به تعویق انداختن مکانیسم ماشه در ایران؟

به تعویق انداختن مکانیسم ماشه در ایران؟


نصرات الله تاجیک ، یک دیپلمات بازنشسته و فرماندار پیشین ، گفت: “آیا او برگشت و بازگشت؟” وی پس از واسطه ، بر روابط دیپلماتیک بین ایران و اروپایی ها و اروپایی ها در ایران متمرکز شد و ارزیابی مثبتی از نشست دیروز ژنو ارائه نداد.

وی نوشت: روابط ایران -اروپا در سالهای اخیر با پیچیدگی های جدی و خلاء های عمیق در زمینه گفتگو و گفتمان روبرو شده است. این محدود به پرونده هسته ای نیست ، بلکه در عرصه سیاسی نیز ، تقریباً تمام تعامل ها به مسئله هسته ای کاهش می یابد و ابعاد وسیع تر دو طرف به حاشیه رانده می شود.

حتی در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ و ایالات متحده که از بریگام خارج شده اند ، ایران و اروپا سطح تعامل را ادامه دادند ، اما این روابط به دلیل عدم تحرک و تعهدات اقتصادی اروپا شکننده ماند.

حتی اگر ایران از طریق مکانیسم های اروپایی ایالات متحده عقب نشینی کند ، انتظار می رفت که این تیپ به ویژه در زمینه تجارت بین المللی مورد سوء استفاده قرار گیرد. با این حال ، به هر دلیلی ، این اتفاق نیفتاد و بزرگترین سهم این شکست برای اروپا است.

البته ساختار اقتصادی و تجاری ایران به دلیل فشار تحریم ها و برخی از مشکلات داخلی به روز نبود ، اما نقش اساسی در عدم موفقیت در منافع اقتصادی داشت.

جدا از بعد اقتصادی ، متأسفانه در سطح عمومی ، هیچ گفتمان مشترکی بین دو طرف وجود نداشت ، و نهادهای میانی که می تواند پلی در مناطق اجتماعی باشد ، از جمله فرهنگی ، هنری و تمدن ، به تدریج ناپدید شد.

در گذشته ، نهادهای فرهنگی و مراکز کاری فعال نقش مهمی در برقراری ارتباط در پایتخت های یکدیگر داشته اند. چه در قالب دانشگاهیان اروپایی و چه کارشناسان غربی ایران. اکنون این اتصالات تقریباً قطع شده و حتی از نقش نهادهای واسطه ای در سیاست خارجی غافل شده اند که حتی می تواند بستر تغییر و کالبد شکافی باشد! در نتیجه ، روابط در قالب خشک و کاملاً دیپلماتیک فروپاشید ، که منجر به حتی مشاوران آنلاین یا تلفنی بین طرفین شد.

می توان گفت که چشم انداز دیگری از این وضعیت بین ایران و اروپا تمام خواسته ها را برای بازگشت به مرحله بین المللی حفظ می کند و با هزینه ایران و پرونده هسته ای نقش موثری در جهان معاصر ایفا می کند. به خصوص اروپا در تلاش است تا از ایران گل به ثمر برساند. با این حال ، این در مورد هر مذاکره صادق است ، و هر دو طرف سعی می کنند با کسب امتیاز کمتری مزایای بیشتری کسب کنند.

با این حال ، این فرایند نباید به گونه ای باشد که روند گفتگو متوقف شود یا شکست بخورد. با این حال ، وضعیت فعلی نشان می دهد که فاصله بین دو طرف هنوز زیاد است. از یک سو ، بازدارندگی و سرمایه گذاری منطقه ای ایران در خاورمیانه تحت تأثیر سیاست خارجی و بازدارندگی ایران قرار گرفته است و ایالات متحده و اروپا می خواهند از این وضعیت بهره مند شوند. از طرف دیگر ، اروپا اهداف خود را ادامه می دهد.

با توجه به این شرایط و دو طرف موقعیت های یکسانی دارند ، بعید است که این جلسه منجر به موفقیت چشمگیر روز سه شنبه شود. ایران معتقد است که ایران به دلیل تعهد خود به تعهدات و سکوت خود ، هیچ مشروعیتی برای “مکانیسم ماشه” ندارد ، حتی ایالات متحده و اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران حمله می کند ، به خصوص به این دلیل که اروپا به ایالات متحده منتقل شده است تا کاملاً از غنی سازی اروپا جلوگیری کند.

در مقابل ، اروپا در تلاش است تا ضمن رتبه بندی ایران ، ایران را متحد کند و حداکثر فشار را به ایران و مذاکرات تحمیل کند. چنین رویکردی امکان موفقیت مذاکرات را ندارد ، به جز برخی از اخبار رسانه ای ، مانند اتخاذ نشانه انعطاف پذیری در مواضع طرفین و پذیرش غنی سازی کم توسط ایران ، که هنوز واکنش رسمی ایران را برآورده نکرده است.

