روزنامه آناواتان درباره پرونده های مرده در بندر شهید رجای گزارش داد.
بخشی از این گزارش: چند روز دیگر برای رانندگی سه ماه از انفجار وحشتناک بندر شهید رجائی وجود دارد. رویدادی که باعث کشته شدن زندگی چهار نفر شد ، صدها و ده ها خانواده را زخمی کرد. با این حال ، هیچ کس به وضوح پاسخ نداده است و هیچ عذرخواهی صالح ندارد.
اگرچه بیشتر دیات پرداخت می شد ، اما حتی اگر بسیاری از جراحی های زخمی هزینه جراحی را پرداخت کرده اند ، بازنشستگان طبق روز عمل محاسبه می شوند و تنها شخصی به نام “شهید” یک فرمانده نظامی بود. بسیاری از خانواده های زنده مانده حتی فرصتی برای شکایت نداشته اند.
برخی می گویند که پیمانکار ، که تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم دارد ، آنها را از تلاش های قانونی تشویق کرده و اکنون شکایت رسمی از پنج خانواده از پنج بازمانده را ارائه داده است. دادگاه ها هنوز بیهوده بودند ، پرونده ها “مخفی” بودند و هیچ کس دقیقاً به محموله کشنده پاسخ نداد و چه کسی مسئول آن بود.
همسر افسانه ای تیما ، اومید ریزی ، شاپور ، پدر صحر خاور ، همسر حکیم بختو عزیزان خود ، مصطفی نووریزاد و سمیرا حسن دهگانگور را از دست داد ، چشمان برادرش به شدت آسیب دیده و بسیاری هنوز آزاد شدند.
منفجر کننده
حسن دهغانی پورور یکی از رانندگانی بود که در بین اخبار انفجار شهید رجائی در بندر عباس در ماه مه امسال دچار مصدومیت شدیدی شد. این یک راننده 4 ساله از حاجباد بندر عباس است که دو سال است که به بندر شهید رجائی منتقل می شود. اکنون انفجار وحشتناک یک چشم را زخمی کرده است ، موج را گرفته و هنوز آن را ترک نکرده است. مانند یک شریک خوب و اکنون استرس زا ، چند راننده تریلر دیگر ، آنها هنوز صدای انفجار را می شنوند ، سردرد دارند و گاهی اوقات کارهایی را انجام می دهند که خودشان نیستند.
چشم حسن دارای سه عمل جراحی و شش عمل است. با این حال ، چند ماه پس از این حادثه ، از مقامات برای جبران صدمات جسمی و روحی خود حمایت نشد. این توسط خواهر حسن سمیرا دهغانیپور گفته می شود. خواهرش اکنون راوی داستان برادرش است: “هنگامی که منفجر شد ، حسن موج منفجر شد. این تریلر شکسته شد. او هنوز پول یا از نظر مالی حمایت نکرد. با کمک برادر دیگر ما که به بیمارستان زخمی شده بود ، ماشین را تعمیر کرد ، که این نیز راننده بود ، اما اکنون در پشت ماشین نشست.
اگرچه سمیرا به برادرش آسیب نرساند ، سخنگوی قضایی هفته گذشته گفت که این خسارت به طور کامل ارزیابی شده است و روند پرداخت به طور کامل ارزیابی و پرداخت می شود. تلاش برای جبران بیمه نامه ها و همکاری جامع شرکت های بیمه و موسسات مرتبط را حذف نکرد.
به گفته سمیرا دهغانیپورور ، برادرش حسن دچار مشکلات روانی ناشی از موج انفجار شد. در اوایل ، چند روز پس از انفجار بندر شهید رجا ، او دائماً گیج می شد ، او هنوز نگران و ترسیده بود وقتی با صدای بلند آمد ، او پرخاشگر شد ، و دوباره می گوید ، و دوباره ، “انگار سگک در حال لرزیدن است.” سمیرا ، همچنین گفت که وی اسکن مغز را دریافت کرده است: “درک می شود که همه چیز در مغز حمل شده است.”
