در یک مطالعه ، اتاق بازرگانی ایران پیامدهای تبعید از کار جامع خارجی را بررسی کرد. براساس این گزارش ، پنجره جمعیت ایران در حال بسته شدن است و کشور در آینده نزدیک به کارگران بیشتری احتیاج دارد.
براساس اعلام اقتصاد جهانی ، بیشتر شهروندان افغان در حال حاضر در استان هایی با کارگران صنعتی کار می کنند. در نتیجه ، تبعید نیروی کار خارجی نه تنها به اشتغال شهروندان ایران کمک می کند بلکه منجر به بسته شدن بیکاری صنعتی و گسترده می شود.
ایران به عنوان کشوری با توانایی توسعه منابع انسانی ، در سالهای اخیر با مشکلات دیگری روبرو شده است. در حقیقت ، کاهش تدریجی ورود جمعیت جوان به بازار کار از یک سو و کاهش نرخ سرمایه گذاری تولیدی از طرف دیگر تأثیر قابل توجهی در بخش اشتغال ایران داشته است. این دو گرایش ظرفیت ایجاد ذخایر را محدود کرده و ادامه تولید در بخش های کلیدی اقتصاد را تهدید می کند.
بر این اساس ، این روزها ، وجود کار مهاجران به عنوان جبران شکاف منابع انسانی پذیرفته می شود. در یک گزارش تحلیلی با تمرکز بر نقش کارگران مهاجر در بازار کار ایران ، به ویژه شهروندان افغان ، اتاق بازرگانی ایران ابعاد اقتصادی ، جمعیتی و نهادی این مشکل را در بازار کار ایران بررسی کرده و بر لزوم اجرای قانون هوشمند برای حفظ تولید تأکید می کند. این مطالعه نشان می دهد که اقتصاد ایران در آستانه ورود به دوره ای از منابع مزمن انسانی است و در چنین مواردی می تواند تنها گزینه معتبر و فوری برای مهاجران برای به دست آوردن تولید و اشتغال مداوم باشد.
بستن پنجره جمعیت
براساس یافته های این گزارش ، ایران در مقایسه با کودکان و سالمندان هنوز در پنجره جمعیت و سن کار جمعیت در حال بسته شدن است. در حقیقت ، در سالهای اخیر ، کاهش جمعیت جوان در بازار کار ، رشد جمعیت سالخورده و رشد آهسته سرمایه گذاری ، ظرفیت تولید ملی نیز کاهش چشمگیری را تجربه کرده است.
تجزیه و تحلیل روند در چهل سال گذشته نشان می دهد که ساختار جمعیتی ایران پیری را آغاز کرده است و نسل های جدید با فرصت های تجاری محدودی روبرو هستند. بر این اساس ، جمعیت فعال بالقوه به تهدیدی برای کاهش و افزایش بهره وری ، رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه تبدیل شده است. در چنین مواردی ، به نقش کارگران مهاجر افغان ، که تاریخ آنها به ده ها سال از حضور در ایران باز می گردد ، تأکید خواهد شد.
به عبارت دیگر ، در دهه های گذشته ، به دنبال تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی ایران ، امواج مهاجرت شهروندان افغانستان ، ایران را هدف اصلی این مهاجرت ها قرار داد.
داده های به دست آمده از دفتر سرشماری ایران نشان می دهد که جمعیت مهاجران افغانستان در ایران در سالهای پس از 5 به طرز چشمگیری افزایش یافته و عمدتاً در مناطقی مانند “ساختمان” ، “کشاورزی” ، “خدمات” و “برخی از کارهای فنی” مستقر شده است. این مهاجران عمدتاً علاقه مند به مشاغل کم ، سخت و کم هزینه بین نیروی کار ایران بودند که منجر به فعالیتهای اقتصادی بسیاری می شود ، عدم وجود این نیروها برای متوقف کردن در محافل تولید.
اگرچه کشورهای توسعه یافته می توانند تأثیر کاهش فعال جمعیت را بر اساس فناوری ، بهره وری و نوآوری کنترل کنند ، اما این یک روش جایگزین برای تقویت ظرفیت نیروی کار مهاجر برای پوشش خلاء بازار کار در ایران بود. این هزینه واقعی معنی دار است و سهل انگاری می تواند منجر به بی ثباتی هزینه های تولید و عرضه در برخی از مناطق اقتصاد شود.
