عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه Etemad نوشت: “امنیت یا اطلاعات ، مهمترین مقام پارویز سابت؟” و من توضیح دادم که ساواک یک موسسه امنیتی است ، این یک اطلاعات نیست. اثبات این ادعا دشوار نبود. هیچ گزارشی استراتژیک و آینده نگر از این سازمان مشترک وجود ندارد ، گزارشی که روند موجود در این سیستم را تجزیه و تحلیل و تخمین می زند.
مأمور اول نظر در زیر اظهار داشت ، این نظر را در روز یکشنبه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد ، این نظر را در روز یکشنبه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد یا آن را رد کرد و آخرین افسر دستور داد که روز جمعه به دادرسی و بازرسی بیشتر دستور داد! و سرانجام ، چه اتفاقی برای تحلیل جامعه شناختی و سیاسی آینده آن جامعه خواهد افتاد؟ این برای مقابله با دو یا سه روزنامه محدود و تأیید و رد عناوین آنها بود. آنها با نویسندگان و دانشجویان سر و کار داشتند ، نیروهای مخفی طرفدار برای سرکوب مبارزه بودند. هنگامی که آنها در این هدف موفق شدند ، نفس راحتی می کشیدند که گویی در حال حرکت کوه دماند هستند ، نه خدا.
اما دو سال بعد ، آنها چمدان و تمام رژیم های غذایی خود را بستند و بیرون رفتند. مشهورترین نمونه ساواک دستگاه امنیتی آلمان شرقی بود ، جایی که تقریباً همه مردم آلمان شرقی تحت کنترل کامل و دقیق بودند ، اما نتوانستند فروپاشی دیوار برلین و فروپاشی دیوار برلین را پیش بینی کنند.
داستان جذاب این داستان در کتاب “پاییز بی نظمی” به تصویر کشیده شده است. در این یادداشت توضیح دادم که موسسه اطلاعاتی برای اطلاعات مخفی زیاد نیست. در همین حال ، این رفتار نه تنها به دلایل اخلاقی ، بلکه در ادبیات مذهبی نیز به دلیل عملکرد و انحراف ذهن رد شده است.
داستان افرادی که بر زبان حیوانات تسلط دارند و بیش از حد آسیب دیده اند را به خاطر بسپارید. حقیقت این است که اگر گوش می دادیم تا سخنان دیگران را از ده ها متر ، داخل دیوار یا سگ های شکار و خرس های قطبی و نمای عقاب ، شنوایی جغد ، لمس فیل و غیره بشنویم. ما می توانستیم بو را ببینیم. امروز ، به دلیل فناوری ، ما می توانیم همه اینها و شاید بیشتر را داشته باشیم.
بیایید بگوییم که در هر یک از ما در ذهن دیگری اتفاق می افتد ، پس از آن به پایان می رسد ، و این فقط یک لحظه و ذهنی است ، اما اگر حزب بتواند ذهن ما را بخواند ، جهان جهنم خواهد بود! این رویکرد فاجعه سیستم های امنیتی است که به دنبال چنین مواردی هستند. سرانجام ، این نمونه ای از ستاره های موجود در آسمان است ، اما هیچ خبری در اتاق جانبی وجود ندارد.
انتظار می رود دستگاه امنیتی ایران اصل تجاوز اسرائیل و ابعاد و روشها را پیش بینی کند و آنها قطعاً می دانند که نیروها و امکانات وارد می شوند. می توانیم بگوییم که این امر باعث ایجاد افراد عادی نخواهد شد؟ اول ، برخی متقاعد شدند که به وی مورد تجاوز قرار می گیرد.
این یک تحلیل بود ، اما در مورد جزئیات ؛ ما انتظار مردم عادی را نداریم زیرا آنها نمی توانند همه اخبار را با جزئیات دنبال کنند. این خبر همچنین باز و در دسترس است و کمی معمولی است. خبری که برای ما مهم نیست و منطقی نیست ، برای سیستم اطلاعاتی معنی دار است. بنابراین ، شکی نیست که بزرگترین انتقاد از ساختار سیاسی ایران در آخرین تجاوز ، ضعف دانش است.
سوال این است که چرا ما این روز هستیم؟ در اینجا دلایل کوتاهی آورده شده است.
اول از همه ، سازمان های اطلاعاتی باید در وظایف و وظایف خود استقلال نسبی داشته باشند. شش ماه پیش ، انجمن اطلاعات آمریكا گزارش داد كه ایران سلاح های هسته ای را نمی سازد و این برنامه در سال ششم متوقف شده است و رهبری مجاز نیست.
