سناریوی چهار جنگ و صلح ؛ احتمال رویارویی ایالات متحده -اسرائیل با ایران چیست؟

سناریوی چهار جنگ و صلح ؛ احتمال رویارویی ایالات متحده -اسرائیل با ایران چیست؟


“چهار سناریوی جنگ و صلح: احتمال رویارویی با ایالات متحده -اسرائیل ایران چیست؟”

این روزنامه نوشت: جنگ شش روزه ایران -اسرائیل در کلاس ششم بیشتر فرضیات قدیمی را شکست و روابط ایران -us را به یک منطقه ناشناخته رساند. این درگیری ، که عمدتاً با تنش هایی که ده ها سال بین آنها به طول انجامید ، عمده بود ، خاورمیانه را در حد وسیع تری از بی ثباتی قرار داد. از آنجا که گرد و غبار جنگ در خواب است ، یک نقطه عطف حساس در رویکرد ایالات متحده به ایران وجود دارد: انتخاب راهی برای تعریف مجدد آینده منطقه برای دهه ها.

سایه سنگین چهار سناریو ممکن ، داستان با عواقب عمیق برای امنیت جهان ، ثبات منطقه ای و سیاست خارجی ایالات متحده است.

سناریوی اول: aprote بی پایان

سناریوی اول یک شدت بی پایان و بی پایان است: یک چرخه لرزان ، خرابکاری و تحریم ها ، که مدت هاست از ویژگی های ایالات متحده -روابط در ایالات متحده بوده و در جنگ آخر به اجلاس جدیدی رسیده است. در این نسخه از آینده آینده ، ایران برنامه هسته ای و نظامی خود را بازسازی کرد ، از متوقف کردن غنی سازی خودداری می کند ، اما به سلاح نمی رود. با دیدن این موضوع به عنوان یک تجدید نظر ، ایالات متحده و اسرائیل به تحریم های بیشتر ، عملیات مخفی و حتی حملات مهم پاسخ می دهند.

این مسیر به رهبران هر سه پایتخت اجازه می دهد تا از سازش جلوگیری کنند و سرسخت شوند. اما به همین ترتیب پر از خطر است. در آخرین درگیری ، سوءاستفاده ، که یک پدیده است ، می تواند آتش سوزی کامل در منطقه را تشدید کند و بازیگران مختلفی را به خلیج بصره در میان درگیری از لبنان برساند. تشدید این تنش باعث می شود که در هنگام فراخوانی فاجعه در همان زمان ، وضعیت را بررسی کنید.

سناریو 2: اگر یک طرف کوتاه شود ، توافق نامه

احتمال دیگر بازگشت به مذاکرات جدی است ، اما مشروط بر اینکه یک طرف در مشکل اصلی کوتاه باشد: غنی سازی اورانیوم.

براساس توافق هسته ای ، ایران مجاز به برنامه ریزی با محدودیت های دقیق با جدی ترین نظارت بر یک کشور بدون سلاح هسته ای بود. این توافق و اجرای بارها توسط آژانس بین المللی انرژی هسته ای و سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده تصویب شده است. به تازگی ، به نظر می رسید سفیر ویژه ترامپ استیو ویتاکاف برای مدتی یک چارچوب مشابه است. با این حال ، تحت فشار اسرائیل و عطش ترامپ به اوباما ، دولت واشنگتن به حداکثر تقاضای “صفر غنی سازی” باز می گردد. این خط قرمز بود که در آن ایران از عبور از رویارویی هسته ای بیست ساله خودداری کرد.

با این حال ، دیپلماسی به طور کامل از بین نرفت. یک پیشنهاد خلاق که مورد بحث قرار گرفت ، در مورد “کنسرسیوم” منطقه ای با حضور شرکای ایران و آمریکایی در خلیج بصره بود. این کنسرسیوم برای مدیریت و نظارت بر غنی سازی طراحی شده است. دور ششم برای مذاکرات برنامه ریزی شده بود ، اما اسرائیل روند حمله به ایران را شکست و روند را که می تواند منجر به افتتاح شود ، قطع کرد.

در عین حال ، موانع ساختاری باقی مانده است. سیاست ایالات متحده هنوز تحت تأثیر شبه نظامیان طرفدار اسرائیلی بود ، و فقط کسانی که می خواهند دولت تغییر کند و دیپلماسی را به عنوان یک راه حل ببیند ، اما انحراف از جاده است. در حقیقت ، حتی اگر ایران غنی سازی را به حالت تعلیق درآورد ، نتانیاهو موضوع را با بحث های موشکی یا اختلافات منطقه ای برای محافظت از خصومت تغییر داد.

برای رهبران فعلی اسرائیل ، تنش ایالات متحده با ایران دائماً هدف استراتژیک دیگری را دنبال کرده است که پس از آن جنگ سرد به دنبال آن است: توجیه حضور نظامی ایالات متحده در منطقه ، به دست آوردن حمایت نامشخص واشنگتن ، به حاشیه راندن مسئله فلسطین و پیشبرد پروژه “اسرائیل بزرگ” بر اساس گاز و سایر کشورها. در این محاسبه ، گسل ایران هنوز موقعیت قابل توجهی در طرفی دارد که به گردن او پرتاب شده است.