نقشه جغرافیایی نیروی کار مهاجر
بررسی توزیع جغرافیایی مهاجران افغانستان در ایران تا سال 5 نشان می دهد که مدل های اقامت و اشتغال تا حد زیادی برای تقاضای نیروی کار در استان های اقتصادی بالا و پرشور مناسب است. استانهایی مانند تهران ، خوراسان رازاوی ، آلبرتز و اصفهان بیشترین بغل کردن کار مهاجران را تجربه کردند.
این نشان می دهد که علاوه بر تأیید نقش بازار از نظر مهاجرت ، مهاجران به طور طبیعی در مناطقی با اشتغال بالاتر ، تنوع تجاری بالاتر و مناطق با درآمد بالاتر متمرکز هستند. از طرف دیگر ، کسانی که محدودیت های قانونی برای کشورهای مرزی و کم درآمد ، به ویژه شهروندان دارند ، سهم کمی در اشتغال مهاجران دارند. اگرچه این توزیع نابرابر به شرایط اقتصادی بستگی دارد ، اما نشان دهنده ناکارآمدی در تولید سیاست های منطقه ای برای اهداف کار مهاجران است.
شوک منفی به تولید
آمار نشان می دهد که شهروندان مهاجر افغان در ایران هم در پیچیدگی و هم در تنوع رشد کرده اند. به عبارت دیگر ، سطح بالاتری از سرمایه انسانی نیازمند بیشتر و بیشتر در بخش های مختلف صنایع ایران فعال می شد. با این حال ، باید توجه داشت که وجود کار خارجی در شهرهای ایران یکسان نیست و شهروندان صنعت کار در شهرهای مختلف متمرکز هستند. آمار نشان می دهد که بیشترین کارگر مهاجر افغانستان در تهران است و خراسان رازاوی دوم است.
این مدل تقریباً در همه جای کشور. تهران به دلیل نزدیکی جغرافیایی و ظرفیت اقتصادی بالا ، به دلیل رفاه اقتصادی و استان خوراسان رازوی ، 5 سال گذشته میزبان مهاجران بوده است. البته استان اصفهان نیز به دلیل قدرت اقتصادی برای مهاجران بسیار جذاب است.
براساس داده های به دست آمده از دفتر سرشماری ایران ، تهران مقصد اصلی کارگران مهاجر در سال 6 بود و تقریباً 6000 کارمند خدماتی در تهران مشغول به کار بودند. تقریباً 6000 کارگر و خوراسان رازاوی وجود دارند. استان آلبز از نظر تعداد کارمندان بخش خدمات در رده سوم قرار دارد.
در بخش کشاورزی ، استان تهران بیشترین تعداد کارگران مهاجر و استان بعدی کراسان رازاوی را دارد. تعداد تخمین زده شده از کارگران کشاورزی مهاجر در استان تهران تقریباً 6000 در سال بود. با این حال ، در کلاس هشتم ، باید توجه داشت که هشت درصد از کارگران کشاورزی در استان های صالح دارای تابعیت افغانستان هستند.
سطح مهارت کارگران خارجی
از طرف دیگر ، کارگران مهاجر در دو سطح با استعداد و غیر ضروری توسط کارفرمایان به کار می روند. این کارگران در ایران بمانند و توسعه فردی و ارتقاء حرفه ای را توسعه دهند. در حقیقت ، بیشتر کارمندان افغانستان روی “کارگران ساده” ، “صنعتگران” ، “نمایندگان ماشین و پارلمان” و “کارکنان با استعداد کشاورزی ، ماهیگیری و جنگلداری” متمرکز شده اند.
این مشکل دو موضوع را منعکس می کند. اولین رشد تعداد کارگران ساده است که تقاضای بازار پایدار را برای کارهای کم و کم و کم ابراز می کنند. ثانیا ، این نیروها به تدریج به سمت مشاغل پیچیده تر و تعاملی مانند صنعتگران و اپراتورهای اتومبیل حرکت می کنند.
