عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه Etemad نوشت: “پس از ارسال پیش نویس به دولت ، دولت مورد انتقاد دولت قرار گرفت. من همچنین یادداشتی نوشتم و سخنرانی کردم. حقیقت این است که من هیچ نگرانی در مورد تأیید وی نداشتم.
از آنجا که با این قانون ، آنها هر کاری را که اکنون می خواهند انجام دهند انجام می دهند و به هیچ نتیجه ای که توسط یک قانون جدید اتخاذ نشده است ، دست نیافتند. این امر به این دلیل است که هیچ راهی برای مقابله با قانون مجازات وجود ندارد. نباید مجازات شود ، مجازات شود ، اما مجازات بخش کوچکی از روند درگیری است. مانند پخت و پز مواد غذایی که بدون نمک بسیار خوشمزه خواهد بود ، اما نمک یکی از نیازها و غذاهای خوشمزه است. نه تنها نمک تغذیه می کند. در اینجا ، من به طور خلاصه اساس COPE را با چند پیش نیاز و بی عدالتی می نویسم.
شرط اول این است که مجازات آزار و اذیت و دروغ باید توسط مقامات و نهادها تعیین شود. همانطور که می گویند ، “الناس علی دین مالوکام.” رسانه ها و مردم دروغگو هستند و برعکس در اربابان خود. برای لحظه ای ، ما در جامعه ای هستیم که حاکمان و مقامات هیچ اشتباهی نمی گویند و اگر بگویند ، آنها مورد سؤال و مجازات قرار می گیرند. خوب ، همه مردم به آنها اعتماد خواهند کرد ، و اگر مواردی مانند شما بگویید ، آنها را به درستی اصلاح می کنند و مردم آنها را می پذیرند و مجرمان در یخ قرار می گیرند.
2. سیاست رسمی رسانه ای جامعه باید به سمت واقعیت هدایت شود. به عبارت دیگر ، رسانه های رسمی دروغ و قابل اعتماد توسط عموم نیستند. واضح است که مردم اقتدار این رسانه را می پذیرند و اساساً به اقتدار رسانه های دروغین نرسیدند. اخبار درست توسط مردم اعتقاد ندارد. آنها سرنوشت چوپان دروغگو را دارند.
راه های دستیابی به حقیقت باید واضح و واضح باشد. در این حالت ، هرکسی که ادعا می کند می توانیم آن را تأیید کنیم و حقیقت و دروغ را کشف کنیم.
البته همه مردم این کار را نمی کنند ، اما این وظیفه حرفه ای ده ها و صدها رسانه و روزنامه نگار است. برای این منظور ، دسترسی به اطلاعات ، شفافیت و پاسخگویی نیز باید اعمال شود. در این صورت ، دروغ به حداقل می رسد و بلافاصله اصلاح می شود.
ترتیب. روزنامه نگاری و حرفه رسانه ای به رسمیت شناخته شده است. درست همانطور که هیچ کس حق استفاده از پزشک را ندارد و پروتکل های قطعی درمان است. تولید اخبار همچنین باید مطابق با استانداردهای حرفه ای باشد و همه نتوانند وارد این زمینه شوند. حداقل در رسانه های رسمی نیست.
2. من هر خبری را می بینم که در ابتدا دیدم. منبع مهمترین مسئله است. این تلاش می کند تا رسانه ها و منابع خبری اشتباه نگوید ، زیرا از دست دادن وام بدترین مجازات یک روزنامه نگار محترم و رسانه ها است. شخص یا رسانه ها دروغگو هستند و خبر معتبر نیست.
2. وجود یک دادرسی منصفانه و منصفانه و قوه قضاییه مستقل ستون اساسی کشف حقیقت است. شنوایی منصفانه به معنای کلمه دقیق بخش است. هر پیش داوری در برابر واقعیت مخرب است -عرب و تبلیغات نهفته است.
2. در یک جامعه رسانه ای سالم ، هر خبری که توسط رسانه های رسمی منتشر شده است مگر اینکه اثبات شود و هرگونه خبری در زمینه سایبر اشتباه باشد مگر اینکه صحیح اثبات شود. در غیر این صورت ، اگر جامعه ناسالم بود ، با مجازات حل نمی شود.
حقیقت این است که همه ما از شنیدن و رویارویی با دروغ و اخبار دروغین رنج می بریم. چنین خبری باعث بیماری های مختلف فردی و اجتماعی می شود ، اما جای تاسف است که بگوییم این درد بسیار بیشتر از دروغ افراد و رسانه های غیررسمی است. این درد ناشی از عدم دسترسی به دانش ما برای تأیید حقیقت دروغ است. این درد به دلیل مداخله غیر حرفه ای در رویداد رسانه ای است. این درد ناشی از عدم استقلال رسانه ها است. این سیاست روایت تلخ رایج. درد ما به دلیل عدم شفافیت و عدم پاسخگویی رسمی است. درد فضای سایبر آخرین و مهمترین است ، زیرا دلیل آن نیست ، یک معلول است.
ارسال پاسخ