استثنا چیزی است که توسط طبیعت داده می شود. هیتلر در کتاب مبارزات خود چشم انداز آتینا را دارد. دیدگاه یهود فقط با آتن و طبیعت گرایی درگیری است و یک فیلسوف یهودی به معنای لف شارما است. هیتلر گفت که ضرورت طبیعی و قوانین اساسی وجود دارد که سزاوار جهان است.

یهودیان گفتند که مداخله عالی و خدایی در خارج از دستگاه ناجی مردم یهود است. هیتلر مجبور نبود به این خدای متوسل شود ، زیرا او طبیعت را ضامن پیروزی و قوم خود می دید و فکر می کرد که طبیعت به مردم خود قول می دهد که او را ترک نکنند. آیا این پیمانی نیست که یهوه با بانی اسرائیل بسته است؟ برای هیتلر ، آریایی ها باید به طبیعت متصل شوند و شریعت این طبیعت را رعایت می کند. به نظر او ، قانون این طبیعت چیست؟ تسلط اقوام بر ضعف و محافظت از خلوص نژادی. ما همچنین بر حفظ خلوص نژادی و قومی در بین یهودیان تأکید می کنیم. یهودیان مردم توسط خدا انتخاب می شوند ، زیرا این تنها کسی است که محافظ حقوق الهی است.

آریایی ها (آلمانی ها) مردم خدا/طبیعت هستند ، زیرا آنها تنها نگهبانان شریعت طبیعت هستند. محتوای بت پرستی و نازیسم هیتلر و موضوع یکپارچه یهودی از یک نمونه ابدی (در تفسیر یانگی) پیروی می کند. به عنوان مثال ، در همان تورات ، ازدواج یهودیان ، ازدواج غیر یهودی پیمان با یهوه را نقض کرد و باعث بت پرستی و بت پرستی شد و شریعت موسی را نقض کرد ، زیرا بنی اسرائیل مجازات خواهد شد. برده داری بنی اسرائیل و نابودی معبد اورشلیم و … قومیت آشوری و غیره). هیتلر همچنین هارون برای آلمانی ها (گوبلز ، هیملر ، ایشمن و غیره)

صهیونیست ها با هولوکا -ویکتیمز کنار می آیند ، که این کار را نمی کنند مگر اینکه آنها بمیرند ، نمونه ای از توافق خلوص یهود با مردم خود هستند و ساختار عمیقی از هیتلر و نازیسم و چنین تقابل وجود دارد. همانطور که در اسناد تاریخی ذکر شد ، رهبران یهودی سعی کردند خاطره این قربانیان خوش شانس را از بین ببرند ، نمونه ای از یهودیان ناخوشایند و شیطانی. به نظر آنها ، فقط یهودیان خوب که به زبان عبری صحبت می کنند -نه یک زبان آلمانی و عبری برای یهودیان چک) با عشق در زمینه های اسرائیل (کیبوتس) کار می کنند و به یهودی ، خود و ذهنیت افتخار می کنند.

سرانجام ، اجازه دهید ناسازگاری اندیشه هیتلر را ذکر کنیم. هیتلر در ایده های بسیاری از منتقدین مدرنیته “شخصی” (کارمندان) است و در رویکردی که قرن هجدهم و نوزدهم را برانگیخته است (و نمونه هایی در فرانسه). با این حال ، تأکید بر طبیعت و قبایل مردم آلمان جایی برای شخصیت باقی نمی گذارد. شخصیت همیشه نوعی شورش را علیه جماعت و طبیعت به ارمغان می آورد. از آنجا که هیتلر سعی کرد روح جامعه قومی (غدد) را در برابر مدرنیته در برابر غزال مدرن در تفسیر قفس آهن ذهن سرد بازگرداند.

و این به معنای ایجاد “شخص” در مردم خود است و جایی را برای بیان وجود مستقل “شخص” نمی گذارد. یهودیان در پروژه صهیونیستی سعی کردند با گسترش و تأکید بر دین یهود و تأسیس روح یهودی گمشده (دستور زبان) ، دین یهودی را به فلسطین در سراسر جهان برسانند. یهودیان مکان هایی برای سازگاری با زمین نداشتند. فقط خون وجود داشت. و او سعی کرد این خون را از سراسر جهان به جهان بکشد ، که این یک گفتگوی عالی بود که متعلق به یهودیان بود. در همین زمان ، اعلامیه بالفور یک عضو یهودی در مجمع انگلیس از پروژه انتقال یهودیان با استدلال مطابق با مناطق اشغالی انتقاد کرد.

کلمه ، لهستان ، فرانسه ، مجارستان ، هلندی ، آلمان ، روسیه و اوکراین و غیره شهروندان یهودیان ، فرانسه ، ایتالیا ، انگلیس ، اسپانیا ، بلژیک و غیره. ثبات (آنچه در تاریخ ایران دیده می شود). به طور خلاصه ، آلمان و یهودیان در اثر خنجر زخمی شدند: از دست دادن روح این باند. اگرچه هیتلر یک رویکرد مدرن برای استفاده از فناوری مدرن بود ، اما هر دو ضد مدرن بودند. (و این یکی از دلایل نمونه های مخرب انتقاد هایدگر از نازیسم ، اراده اراده متافیزیک غربی بود).[1]


[1] در اینجا ما هشدار می دهیم که “یهودیان” و “آریایی” باید به معنای “ایده آل گرا” در نظر گرفته شوند.