این گزارش زمانی منتشر شد که ایالات متحده و اسرائیل تصمیم به نتیجه گیری حمله به ایران گرفتند. با این حال ، از آنجا که سازمان های اطلاعاتی استقلال کافی داشتند ، ترامپ این گزارش را پس از تجاوز جنسی که مورد سؤال قرار گرفت ، رد کرد و تأثیر خود را بر ایران نشان داد. این ممکن است به نظر می رسد که ضرر این دستگاه ها ، که در تضاد با اهداف رئیس جمهور کشور صحبت می شوند ، اما برعکس ، این قدرت آنهاست.
دوم این باید بین خرد و ناچیز بین تحلیل های کلان و استراتژیک تمایز قائل شود. یک دستگاه اطلاعاتی قوی معمولاً اخبار خود را از منابع آشکار می کند و پس از تأیید از آن استفاده می کند. تجزیه و تحلیل کلان بسیار مهم است. تجزیه و تحلیل کلان تحت تأثیر اطلاعات آشکار است و اطلاعات مخفی مهم نیست. بنابراین ، بالاترین کیفیت و اهمیت باید به تجزیه و تحلیل کلان و استراتژیک داده شود.
سوم مشکلات باید در اولویت قرار گیرد. او کار حیاتی کشور را در این گروه قرار داد. جنگ یکی از این موارد است. مقابله با مشکلات بسیار ناچیز و ایجاد استهلاک و انحراف به جز وظایف سیستم اطلاعاتی. این بدان معنی است که حتی اگر صحیح نباشد ، آنها ارزش و وضعیت نهادهای خود را نمی دانند. این مانند استفاده از یک رایانه فوق العاده برای محاسبه چهار عملیات اصلی است! این وظایف کوچک به تدریج به مأموریت اصلی این موسسه تبدیل می شوند و از مأموریت اصلی باقی مانده است.
چهارم استفاده از زور در هر موسسه اطلاعاتی نیاز به تخصص و اطلاعات بالایی دارد. افراد ورودی و بی سواد به موارد جعلی علاقه مند هستند و چیزهای پیچیده را ساده می کنند و می خواهند به عنوان وظایف خود تعریف شوند که می تواند آنها را اداره کند. متخصصان بدون استقلال مسئولیت را نمی پذیرند.
پنجم ؛ یکی از مهمترین ویژگی های یک موسسه نهادی ، ارزیابی عملکرد و آزمایش قابلیت نظر و تجزیه و تحلیل است. این برای همه است ، اما دستگاه اطلاعاتی باید حساس تر باشد. چند دهه پیش ، در ایالات متحده ، نتیجه یک نظرسنجی با بررسی کل سیستم ناوبری برای یافتن مشکلات غیرقابل قبول بود. همین امر باید همان قانون گزارش های اطلاعات باشد. مرتب کردن آن به عنوان اهداف تعیین کننده پس از شلیک پیاده روی امکان پذیر نیست.
اگر به وضعیت سازمان های اطلاعاتی در ایران نگاه کنیم ، باید بگوییم که کسانی که در آخرین تجاوز جنسی هستند جذاب نیستند.
به منظور درک اهمیت موضوع متن زیر ، کتاب “چگونه برای زنده ماندن از دیکتاتورها و ملل” به جنگ تحمیل شده اختصاص داده شده است.
“صدام حسین در دهه 1980 به جنگ خشونت آمیز با ایران پیوست. جنگ برای سربازان عراقی بسیار دشوار بود ، ژنرال ها به دلیل ترس شدید و صدام زخمی شدند ، اندازه خندق ها ، به عنوان رژیم عراق بیشتر می داند ، زیرا در مورد عراق ، تقریباً در مورد تقریباً در قالب یک استراتژی نظامی استراتژی نظامی.
اما پس از مدتی ، محاسبات صدام قبل از جنگ تغییر کرد ، صدام ارتش عراق را تهدید بیشتری برای دولت از ارتش ایران می دید ، اما وقتی ایرانیان جنگ رو به بالا را پیدا کردند و حتی در بغداد ، صدام نظر خود را تغییر داد. طبق تحلیل های مبتنی بر خاطرات یکی از ژنرال های عراق: “مقامات مجاز و حرفه ای هرگز محبوب نبودند حتی اگر دارایی آنها حیاتی باشد ، اما با ادامه جنگ ، او بیشتر می فهمد و حتی به ساختار اطلاعاتی کشور گوش می داد. در پایان پنج نفر ، پنج نفر مسئول جمع آوری اطلاعات در مورد ایران نبودند ، حتی اگر او مسئول ایران نبود.” “
ارسال پاسخ