سربالایی سمیر الراراکی ، روزنامه نگار Türkiye و تحلیلگر ارشد الجزیره
به گفته آل -جزیره خالص ، چند ماه پیش ، بحث در مورد احتمال ایجاد “راهرو آراس” برای اتصال جمهوری آذربایجان به ناخچیوان از قلمرو ایران گرم شد. اما ناگهان ، مانند چرخش غیر منتظره روی تخته شطرنج ، ایالات متحده توانست صفحه را به طور کامل برگرداند. این تعادل با مجموعه ای از اقدامات هماهنگ انجام شد و سرانجام منجر به جلسه رئیس جمهور آذربایجان ، الحام علیف و نخست وزیر ارمنستان نیکول پاشینیان در کاخ سفید شد. مکانی که دو طرف با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا توافق صلح امضا كردند.
در پایان سال ، باکو و ایروان رسما اعلام کردند که آنها قصد دارند روابط خود را سازماندهی کنند و براساس اصول احترام به حاکمیت و یکپارچگی منطقه ای توافق صلح برقرار کنند. “
اهمیت واقعی امضای توافق صلح نیست بلکه اعلام دونالد ترامپ است. وی گفت: “ایالات متحده تا 5 سال با ارمنستان به توافق رسیده و با هدف توسعه راهروهای زنگزور انجام شده است.” راه ارتباطی که آذربایجان را از ارمنستان به Türkiye و Nakhchivan به جمهوری خودمختار متصل می کند. ترامپ گفت: “همانطور که آذربایجان همچنان به احترام به حاکمیت ارمنستان ادامه می دهد ، دسترسی کامل تضمین می شود.” گفت
این تجدید استراتژیک واشنگتن در قفقاز جنوبی سؤالات بسیاری را مطرح کرد: علاقه مداخله ایالات متحده با روند ایجاد یک نظم جهانی جدید چیست؟ واکنش روسیه و ایران ، دو بازیگر دیگر در این زمینه چه خواهد بود؟ و سرانجام ، منافع Türkiye همیشه تحت تأثیر این راهنمایی قرار می گیرد؟
آیا انحلال گروه مینسک به این معنی است که روسیه کاملاً از معادلات قفقاز حذف شده است؟
با توجه به دامنه جغرافیایی و وزن سیاسی ، منطقه اوراسیا یکی از حساس ترین مناطق جهان از نظر ژئوپلیتیک است. در مورد Zebigenio Brzezinski ، مشاور سابق امنیت ملی ایالات متحده ، وی آن را “قلب جهان” و “مرکز قدرت جهان مدرن” توصیف کرد. واشنگتن همچنین به خوبی می داند که هر قدرتی که در آن باشد می تواند مدل تسلط را به شکل انحصار و تعدد تحمیل کند.
ایالات متحده اکنون در تلاش است تا جایگاه خود را در اوراسیا تقویت کند و تعادل قدرت خود را تغییر دهد. به همین دلیل ، واشنگتن تصمیم گرفت از انتقال زنگزور با توافق صلح بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان استفاده کند. این مسیر اکنون بزرگراه جدید ایالات متحده در قفقاز جنوبی است.
خطوط کلی استراتژی جدید ایالات متحده توسط تام باراک سفیر ترکیه در پایان ماه ژوئیه ترسیم شد. در آن زمان ، آنها منعکس نشده بودند ، اما اکنون آنها با توافق صلح به اجلاس بازگشتند. باراک در اظهارات خود چارچوب دیدگاه آمریکایی را خلاصه کرد:
الف) مشکل غزه و اتصال منطقه به بازسازی واقعی منطقه را حل کنید.
(ب) از طریق توافق ابراهیم ، تورکی ، خلیج فارس ، سوریه ، لبنان ، عراق ، اردن ، آذربایجان و ارمنستان و اسرائیل با اسرائیل
ج – برای تأکید بر این که منطقه ای که از اقیانوس هند به قفقاز در شمال و از مدیترانه تا شرق به شرق امتداد دارد ، یکی از قدرتمندترین مناطق جهان خواهد بود.
در عین حال ، این سیاست مکان ویژه ای را که ایالات متحده برای Türkiye در آینده به تصویر کشیده است ، روشن می کند. همانطور که باراک در همان مصاحبه تأکید کرد ، “ترکیه نباید یک شریک دفاعی ناتو باشد ، بلکه یک شریک منطقه ای نیز باشد. با توجه به توانایی های دفاع و تولید ترکیه ، این مکانیسم امنیتی باید با ایالات متحده باشد.” نه تنها برای منطقه غربی ، بلکه برای کل منطقه ای که به شرق گسترش می یابد. “
حقیقت این است که این اقدامات بخشی از یک بسته جامع استراتژیک برای محاصره حریف روسیه است. موجودی فعال و شجاع برای کمک به مشکل ژئوپلیتیکی مسکو در قفقاز جنوبی. به ویژه ، تقاطع هایی که به آب گرم در غرب روسیه می رفتند تحت سلطه یا تحت تأثیر متحدین واشنگتن قرار گرفتند: از دریای سیاه و دریای بالتیک تا دریای سفید در شمال. در این شرایط ، ایالات متحده که مستقیماً در گذرگاه ظریف زنگزور مستقر شده است ، گامی جدید برای گردش روسیه است.
