آیا تا به حال دیده اید که پزشکان فریاد حذف بودجه اختصاص داده شده به دستگاه های بی مصرف را بدهند، اما آن را کاهش ندهند؟

آیا تا به حال دیده اید که پزشکان فریاد حذف بودجه اختصاص داده شده به دستگاه های بی مصرف را بدهند، اما آن را کاهش ندهند؟

روزنامه جموری اسلامی در سرمقاله خود می گوید: این مطلب از رئیس سازمان نظام پزشکی بسیار شنیده شده است که باید بودجه دستگاه های غیر تخصصی قطع شود.

این یک بیانیه بسیار درست است، اما متاسفانه پشتیبانی عملی ندارد. با نگاهی به بودجه 1405 کل کشور می توان دریافت که بودجه اختصاص یافته به دستگاه های بی مصرف به طور کامل حذف نشده بلکه افزایش یافته است.

در بررسی این موضوع که بسیار مهم و مربوط به زندگی روزمره مردم است باید به دو نکته توجه کرد.

اولاً چرا رئیس سازمان نظام پزشکی نتوانست بودجه دستگاه های غیر تخصصی را حذف کند؟ ثانیا حذف بودجه این دستگاه ها به درد آنها می خورد یا ضرر؟ ضمن اینکه وقتی سوال دوم را بررسی می کنیم می توان به این سوال پاسخ داد که آیا حذف بودجه این دستگاه ها به نفع جامعه است یا ضرر؟

پاسخ واقعی به اینکه چرا رئیس جمهور علوم پزشکی نمی تواند بودجه دستگاه های بی مصرف را حذف کند، این است که فشار زیادی بر دولت برای جلوگیری از حذف، خارج از توان علوم پزشکی محترم است. حتی اگر این فشارها را نادیده بگیرد و ردیف های مربوط به این دستگاه ها را حذف کند، مجلسی که قدرت اصلاح، اضافه یا حذف از بودجه را دارد، بودجه این دستگاه ها را برمی گرداند یا حتی اضافه می کند. مشکل اینجاست که رئیس جمهور دیگر اختیار حذف بودجه دستگاه های بی مصرف را ندارد، چرا آن را افزایش داد؟ پاسخ این سوال مربوط به همین فشارهاست.

پس آیا حذف بودجه ای که به دستگاه های بی خاصیت اختصاص می یابد به نفع آنهاست یا ضرر؟ اگرچه نظرات متفاوتی وجود دارد، اما بدون تردید با توجه به واقعیت های کنونی و تجربیات چند دهه اخیر، بودجه دولت به نفع نهادهای مورد نظر نیست. واقعیت ها مربوط به بی اثر بودن و غیرشخصی بودن فعالیت این دستگاه هاست.

اطلاعات موجود نشان می‌دهد که اهداف مورد نظر محقق نشده و بودجه‌هایی که به این دستگاه‌ها داده شده صرف گران کردن ادارات اداری، حقوق بگیران و منشی‌های پشت میز و هزینه‌های اضافی شده است. هدف این بود که با صرف این بودجه ها پایه های دینی و فرهنگی جامعه تقویت شود، اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه این بنیان در دهه اول پس از پیروزی انقلاب نسبت به سال هایی که این نهادها بودجه دولتی دریافت نمی کردند، سست شد. همچنین در مواردی برخی از این نهادها وارد درگیری های جناحی شده و دولت و نظام را با مشکل مواجه کرده است.

تجربه چند دهه گذشته نیز به وضوح نشان داده است که وابستگی نهادهای مذهبی و فرهنگی به بودجه دولتی ضربه بزرگی به استقلال آنها خواهد زد. استقلال این نهادها با فلسفه هستی آمیخته است، به طوری که در صورت وابستگی به دولت و حاکمیت، از وظایف اولیه خود دور شده و کاملاً غیرشخصی می شوند.

امام خمینی از یک طرف تاکید داشتند که استقلال مدارس علمیه حفظ شود و از طرف دیگر به همین دلیل نگذاشتند بودجه ای جز کمک های مردمی به آنها داده شود. مؤسسات و مؤسسات فرهنگی غیر فرقه ای که برای انتشار افکار و آمار بزرگان مانند مقبره امام تأسیس شده اند نیز باید با حمایت مردمی اداره شوند و از دریافت بودجه دولتی خودداری کنند.

سرمایه هنگفتی که به این موسسات اختصاص داده می شود، اگر در اختیار آنها قرار نگیرد، می تواند بخش قابل توجهی از مشکلات جامعه را حل کند و به حل مشکلات کشور کمک کند، به ویژه در دوران سختی که در آن قرار داریم و مهمتر از آن، اگر این دستگاه ها مستقل شوند، مردم همان طور که قرن هاست از آنها حمایت مالی می کنند.

اعتقاد به عدم تخصیص منابع به نهادهای مذهبی و فرهنگی را نباید به عنوان مخالفت با این نهادها تلقی کرد. بسیاری از کسانی که طرفدار حذف این بودجه هستند، خیرین مذهبی و فرهنگی هستند. استقلال این نهادها در درازمدت نه تنها به نفع آنها نیست، بلکه به نفع کشور، نظام و دولت است، زیرا مدیران به جای اینکه به آنها دستور بدهند، تحت کنترل آنها بوده و به نفع آنها عمل می کنند.