آیا ایران به عنوان بازدارندگی هسته ای کار کرده است؟

آیا ایران به عنوان بازدارندگی هسته ای کار کرده است؟


فلاپی مازن الناجار ، استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بین الملل ، الجزیره. مازن الناجار استاد دانشگاه سیستم های مدیریت و تولید صنعتی و متخصص است. یک نویسنده ، محقق و مترجم فعال در زمینه های اندیشه ، تاریخ و جامعه شناسی

در آخرین رویارویی بین اسرائیل و ایران ، شدیدترین بمباران (غیر هسته ای) ، از جمله دانشمندان هسته ای ، از جمله زیرساخت های علمی و شدیدترین بمباران (غیر هسته ای) در طیف گسترده ای از مناطق ایران. کارشناسان و محققان تعجب کردند که هیچ عنصر کلیدی در بازدارندگی متقابل و بازدارندگی متقابل بین دو کشور وجود ندارد.

نقشه پنهان تهران ؛ بازدارندگی هسته ای بدون آزمایش هسته ای

براساس گزارش های آژانس بین المللی انرژی هسته ای که در مورد ایران تأیید می کند ، صدها کیلوگرم اورانیوم وجود دارد که ایران در 2 ٪ غنی است و موضوعی که هرگز توسط دولت یا مؤسسات رسمی رد نشده است ، سؤال اساسی را مطرح کرده است: چرا اسرائیل امکان تولید بمب های هسته ای “کثیف” را با استفاده از همان اورانیوم اورانیوم پر از اورانیوم در نظر نگرفت. اگر در هر نقطه در مناطق اشغالی قرار بگیرد ، سلاح هایی که باعث آلودگی پرتو شدید می شوند و این مناطق را نامتعادل می کنند؟ و چرا این سناریو در مورد سطح تحلیل استراتژیک منطقه ای یا در میان مباحث بین المللی فکر نکرده است؟

این سؤالات باعث شد برخی از تحلیلگران فرضیه ای در مورد بازدارندگی هسته ای ایران ارائه دهند. در نتیجه ، فرضیه ای که می تواند به فرایندی منجر شود که خاورمیانه را به یک فضای آزاد هسته ای تبدیل کند.

در این زمینه ، توماس گرین ، متفکر ایرلندی و استاد فیزیک پیشنهادی ، یک فیزیک پیشنهادی متوسط ​​را تهیه کرد: او معتقد است که ایران مانند موارد زیر به بازدارندگی هسته ای رسیده است: 2 ٪ = بمب های هسته ای کوچک با اورانیوم غنی شده. گرین معتقد است که این ترکیب می تواند مبنایی برای توافق باشد که منطقه خاورمیانه را به یک منطقه هسته ای تبدیل کند!

منطقه جنگ جدید اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران نشان داد که ایرانیان می توانند تعداد قابل توجهی از هواپیماهای بدون سرنشین را در نزدیکی تل آویو بیاورند. علاوه بر این ، گفته می شود که ایران 2 ٪ ثروتمند و صدها کیلوگرم اورانیوم دارد و بعید است که سیستم ایران “فرمول بازدارندگی هسته ای ساده” را بیان کند که توسط این دو واقعیت بیان شده است. اگر تهران به بمب افکن خودکشی برخورد کند ، اگر 2 ٪ از آنها یک اورانیوم غنی از کیلوگرم را برای تل آویو حمل کنند ، احتمالاً حداقل به دو پهپاد ضربه می زنند (و ممکن است به شرط اینکه اسرائیل و همسایگانشان قطع نشود).

حتی اگر این بمب های هوایی “کثیف” در مناطق تصادفی منفجر شوند ، هدف به طور جدی سطح بزرگ شهر را آلوده می کند. چنین حمله ای می تواند سالها منطقه گسترده ای را غیر ضروری کند و می تواند یک کودتای مخرب اقتصادی و زیست محیطی را به شهری مانند تل آویو برساند. البته این سناریو عوارض جانبی جدی دارد. بنابراین ، حتی اگر یکی از این هواپیماهای بدون سرنشین سرنگون شود ، می تواند آلودگی گسترده ای را ایجاد کند که حتی می تواند بر کشورهای بدون مراقبت نیز تأثیر بگذارد. با این حال ، احتمال چنین رویدادی دور از ذهن او نیست.