البته ایران از عواقب بازگشت تصمیمات شورای امنیت و فعال سازی “مکانیسم ماشه” و فعال سازی “مکانیسم ماشه” فواید اقتصاد ایران و مردم نیست ، بلکه آنچه امروزه در حوزه رسانه مطرح می شود ، مهمتر از همه ، بخشی از جنگ روانی و تبلیغات بین جنگهای و اروپایی است. اساس ظلم اروپایی ها بر خطرات اقتصادی و پیامدهای فعال سازی مکانیسم ماشه. اگرچه برخی از تحلیلگران و برخی از تحلیلگران معتقدند ، عواقب این عمل محدود به بعد اقتصادی نیست.

در صورت بازگشت تصمیمات ، ایران به عنوان یک پرونده امنیتی بین المللی شناخته می شود ، که با این پروژه سازگار است که ایالات متحده در مرحله دوم “اینوفوبیا” و انزوا جمهوری اسلامی قرار دارد. بنابراین ، اثرات اقتصادی این فرایند غیرقابل قبول است و نه تنها باید در چارچوب جنگ روانی مشاهده شود ، بلکه ابزاری برای تفسیر طرفین است و باید از اصل جدا شود.

چندین نکته برای مشخص کردن سناریوی تعویض شش ماهه وجود دارد. چنین تعویق به تنهایی راهنما نخواهد بود ، زیرا اگر ایران قصد دارد در این مدت موقعیت های خود را تغییر دهد ، زمان آن رسیده است که اروپا نشانه جدی انعطاف پذیری باشد.

اگر اکنون شش ماه برای تغییر موقعیت هستید ، اما این تعویق همچنان از صلح مسلحانه به حالت تعلیق در می آید و در مورد فعالیت های اقتصادی در ایران ، سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و در پروژه های بزرگ با عواقب منفی و برخی از ویژگی ها تصمیم می گیرد.

بر این اساس ، مهمترین اولویت ایران باید جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه با استفاده از تمام ظرفیت های موجود باشد. استفاده از مشاوران حقوقی بین المللی و وکلا از طریق مذاکرات و روشهای معقول ، خواه سازمان ملل متحد ، شورای امنیت ، استفاده از ابزارهای حقوقی و سیاسی در اتحادیه اروپا و حتی اعضای غیر متعارف ، و شورای لابی و شورای امنیت و سازوکارهای رویه های قانونی. البته ، بحث به تعویق انداختن پیچیدگی خاص خود را دارد.

اگر تعویق شامل تجدید تصمیم 1 باشد ، ممکن است به نفع ایران باشد. با این حال ، اگر تنها 1 و 2 به معنای تعلیق و انتقال مکانیسم ماشه پس از شش ماه باشد ، بسیار مفید نخواهد بود و مقررات خاص خود را خواهد داشت. سرانجام ، نمی توان پیش بینی کرد که آیا مکانیسم ماشه فعال خواهد شد یا خیر. زیرا این بستگی به یک سری متغیرها و معادلات منطقه ای و بین المللی دارد.

نقش روسیه و چین که تاکنون با نامه سه کشور اروپایی مخالفت کرده است ، در شورای امنیت ایران تصمیماتی دارد و اقدامات فعلی ایران عوامل مهم و تعیین کننده ای است که پیش بینی را دشوار می کند. البته ، سیاستمداران ایرانی نباید خود را در چارچوب های محدود نگه دارند و ایده های دیگر را می توان با ارتباط بیشتر با دانشگاه و مراکز آموزشی به دستور کار آورد. به عنوان مثال ، بسته به فواصل موقعیت ، بسته به مسئله گشت یا بازگشت به جای ضربه محکم و ناگهانی! همه را به برژام برگردانید. مشکل این است که ترامپ کهیر را می شنود و یکی از ترامپ و صلح باید نام دیگری را با دو کلمه انتخاب کند و بدون اجازه اروپایی آب نمی نوشد!

در مورد آینده همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی ، باید تأکید کنم که روابط معقول بین ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی همیشه یکی از مهمترین ستون های دیپلماسی هسته ای کشور است و جمهوری اسلامی هرگز قصد نابودی یا تضعیف این روابط را نداشته است و گاهی اوقات ایران در ظرفیت آن دیده شده است.

با این حال ، شاید یکی از مهمترین اشتباهات سالهای اخیر این بود که این روابط کاملاً فنی و کمی سیاسی بودند. فرایندی که باید مورد توجه قرار گیرد. ایران در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ همکاری نسبتاً خوبی با آژانس داشت و پنج گزارش مثبت درباره تعهد تهران به تعهدات براجامی وجود داشت.