حسن اکنون یک داروی عصبی و به گفته خواهرش ، حتی برای درمان های بعدی مانند شش جراحی چشم ، دریافت می کند. سمیرا ، زیرا قیمت تریلر حسن 2-5 میلیارد رقص است و همانطور که تخمین زده می شود 2 میلیون تومن آسیب دیده است ، در حالی که 2 میلیون قطعه در آن روز در این تریلر بود و اکنون محموله شیشه ای پودر شده است: “هیچ راننده ای به هیچ وجه آسیب ندید.
اسماعیل حاجیزاد ، مدیر خانه کارگران هورموزگان ، اما نظر دیگری دارد. وی گفت: مراقبت های مالی از خانواده ها و قربانیان خوب است: “هر دو پول خون پرداخت می شد ، مجروحان و بازنشستگی بازماندگان. وی حتی به یک روانشناس دستور داد تا یک روانشناس بفرستد. وی گفت که اگر مدیر عامل تأمین اجتماعی نتواند کار کند ، بیمه بیکاری برای وی فعال می شود.
با این حال ، به گفته وی ، بسیاری از خانواده ها هنوز از نظر روانشناختی درگیر هستند و برخی از بازماندگان هنوز درگیر هستند.
سمیرا دهغانیپور می گوید که تعداد جراحات موجود در روستاهای آنها و اطراف حاجباد زیاد است: “ما در اینجا فقط چهار زخمی و چهار کشته داریم.” زیارت -بادی ، که آن روز در بندر شهید رجا بود ، هنوز از دست رفته است: “یکی از دوستان من از حاجباد هنوز پیدا نشده است. بنابراین ، او پس از انفجار کاملاً ناپدید شد.”
پیگیری -تا کنون کار نکرد: “برادر ، خانواده ها و از دست دادن اولویت ، گفت که فرماندار چندین بار به فرماندار رفت. آنها گفتند که این پرونده ها به طور مرتب مورد بررسی قرار می گیرند ، اما هنوز هیچ خبری وجود ندارد. ما به این کمیته ویژه امید نداریم.”
حسن دهغانیپور برای جراحی چشم به شیراز سفر کرد و تمام هزینه های خود را از جیب خود به او داد: “پس از انفجار ، برادر دیگر ما ، که بیکار است ، دست خود را با خود می برد. آیا این نمایشگاه است؟” خواهر حسن دهقانیپور ، “او و خانواده اش ، شاهد بندر رجا ، مانند سایر زخمی ها ، او می گوید:” شاهد راجننی دیگر زخمی شده ، “شاهدان ، ضرر ، نه” ، نه “، نه” ، نه “، نه” ، نه “،” نه “،” نه “نه” نه “نه” نه “نه” ، هزینه درمان ، ترمیم و نیش را انجام می دهد.
6- سکوت ، ادعای: عدالت
شهید رجائی بندر سه ماه از انفجار مرگبار در بندر عباس گذشت. 6 -DEAR -OLD HAKIM BAKHTOU یکی از قربانیان زنی بود که در روز حادثه به طور موقت و ناامن کار می کرد ، یک خانکس ، که با یک انفجار از هم پاشیده شد و هرکسی که وجود داشت درگذشت. 4 نفر: Tima Legend ، Sahar Khawar ، Somayeh Raisi ، Fateeh Hataminejad ، Farzad Amirian ، Arman Nozarzadeh و Ali Samiei. اکنون چهار خانواده از چهار شهید مرده.
