بعدی- در چند دهه گذشته، بازیها و بازیهای فکری زیادی با این وعده به بازار عرضه شدهاند که به جلوگیری از فراموشی و زوال عقل در دوران پیری کمک میکنند.
به گزارش انتخابتو به نقل از نیویورک تایمز، بر اساس یک فرضیه رایج، حل بازی های تخته ای و فکری به مغز کمک می کند تا بهتر کار کند و سالم بماند. این فرضیه، همراه با افزایش فروش انواع مختلف بازیهای فکری و فکری، محققان دانشگاهی مختلف را برانگیخت تا بررسی کنند که آیا آموزش شناختی واقعاً میتواند افراد را باهوشتر کند و خطر ابتلا به زوال عقل را کاهش دهد.
همانطور که اغلب در علم اتفاق می افتد، این ایده به ظاهر ساده بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. پاسخ به این سوال به نوع تمرینات و فواید خاص آنها بستگی دارد. هنگام بررسی امکان بهبود عملکرد مغز، روانشناسان اغلب از بازی های رایانه ای استفاده می کنند که برای بهبود جنبه های خاصی از فعالیت مغز طراحی شده اند. برخی از این بازیهای آموزشی به افراد راهبردهایی را برای بهبود مهارتهای خاص یا شناخت الگوها آموزش میدهند. برخی از بازی های دیگر نیز به تدریج سرعت و دشواری را برای به چالش کشیدن مغز افزایش می دهند.
بسیاری از مطالعات نشان داده اند که این بازی ها می توانند توانایی های شناختی مغز را بهبود بخشند. در عین حال، شواهدی مبنی بر اینکه انجام یک نوع بازی به طور کلی شما را باهوشتر میکند، کمتر قانعکننده است. این بازی ها به طور خاص برای توسعه بخش های خاص و متفاوت مغز طراحی شده اند. برخی از شرکتهایی که بازیهای آموزشی مغز را طراحی میکنند، ادعا میکنند که بازیهای آنها میتواند به پیشگیری از زوال عقل نیز کمک کند، اما تحقیقات برای حمایت از این ادعاها بسیار محدود است.
یکی از معدود مطالعاتی که این موضوع را بررسی میکند نشان میدهد که سالمندان سالمی که بازی طراحی شده برای افزایش سرعت پردازش مغز را انجام میدهند، ده سال بعد 29 درصد کمتر در معرض خطر زوال عقل بودند. افرادی که دو بازی دیگر که شامل حافظه و حل مسئله میشد انجام دادند نیز در معرض خطر کمتری قرار داشتند، اما این مزیت در مقایسه با کسانی که هیچیک از بازیها را انجام ندادند قابل توجه نبود. کارشناسان معتقدند نتایج این مطالعه امیدوارکننده است، اما تحقیقات بالینی بیشتری مورد نیاز است. تحقیقات بیشتری در مورد اینکه چگونه سرگرمیها و رفتارهای روزمره، مانند حل صفحات گسترده، انجام بازیهای فکری، خواندن کتاب یا روزنامه، یا یادگیری زبان جدید، ممکن است در برابر زوال شناختی محافظت کنند، وجود دارد.
بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که هرچه افراد بیشتر درگیر فعالیتهای تحریککننده شناختی مغز باشند، خطر ابتلا به اختلالات شناختی یا دیرتر تشخیص زوال عقل در آنها کاهش مییابد. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که در میان بزرگسالان مبتلا به زوال عقل، افرادی که به طور منظم صفحات گسترده را حل می کردند، بیش از دو سال بعد از دست دادن حافظه را تجربه کردند. اگر چیزی از نظر ذهنی چالش برانگیز است، احتمالاً برای مغز مفید است، اما تحقیقات تاکنون نتوانسته است ارتباط قطعی بین حل پازل و بازی های مغزی و کاهش خطر زوال عقل ارائه دهد. به عبارت دیگر، شواهد موجود یک رابطه علت و معلولی مستقیم را نشان نمی دهد، بلکه فقط یک ارتباط را نشان می دهد.
وقتی از کارشناسان پرسیده شد که چرا هر یک از این نوع فعالیت ها، چه یک بازی طراحی شده خاص یا یک پازل، ممکن است به مغز کمک کند، متخصصان به نظریه «ذخایر شناختی» اشاره کردند. رئیس بخش نورولوژی دانشگاه استونی بروک، دکتر. جو وارگزی می گوید: تئوری ذخیره شناختی بیان می کند که هر چه یک فرد «عضله ذهنی» بیشتری رشد کند، در برابر زوال عقل مقاوم تر است.
این فعالیت ها از آسیب مغزی که منجر به زوال عقل می شود جلوگیری نمی کند، اما اگر فردی به بیماری آلزایمر مبتلا شود، ذخیره شناختی می تواند اثرات پنهانی داشته باشد و شروع علائم فراموشی را چندین سال به تاخیر بیندازد. مطالعاتی که از این نظریه حمایت می کنند از مثال هایی مانند ارتباط بین آموزش عالی و کاهش خطر زوال عقل استفاده کرده اند. مطالعات دیگر همین موضوع را برای افرادی که در مشاغل چالش برانگیز ذهنی کار می کنند تأیید کرده است. این امکان وجود دارد که سرگرمی هایی که ذهن را تحریک می کنند، تأثیر مشابهی داشته باشند.
با این حال، هیچ راهی برای اندازه گیری مستقیم ذخیره شناختی وجود ندارد. در نتیجه، نمی توان گفت که آیا بازی های ذهنی و میزها می توانند این را بهبود بخشند یا خیر. در عوض، برخی از محققان به شواهدی اشاره میکنند که نشان میدهد این بازیها میتوانند ارتباطات بین نورونهایی به نام سیناپس را افزایش و تقویت کنند. وقتی تعداد سیناپسها بیشتر باشد، از دست دادن برخی از آنها تأثیر بسیار کمتری روی فرد دارد. متخصصان به طور کلی موافق بودند که فعالیتهای محرک شناختی، مانند ورزش بدنی یا فعال ماندن از نظر اجتماعی، به طور بالقوه میتواند به محافظت در برابر زوال شناختی کمک کند و عملاً هیچ جنبه منفی ندارد.
ارسال پاسخ