گرین معتقد است که چیز درست برای امنیت ایران مهارت ها و دانش علمی هسته ای است. قدرتی که اکنون وجود دارد و دیگر از ایران مجبور نیست. چون خیلی دیر است امروز ایران می تواند اسرائیل را با بمب های “کثیف” تهدید و حتی نابود کند. با این حال ، اگر اوضاع بدتر شود ، برخلاف اسرائیل ، که قصد دارد کل سیاره را از بین ببرد ، ایرانیان نوعی عزت و احترام دارند که مانع از تبدیل آنها یک منطقه کامل به یک سرزمین نامعین می شود.

چرا اسرائیل باید اعتراف کند که غنی سازی صفر یک رویای غیرممکن است؟

این توانایی قابل معامله است و یک امکان امیدوار کننده وجود دارد. از آنجا که ایران برای مقابله با آن چیزی ارزشمند دارد: احتمال اسرائیل برای غنی سازی اورانیوم ، به شرط آنکه سلاح های هسته ای خود را ترک کند. در بهترین حالت ، دو طرف اذعان می کنند که غنی سازی تنها در سطح غیرنظامی باقی خواهد ماند و در ممنوعیت سلاح های هسته ای شرکت می کند و کنترل بین المللی آژانس انرژی اتمی را می پذیرد. چنین توافق نامه ای می تواند سلاح هسته ای بدون خاورمیانه را ایجاد کند و تقریباً همه ساکنان جهان را به همراه آورد. البته ، هر دو طرف همچنان به حفظ ظرفیت احیای برنامه های سلاح های هسته ای در آینده ادامه خواهند داد. به خصوص هنگامی که امپراتوری غربی تحت فشار حرص و آز و فشار خشونت آمیز فرو ریخت و هرج و مرج جهانی به قله رسید.

با این حال ، مانع اصلی اصرار مداوم اسرائیل بر غنی سازی ایران از ایران است. این یک تقاضای غیر منطقی است که برخی از افراد مانند دونالد ترامپ و دولت وی معتقدند. چه سلاح های هسته ای انفجاری سعی در داشتن سلاح هسته ای ندارند ، اما آنها می خواهند توانایی علمی و فنی ساخت این سلاح ها را در آینده حفظ کنند. چرا نباید فردی در دنیایی چنین آرزویی داشته باشد که باید با اسرائیل بی رحمانه و خصمانه زندگی کند؟

با توجه به همه مواد ، سبز ، ایران و سایر کشورها معتقدند که آنها حق غنی سازی اورانیوم برای استفاده غیرنظامی را دارند. هر مکالمه ای در مورد حق جهانی و غیرقابل انکار و “غنی سازی صفر” بی معنی و توخالی است. اسرائیلی ها سرانجام باید واقعیت های تلخ زندگی را بپذیرند. به نظر می رسد ایران اخیراً مجبور است برخی از این حقایق را مجبور کند. این یک مشکل تکان دهنده و گیج کننده برای تل آویو است و نشان دهنده هوش استراتژیک تهران در این زمینه است.

در ادبیات سیاست های هسته ای ، ده ها سال ، سلاح های هسته ای برای استفاده عملی ساخته نشده بود ، اما کارکردهای اصلی آنها بازدارندگی بود. به عبارت دیگر ، برای محافظت از این سلاح ها و رهبران در برابر پرخاشگری ژئوپلیتیکی ، باج خواهی هسته ای و تهدیدهای وجودی.

یکی از مهمترین درس های جنگ اوکراین این بود که سلاح های هسته ای در درگیری های سنتی ژئوپلیتیکی مؤثر نبودند. روسیه نه تنها با وجود هزاران عنوان جنگی و بمب های هسته ای در سطح استراتژیک ، تاکتیک و حتی عملیاتی از آنها استفاده کرد ، بلکه به نظر می رسد هیچ برنامه ای برای استفاده از آنها ندارد.

سرانجام ، میدان های هسته ای روسیه محدود به افزایش تهدیدات هسته ای و هشدارهای علیه اروپا بود. تهدیدهایی که تأثیر کمی در این روند دارند و در دو سال گذشته تغییراتی در آموزه های هسته ای ایجاد می کنند تا جدی بودن این پیام ها را تأیید کنند. به طور کلی ، این تجربه نشان می دهد که نقش سلاح های هسته ای در اختلافات نظامی بسیار محدود است و استفاده اصلی آنها با تهدیدهای مربوط به خطرات کشورها و محافظت از بازدارندگی و منافع حیاتی آنها خلاصه می شود.