همسر حکیما باختو مصطفی نووریزاده یکی از باتجربه ترین کارکنان بندر است. “مدیران سینا گفتند:” آیا بیش از 5 خانواده وجود دارند؟ “به شکایت بروید ، ببینید که آنها چه کاری می توانند انجام دهند! بیایید بیشتر نیروهای خود را ببینیم؟ آنها حق شکایت ندارند. به جای اینکه به ما راحتی بدهیم ، باید این استعاره های آزار دهنده را بشنویم.” ما مشکل کمی داریم
مصطفی اکنون با پسر 6 ساله خود به تنهایی زندگی می کند و می گوید کودک هنوز مرگ مادرش را پذیرفته است. برای محافظت از سلامت روانی خود ، مصطفی مجبور است تمام موارد زیر را از چشمان خود بسازد. وقتی او با پسرش است ، او نمی تواند در مورد مادرش صحبت کند: “ما هر روز این درد را زندگی می کنیم. وقتی کار را ترک می کنم و پسرم را مستقیماً به مادر و خواهرم می گذارم. مادربزرگ و عمه او در کنار پسرم تا شب که دیگر به خانه نمی آید.
این هر شب تکرار می شد. کودک من دیگر در خانه نمی ماند. وقتی در مورد مادرش صحبت می کنم ، آن را بدتر می بینم. تحت هیچ شرایطی ، من با یک مشاور صحبت کردم و گفت که نباید در مورد روند شکایت ، دادگاه یا جزئیات این حادثه صحبت کنم. “او حتی نباید احساس کند که ما در قلب خود در مورد ما صحبت می کنیم.”
همانطور که او گفت ، داستان مدتها قبل آغاز شده بود. هشت ماه قبل از انفجار ، مدیران ، قاضی و همكاران مجبور شدند از دفتر در یك توپ خارج شوند. آنها گفتند که ما جایی نداریم. مصطفی و سایر همکارانش دوباره و دوباره اعتراض کردند که این پناهگاه ایمن نیست ، اما هیچ کس به آن گوش نکرد: “همه کارمندان ساختمان اصلی زنده مانده بودند ، اما چهار نفری که تهدید شده و به پناهگاه های ناامن فرستاده شده اند ، کارمندان اداری هستند ، اما به دلیل ساختمان به پناهگاه فرستاده شدند.” این تصمیم چند ماه پیش گرفته شد. ”
هیچ موسسه رسمی هنوز جزئیات محموله ، عاملان یا گزارش فنی نهایی را منتشر نکرده است. به گفته خانواده ها ، فقط هیچ مدیر یا شخص مسئول رد نشده است ، اما حتی عذرخواهی رسمی نیز وجود ندارد. تنها واکنش رسمی تا به امروز برگزاری چندین جلسه در بندر عباس بود. جلساتی که وکلای خانواده مجاز به دسترسی کامل به این پرونده نیستند. مصطفی نووریزاده می گوید: “آنها گفتند که این پرونده محرمانه است.” چطور؟ ما عزیزانمان را کشتیم ، آیا مقدس نیستیم؟ ”
به گفته مصطفی ، فقط 5 خانواده از 5 خانواده در حال حاضر تحت تأثیر شکایت رسمی قرار دارند. فشارهای اجتماعی ، ترس از کاهش همکاری های تجاری و تأثیر نسبی برخی از شرکت های درگیر در منطقه بسیاری از خانواده ها را خاموش کرد: “7 روز پس از حادثه ، قوه قضاییه ایالت هورموزگان جلسه ای را برای جمع آوری خانواده ها و آنچه که باید دنبال کرد برگزار کرد. من خانواده ها را دیدم و تصمیم گرفتم گروهی را تشکیل دهم.
به گفته نووریزاده ، برخی از خانواده ها جرات نکردند از ترس از اعتیاد مالی یا فشار شکایت کنند: “پسر عموی صحر خاور در حکیما در روز حادثه در سینا کار می کرد و اکنون پس از پدر سحر تحت فشار قرار گرفت.
سرانجام ، با پیگیری های زیادی ، دادگاه به چندین خانواده اجازه داد که شکایت کنند: “ما هشت خانواده برای شکایت هستیم. وکلای افتخار این پرونده را بدون هزینه دریافت کرده اند. ما دوباره و دوباره به دادگاه رفتیم. اما هیچ مدیر مورد سؤال قرار نگرفت. در خون عزیزان ما.”
ارسال پاسخ