بعدی- شخصیت ها و مفاهیم بسیاری در اساطیر ایرانی وجود دارد که هر کدام کارکرد نمادین خاصی دارند. با این حال، همه مفاهیم اساطیر ایرانی را می توان به خوب و بد تقسیم کرد.
بر اساس گزارش فردا، خیر و شر دو مفهوم اساسی در اساطیر ایرانی هستند. جهان در نتیجه تلاقی خیر و شر ایجاد شده است و در نهایت سرنوشت آن با نبرد این دو رقم می خورد.
داستان تضاد خیر و شر در اساطیر ایران باستان
به زبان ساده، آنگرمینو و سپنتا مینو در اصل همان خوبی و بدی هستند. سپنتامینو که به آن روح سپنتا یا خرد سپنتا نیز گفته می شود، نماد خوبی و پاکی در جهان است. در مقابل سپنتامینو آنگرمینو قرار دارد که در اساطیر ایرانی از آن به عنوان نیروی شیطانی یاد می شود.
اهورامزدا و ایزدان و امشاسپندان در جناح سپنتامینو و دیوها و اهریمن در جناح آنگرمینو هستند. در باور زرتشتیان، آنگرامینو و سپنتامینو هر دو مخلوقات اهورامزدا محسوب می شوند. سپنتا مینو روح همه خوبی هاست و آنگرمینو صاحب و خالق همه بدی های جهان است. اما در آیین زروانی سرنوشت هر دو متفاوت است.
در آیین زروان که در واقع انحراف از دین زرتشتی است، سپنتامینو را همان اهورامزدا می دانند و در کنار آنگرمینو یا اهریمن از فرزندان زروان می دانند. در آیین زروان، زروان را که در واقع ایزد زمان است، خدای خدایان می دانند.
زروان هزاران سال فداکاری کرد تا پسری داشته باشد. اما لحظه ای شک در دلش نشست و همین موضوع باعث شد دو نطفه در درونش یخ بزند; یکی بذر ایمان است، دیگری بذر شک. زروان قول داد قدرت دنیا را به فرزندی که زودتر به دنیا بیاید منتقل کند. اهریمن که از وعده زروان آگاه بود شکمش را درید و پیش از اهورامزدا به دنیا آمد. زروان ناگزیر فرمانروایی جهان را به اهریمن داد و سپس فرمانروایی نیکی را به اهورامزدا.
اما چه از دین زرتشتی و چه از دین زرتشتی، سرنوشت جهان در نهایت با برخورد نیروهای خیر و شر رقم خواهد خورد. با توجه به وعده های اهورامزدا، بدیهی است که سرانجام خیر بر شر غالب خواهد شد و همه جهان به آرامش خواهند رسید.






ارسال پاسخ