حضور ایالات متحده در زنگار بدون شک برای انجام و اجرای این انتقال استراتژیک به “شرکت” محدود خواهد شد. در مقابل ، ابعاد ژئوپلیتیکی و ایمنی متداول تر خواهد شد. نقشه های منطقه ای مبتنی بر استراتژی واشنگتن نه تنها به روسیه آسیب می رساند.
توافق نامه جدید اعلام کرد که گروه مینسک به پایان رسیده است. این گروه که توسط سازمان امنیت و همکاری اروپا برای حل درگیری آذربایجان -آرمیریان تأسیس شده است ، به طور مشترک توسط ایالات متحده ، روسیه و فرانسه به ریاست اداره می شد.
چرا برنامه Aras Pass جایگزین زنگزور نشده است؟
روسیه در این منطقه همواره خود را به عنوان تصمیم اصلی می دید. این منطقه تا سی سال پیش بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود. مسکو روابط تاریخی عمیق و اوراق امنیتی با ارمنستان داشت و در عین حال توافق های قابل توجهی با جمهوری آذربایجان امضا کرد. علاوه بر این ، کرملین یکی از سه سرآشپز مشترک گروه مینسک بود. با این حال ، رویکرد روسیه به بحران غربگ برای ده ها سال سردتر و منفعل بود. شاید حمایت از پیروزی های نظامی ارمنستان در دهه 1980 ، هنگامی که ناگورنو -کاراغ می توانست منطقه را کنترل کند.
با این حال ، روسیه نتوانست سیاست خود را پس از تحولات ناشی از پیروزی های آذربایجان در جنگ های 1 و 2 به روز کند. کرملین می تواند نقش مهمی برای اطمینان از توافق نهایی صلح نهایی و پایدار بین باکو و ایروان فراهم کند و مکانیسم قابل قبولی را برای انتقال زنگزور ، فراتر از کنترل اوضاع ارائه دهد.
جنگ اوکراین و افکار برخی از کشورهای منطقه ناگهان ایالات متحده را به قلب “حیاط خلوت” روسیه تبدیل کرد و مسکو بیکار بود. اکنون ، حتی نقش آینده روسیه از زمان توافق کاخ سفید در عدم اطمینان بوده است. با این حال ، طبق توافق نامه آتش بس ، نیروهای امنیتی فدرال روسیه مسئولیت نظارت و کنترل گذر را بر عهده دارند.
اما اکنون گزینه ها بسیار محدود هستند: مسکو علائم انعطاف پذیری را نشان می دهد ، در حالی که مواضع تهران سخت تر است.
گذرگاه زنگزور ؛ نقطه عطف سیاست خارجی Türkiye در قفقاز؟
Türkiye به وضوح و به طور جدی وارد بحران قفقاز شد و حمایت غیرضروری آذربایجان را هم در نظامی و هم از نظر سیاسی قرار داده است ، تا باکو سرانجام بتواند در این زمینه پیروز شود و بار دیگر کنترل ناگورنو -کرباب را بدست آورد. از آن زمان ، آنکارا با استثمار ژئو -استروش موافقت کرده است. Zangzur Crossing افتتاح شد. بنابراین ، بعید است که Türkiye نقش اساسی در ایجاد توافق نامه کاخ سفید داشته باشد. در همین زمینه ، رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان در ژوئن گذشته میزبان نخست وزیر ارمنستان نیکول پاشینیان بود. بازدید از صلح و ثبات قفقاز ، این بدان معناست که چیزی جز تلاش برای هموار کردن راه برای نظم جدید منطقه ای نیست.
پس از توافق ، رجب طیب اردوغان با رهبران آذربایجان و ارمنستان تماس گرفت و به آنها تبریک گفت. در همین زمان ، هاکان فیدان ، وزیر امور خارجه ترکیه تأکید کرد که افتتاح انتقال زنگزور دوباره Türkiye را به جهان ترکیه در آسیای میانه متصل می کند. بنابراین ، دستاوردهای آنکارا را می توان با دو محور اصلی خلاصه کرد: اول ، مناطق ترکیه به جمهوری آذربایجان و از آنجا به شبکه سازمان دولت های ترکیه استثمار ژئو- استراتژیک. دوم ، تقویت قدرت استراتژیک.
بعد دوم دستاوردهای Türkiye از آخرین توافق نامه فراتر از قفقاز است و ممکن است در موارد دیگر گسترش یابد. یکی از مهمترین آنها هماهنگی با ایالات متحده در مناطق حساس منطقه است. به خصوص در شمال شرقی سوریه و معادلات امنیتی و سیاسی منطقه برای پایان دادن به وجود نیروهای قرآن ، که سالها نقش تعیین کننده ای دارد. بعد دیگر منافع مستقیم اقتصادی از راه اندازی Türkiye از عبور Zangzur است. این مسیر موقعیت انتقال حیاتی آنکارا را برای تجارت و انرژی از چین و آسیای میانه به اروپا ترکیب می کند. این وضعیتی است که سود اقتصادی زیادی به همراه دارد.
ارسال پاسخ