با این حال ، در دوره جدید ، براساس گزارشی بر اساس حملات به تأسیسات هسته ای ایالات متحده و عدم توانایی در محکوم کردن حملات آژانس و به طور غیرمستقیم همراه با فشار ایالات متحده به “درصد غنی سازی” ایالات متحده ، دیدگاه همکاری قبلی تهران تغییر کرد. این تجربه نتیجه گرفت که انواع تعامل ایران با آژانس باید یک تجدید نظر اساسی را انجام دهد و آژانس فداکاری باید به چارچوب فنی اصلی بازگردد.

در حال حاضر ، تماس ها و مذاکرات به تهیه نقشه راه جدید برای ایران و آژانس ادامه می یابد. معاون رئیس جمهور رافائل گروسی در جلسات تهران و فنی شرکت کرد و انتظار می رود این روند در اسرع وقت موفق باشد.

از دیدگاه تهران ، آژانس باید نقش حرفه ای و فنی ایفا کند و هیچ ارتباطی با تأسیسات هسته ای ایران ندارد ، زیرا ایران برای اثبات تمدن برنامه هسته ای است. با این حال ، برخی از تحولات جدید علائم سیاسی سازی فعالیت های آژانس را نشان داده است. سفر به ایالات متحده از آژانس به ایالات متحده و مذاکرات در آنجا ، زمینه ها و اهداف این مکالمات سؤالاتی را در مورد این زمینه ها نشان داد.

این تحولات نشان می دهد که آژانس نه تنها در زمینه فنی فعالیت می کند ، و گاهی اوقات تحت تأثیر افکار سیاسی یا اطلاعاتی کشورهای غربی و غم و اندوه آژانس قرار می گیرد ، نه اینکه خطرات گسترش از اشغال امکانات هسته ای ایالات متحده را صرف کند! نه برای وظایف سازمانی بلکه با اهداف و استفاده از دانش. از طرف دیگر ، تصمیم شورای مشورتی اسلامی برای محدود کردن برخی از همکاری ها و لزوم تصویب یک سبک جدید در شورای عالی امنیت ملی از جمله عواملی است که باید در تعامل های آینده در نظر گرفته شود.

با این حال ، به نظر می رسد این مسائل یک مانع جدی برای دستیابی به توافق فنی بین ایران و آژانس است. اگر دو طرف به یک فرمول خاص برسند ، شورای عالی امنیت ملی احتمالاً با اجرای یک سبک جدید همکاری مخالف نخواهد بود و پایه و اساس را تشکیل می دهد.

با این حال ، به نظر می رسد تمرکز اصلی دیپلماسی ایران جلوگیری از فعال شدن “مکانیسم ماشه” است. از دیدگاه تهران ، در صورت بازگشت تحریم های شورای امنیت و جایگاه ایران در بخش هفتم منشور سازمان ملل متحد ، پس گرفتن از این امر در کوتاه مدت بسیار دشوار خواهد بود.

تجربه تاریخی شورای امنیت نشان داده است که کشورهایی که تحت اقدامات احتیاطی فصل های هفتم قرار دارند ، نه تنها در خارج از کشور نیستند. موفقیت ترک فصل هفتم پس از توافق نامه ایران ، نتیجه تلاش های تهران برای ایجاد مشروعیت بین المللی و بهبود عموم مردم در مورد برنامه هسته ای ایران بود. همین تجربه نشان می دهد که باید تمام تلاش ها برای جلوگیری از بازگشت این وضعیت امروز انجام شود.

به همین دلیل ، پیشگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه در صدر اولویت های سیاست خارجی ایران قرار دارد ، زیرا ادغام مجدد می تواند به طور جدی بر حوزه سیاسی و امنیتی کشور تأثیر بگذارد و در همین حال ، وی به اجلاس وزیران مشارکت اسلامی در وزرای خارجی جده می پیوندد و با یک سری وزیر امور خارجه ملاقات می کند.

در این میان ، سوال مهم این است که آیا مکانیسم ماشه فعال شده است یا خیر و آیا منطقه و ایران وارد دوره جدیدی از تنش خواهند شد. مقامات ایرانی هشدار دادند كه اگر تصمیمات قبل از بازگشت و مکانیسم بازگردانده شود ، مجموعه ای از اقدامات ضد پیشخوان به دستور کار خواهد بود. اقداماتی که ممکن است شامل خروج از قرارداد کاربرد هسته ای (NPT) یا سایر واکنشهای مشابه باشد. این گرایش بالقوه می تواند به منبع جدیدی از استرس در منطقه و عرصه بین المللی تبدیل شود و نباید دست کم گرفت.

این نشان می دهد که ایران تمام تلاش های خود را از طریق جلسات بی شماری با مذاکرات دیپلماتیک ، لابی و اروپایی ها در نظر نمی گیرد ، اگرچه قانونی نیست ، اما به روند دیپلماتیک بستگی ندارد و بازی را تمام نمی کند ، بلکه سایر ابزارهای سیاسی را نیز کاهش می دهد.