در حقیقت ، اگر این کارگران این کارگران را نداشته باشند ، فعالیت های اقتصادی شدید خواهد بود. به عنوان مثال ، در بخش ساخت و ساز ، ترکیب کارگران ساختمانی با گذشت زمان فنی تر شده است و امروزه بخش ساخت و ساز به کارگر مهاجر وابسته تر شده است. در نتیجه ، تغییر کار خانگی با کارگر مهاجر دشوار شد. به عنوان مثال ، پیدا کردن یک کارگران خانگی ساده به جای یک کارگر ساده مهاجر بسیار ساده تر از یافتن یک کارگران سنگی برق یا محلی به جای کار مهاجر است.
در حالی که اکثر کارمندان افغان سال گذشته در بخش خدمات مشغول به کار بودند ، نرخ در سالهای بعد کاهش یافته و در سالهای بعد به این بخش منتقل می شود و معمولاً یک نیروی کار با استعداد و فنی بود. این ترکیب نشان می دهد که این بخش از کارگران برای کارفرمایان جذاب تر است و علاوه بر این ، خود کارگران علاقه مند به توسعه فردی و ارتقاء حرفه ای هستند.
وجود گسترده مهاجران افغانستان در ایران یک واقعیت اقتصادی اقتصادی ایجاد شد. با گذشت سالها ، آنها کمبود نیروی کار را در بنگاه های کوچک و متوسط متعادل کرده و به تولید در مشاغلی که نیروی کار ایران کمتر مستعد است ، کمک کرده اند.
علاوه بر این مزایا ، نگرانی هایی در مورد مصرف غیررسمی یارانه ها ، فشار بر بازار مسکن ، جرم و تنش های اجتماعی وجود دارد ، برخی از فعالان اجتماعی و سیاست گذاران این گروه مهاجر را دلیل عدم مشکلات اجتماعی و فقدان شهروندان می دانند.
در برخی از گزارش تحقیقات اتاق بازرگانی ایران ، مهمتر از همه ، سه سناریو سیاست برای بررسی پیامدهای فرضی تبعید کارگران مهاجر وجود دارد. ” طبق تخمین های ارائه شده در سناریوی حداقل ، سهم کارگران مهاجر در برخی از صنایع مانند ساختمان ، کشاورزی ، چرم ، پوشاک و بازیافت 2 تا 5 ٪ است.
در نتیجه ، حذف این نیروها باعث ایجاد متوقف کردن تولید در برخی از حلقه های جریان پایین و نیروی کار داخلی با استعداد خواهد شد. با این حال ، استراتژی “قانون هوشمند” به عنوان یک گزینه مثبت در برابر سناریوی عزیمت پر هزینه توصیه می شود.
این خط مشی شامل ثبت نام صحیح و تعریف مهاجران ، ارائه مجوزهای کار هدفمند ، مهارت های آموزشی طراحی شده با توجه به نیازهای صنعت ، طراحی یک سیستم مالیاتی شفاف و ارائه هزینه های خدمات اجتماعی است. علاوه بر این ، تقویت نظارت مرزی ، مدیریت جمعیت مهاجران و انگیزه شرکت در کار داخلی در بازار کار ، ستون های دیگری از این سیاست است. لازم به ذکر است که نیاز به نیروی کار در افق میان مدت احساس خشونت بیشتری خواهد کرد و بنابراین رویکرد سیاست گذاران باید از یک دیدگاه اجتماعی اجتماعی تغییر یابد تا بتواند تولید و بهره برداری منظم از کار مهاجران را تسهیل کند.
در پایان ، با توجه به سهم بالای مهاجران در برخی از صنایع و آثار ، لازم به ذکر است که جدایی آنها یک شوک ساختاری برای زنجیره تولید و اشتغال کشور خواهد بود. بنابراین ، رویکرد قانونگذاری هوشمند نه تنها منجر به بهره برداری بهینه از ظرفیت نیروی کار مهاجر می شود ، بلکه پایه و اساس کنترل پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این پدیده را نیز فراهم می کند.
ارسال پاسخ