
“چهار فصل” ، علی رغم فواید این بازیگر ، به دلیل روایت پراکنده و کم کم ، احساسات و پیچیدگی های عمیق روابط انسانی را نفوذ نکرد.
فلاپی سریال جدید Netflix با عنوان “Four Season” ، با بازی تینا فی و گروهی از بازیگر نقش برجسته را بازی می کند ، دارای دیدگاه طنز اما سطحی از بحران های متوسط ، روابط ازدواج و دوستی های طولانی است.
به گزارش نیویورک تایمز. سری جدید Netflix “Four Season” ، ساخته شده توسط تینا فی ، لانگ فیشر و تریسی ویگیفلد ، در تلاش است تا تصویری صادقانه از روابط میان رده را ارائه دهد. در این مجموعه ، در چهار تعطیلات جداگانه سه زوج سالخورده وجود دارد و هر سفر از دو قسمت تشکیل شده است. هر شخصیت با بحران های شخصی و رابطه روبرو است. از تکرار ازدواج روزانه گرفته تا درگیری بین دوستی ، دوستی و تمایل جنسی در دوران میانه و در قسمت بعدی زندگی. این سریال اقتباسی مدرن از فیلمی است که در سال ششم توسط آلن آلدا ساخته و کارگردانی شده و در آن شرکت کرده است. آلدا در این نسخه حضور کوتاهی دارد. در نسخه جدید Netflix ، تینا Fe و در نقش های کیت و جک قلعه می شود. همان نقش هایی که کارول برنت و آلدا در نسخه اصلی بازی می کنند. تیم بازیگری توسط استیو کارل ، کری کنی سیلور ، Colonm Domingo و Marco Calvani به پایان رسید. اگرچه ساختار کلی داستان شبیه فیلم اصلی است ، اما تفاوت هایی وجود دارد.
مهمترین تغییر ، لغو طنز تیز و مکالمات عمیق نسخه اصلی و سبک ملایم تر و سطحی تر است که با قسمت معمول Netflix سازگار است. “چهار فصل” که اخیراً منتشر شده است کار دلپذیر است ، اما او هرگز نمی تواند با شنیدن صدای بازیگران به جای شخصیت های بازی شده توسط مخاطب ، احساس مراقبت بیشتر را از بین ببرد. بازیگران با استعداد ، طنز و فراموش نشدنی ؛ با این حال ، در این سری ، روشنایی پنهان است. داستان قسمت اول با یک ویلا در کنار دریاچه ، جشن ازدواج وی و بیست و یکمین سالگرد نیک نیک (کری کنی-سی و استیو کارل) آغاز می شود. در شب ، در حالی که همه آنها یکدیگر را ستایش می کنند و عشق و وفاداری را جشن می گیرند ، نیک دوستان خود را غافلگیر می کند و می گوید قصد دارد ترک کند. به گفته وی ، او دیگر احساس خوشبختی نمی کند و همسرش غرق می شود. در پاسخ ، جک می گوید که همه ازدواج ها بیشتر شبیه یک شریک خانگی هستند. اما نیک پاسخ می دهد: “ای کاش خانه بودیم. خانوارها با هم می گذرانند. ما بیشتر شبیه کارمندان نیروگاه هسته ای هستیم: شب ها با هم می نشینیم ، اما هرکدام از آنها به دنبال صفحه دیگری هستند.” بحران ششم جرقه آغاز داستان های بعدی. اکنون ، هر یک از شخصیت ها نه تنها داوری خوب را قضاوت می کنند ، بلکه باید دوباره به زندگی خود نگاهی بیندازند.
در هر قسمت ، روابطی که زمانی صمیمانه و عاشقانه بودند از بین رفتند. صمیمیت غرور با درد و عشق به ناامیدی و عصبانیت جایگزین می شود. فقط چند ماه پس از سفر به دریاچه. این بار ، نه در جمع ، و نیک با دوست جدید و بسیار جوان خود جین (با بازی اریکا هنینگسن) سفر کرد. جینی اسکان را به عنوان یک اقامتگاه زیست محیطی که از دیگران متنفر بود ، انتخاب کرد. اگر تجربه تماشای فیلم و سریال های تلویزیونی راجع به گروهی از دوستان قدیمی با اصطکاک پنهان دارید ، احتمالاً حدس می زنید که سفر پاییزی مربوط به دانشگاه است. اعضای این گروه از دختر جک و کیت و همچنین دخترشان و دانشگاه های قدیمی خود که نیک در حال حاضر در حال تحصیل است ، بازدید می کنند. با رسیدن زمستان ، این بار خوب رد می شود. در حالی که دوستان قدیمی وی در یک مرکز اسکی جمع می شوند ، او شب کریسمس را با دوستان جوان خود می گذراند. (شاید جالب ترین لحظه این سریال مکانی باشد که دوست جدید گیتار به یک مهمانی آورده و ظاهر وحشتناک دیگران را می گوید.)
تینا فی پیش از این دوره های مختلف زندگی خود را در آثار خود شرح می داد: نوجوانان در “دختران متوسط” ، اوایل بزرگسالی در برخی اشمیت و بزرگسال در “سنگ”. اکنون وقت آن است که لانه خالی باشد. همچنین برخی از ویژگی های دائمی آثار مانند اضطراب اجتماعی و علاقه ویژه به ساندویچ وجود دارد ، اما این بار این یک شوخی نیست ، بلکه به عنوان تلاشی برای واقع گرایی است. یک مسئله دائمی دیگر در مطالعات وی ، محدودیت های شخصیت های زن و تمایل به نجات و اقتدار بیشتر است. علاوه بر این ، “چهار فصل” در این موضوع نشانه ای دارد ، اما از همیشه مؤثر است. در مطالعات قبلی ، قانون بازی باز بود: دبیرستان مکانی برای محبوبیت است. برخی باید سالها در یک پناهگاه زیرزمینی زنده بمانند. و لیز لیمون برای ایجاد برنامه شما باید با جک و تریسی همکاری کند. زنان در محل کار ، خانه ، مدرسه و جامعه با قوانین سختگیرانه و نابرابر روبرو هستند. در اینجا کیت احساس محدودی می کند. جک در یکی از مباحث خود می گوید: “شما شخصی هستید که می خواهید بتوانید منفجر و بازسازی کنید.” اما چرا دقیقاً مشخص نیست.
او جذاب به نظر می رسد ، زندگی مرفه ای دارد ، از روابط عاطفی خود راضی است ، یک دختر در دانشگاه دارد ، او یک ماشین شاسی بزرگ دارد و وی به مدت شش ماه چهار تعطیلات طولانی ترتیب می دهد. بدترین چیز در مورد او این است که پوست خشک دارد. اگر جنبه های پنهان تری در کیت دارید – ما آنها را نمی بینیم – استرس ، اضطراب ، خود ، ترس ، ترس ، جاه طلبی یا کنجکاوی – آنها را نمی بینیم. نارضایتی آن بسیار کلی است ، اگرچه واقعی و حتی گسترده است. به طور کلی ، سریال “چهار فصل” همانطور که انتظار می رود: قابل درک ، اما احمقانه ، با بسیاری از افراد آشنا ، اما نه به همان اندازه که او تصور می کند. این سریال مربوط به روابط ازدواج و دوستی های عمیق است ، اما عدم صمیمیت و عمق واقعی. در بهترین حالت ، او به عنوان یک کار معمولی آشنا عمل می کند – مناسب برای نظارت یک بعد از ظهر ، اما این اشتیاق و کیفیت دائمی تأثیر عمیقی ندارد.
ارسال پاسخ