آیا این موقعیت می تواند تغییر کند؟ تحلیلگرانی مانند علی واعظ و دنی سیترینوویچ حتی ایده توافق بین ایران و اسرائیل را فاش کردند. از لحاظ تئوریکی ، ترامپ ، که عطش “توافق تاریخی” دارد ، می تواند چنین ایده ای را ببیند. اما رهبری جمهوری اسلامی برای واشنگتن ناامن است و اسرائیل را یک دشمنی غیرقابل اعتماد می داند. نتانیاهو همچنین از ارواح خیالی ایران برای پیشبرد جاه طلبی های سیاسی و ایدئولوژیک خود استفاده می کند. در چنین مواردی ، چنین ایده ای هنوز غیرممکن است.

سناریوی سوم: حرکت سریع ایران به سمت بمب

در طول راه ، ایران برای بازدارندگی نهایی تحت فشار مداوم به سلاح های هسته ای سفر می کند. انگیزه و جذابیت برای انجام این کار برای کشوری که توسط اسرائیل و ایالات متحده تهدید شده است ، باز است. با این حال ، خطرات این جاده نیز بسیار بزرگ است.

حتی اگر ایران موفق به ساخت توپ هسته ای شود ، با انزوای شدیدتر ، مسابقات سلاح های هسته ای در منطقه و یک جنگ مخفی ماندگار روبرو خواهد شد. تجربه روسیه همچنین یک داستان آموزشی است: بمب هسته ای روسیه را در برابر فشارهای اقتصادی یا درگیری های فرسایش ایجاد نکرد. برای ایران ، بمب ناراحتی اقتصادی را حل نمی کند ، تحریم ها را برطرف نمی کند و خرابکاری ها را مختل نمی کند. جذابیت عبور از آستانه هسته ای ممکن است تشدید شود ، اما هنوز هم خطرناک خواهد بود و هدف آن را نقض می کند.

سناریو 4: صبر استراتژیک و بازگشت به شرق

سناریوی چهارم یک سناریوی استراتژیک است. ایران وضع موجود را ادامه می دهد و دیپلماسی تاکتیکی را بدون انتظار اداره می کند. بازسازی موشک ها و سیستم های دفاعی هوایی ، تعمیق روابط اقتصادی و نظامی با چین و روسیه و اساساً امید به روابط با ایالات متحده و اروپا را رها می کند. به این ترتیب محاسبات طولانی مدت حاکمیت ایران نشان می دهد: انتظار بقا ، ادغام و تغییر تعادل قدرت ، در نهایت توجه ایالات متحده به دیگری.

بر خلاف سناریوی اول ، این استراتژی یک استراتژی دوام است. در این حالت ، ایران از حرکات جدی جلوگیری می کند و یک بازی طولانی مدت را جایگزین می کند: تحمل به تحریم ها ، تحمل به تأثیرات و مقاومت در برابر دوام تا زمان برطرف شدن فشار ایالات متحده. جذابیت این گزینه در حال افزایش است ، به ویژه فناوری نظامی چین در آخرین جنگ پاکستان با هند به طور قابل توجهی عمل کرده است. برای تهران ، که به ظرفیت های دفاعی پیشرفته تری نیاز دارد ، ظهور پکن به عنوان ارائه دهنده سیستم نظامی نظامی باعث جذابیت بیشتر چرخش شرقی می شود.

با این حال ، این چرخش گران نیست. این مسیر انزوا ایران را علیه بازارهای ایالات متحده و اروپا افزایش می دهد و خطر بیش از حد چین و روسیه را ایجاد می کند. در عین حال ، چنین رویکردی مطابق با افرادی است که اجازه می دهند خود -سازگاری و مقاومت اسلامی در برابر آفرینش پس از انقلاب ، به ما اجازه دهد تا بمانیم و به ما اجازه می دهد تا ما را در خاورمیانه کنترل و تضعیف کنیم.

سوال اصلی

سوالی که ما و سیاست گذاران اروپایی باید با آن روبرو شویم یک سؤال ساده است: گزینه واقعی ایران چیست؟ اگر دولت استراتژی سعی کند آن را با برچسب “حداکثر فشار” جایگزین کند ، باید صحیح باشد. جمهوری اسلامی در میان تحریم ها و حملات هوایی از بین نمی رود یا در یک شب منظم و منظم دموکراسی الگوی غربی نخواهد داشت.

یک مقصد واقع بینانه تر از این مسیر مکانی بسیار تاریک تر است: بی ثباتی ، تقسیمات و سایه درگیری داخلی در کشور 5 میلیون نفری در قلب خاورمیانه. آسیب به فروپاشی نظم سیاسی در مرزهای ایران بی نظیر نخواهد بود. امواج انفجاری در خلیج بصره ، عراق ، آسیای میانه و قفقاز منتشر می شود و اکنون این منطقه را غیرقابل توصیف می کند. این بحران ایجاد خواهد شد ، بسیار بدتر از برنامه هسته ای.

به عبارت دیگر ، دشواری امروز فقط “متوقف کردن پیشرفت برنامه هسته ای ایران” نیست. سؤال این است که آیا ما و اسرائیل در واقع نتیجه نهایی را در نمایشنامه های آنها آماده می کنیم و اینکه آیا آنها مایل به مقابله با عواقب خود هستند یا خیر.

نویسنده: سینا توسی ، متخصص مرکز سیاسی بین المللی