ایران را به صحنه فشار چین و ایالات متحده تبدیل نکنید

ایران را به صحنه فشار چین و ایالات متحده تبدیل نکنید

یک تحلیلگر روابط بین الملل معتقد است که اقدامات نظامی بعدی اسرائیل به دلیل فرصتی است که احساس می کردند باید به جای تهدید ایران از آن استفاده کنند. هر دو روسیه در حمله خود به اوکراین و اسرائیل در حمله خود به ایران ادعا کردند که این حملات به نوعی مغرضانه بوده است. به عبارت دیگر ، کشورهای اشغالگر فکر می کردند که اگر این کار را انجام ندهند ، این فرصت را از دست می دهند.

اگر جو در اسرائیل پنجره ای از فرصت باشد ، ممکن است آنها بخواهند از این فرصت استفاده کنند زیرا اگر ایران بخواهد توانایی دفاعی خود را تقویت کند و اقدامات دیگری را برای بهبود وضعیت دفاعی خود انجام دهد ، این فرصت از اسرائیل دور می شود.

وی گفت: “قدرتهای احتمالی مانند برزیل ، ترکیه ، آفریقای جنوبی ، اندونزی و حتی هند در رقابت بین چین و ایالات متحده نقش ایفا می کنند و واشنگتن و پکن ، دو بازیگر برجسته در جهان جدید ، اگر بتوانند بیشتر این قدرت های رو به رشد را به دست آورند ، بالاترین دست را در معادلات بین المللی خواهند داشت.” رحمان غهرمنپور ، تحلیلگر روابط بین الملل ، در مورد موقعیت ایران در این معادله جدید گفت: “موضع ایران در خاورمیانه به حدی است که هم قدرتهای اصلی جهان ، چین و هم ایالات متحده ، نگران حرکت به سمت تهران به سمت قدرت دیگر هستند و در این زمینه ، من معتقدم که ایران باید یک سیاست قدرتمند و نوظهور را دنبال کند.”

“ایران ، در حالی که یک قدرت منطقه ای است ، باید سعی کند استقلال سیاست خارجی بین المللی داشته باشد و با هر دو طرف کار کند و به هیچ یک از این قدرت ها فکر نکند که ما در صدر قرار داریم ، زیرا این امر باعث می شود رقابت این کشورهای قدرتمند مانند جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم برای ایران خطرناک باشد.” متن اخبار کسب و کار را با این متخصص روابط بین الملل خواهید خواند.

***

چین نمی خواهد سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی / چین و ایالات متحده با یکدیگر رقابت کنند ، اما هیچ رقابت کاملی بین آنها وجود ندارد

*امروزه ، در گفتمان سیستم بین المللی ، استدلال می شود که ما دوره مشابهی از جنگ سرد را تجربه می کنیم ، با تفاوت ویژه در همکاری جامع اقتصادی بین دو قطب اصلی این جنگ ، ایالات متحده و چین. ما می بینیم که چینی ها اکنون بیشترین روابط تجاری با غرب را دارند و در طیف گسترده ای از مناطق صنعتی ، اقتصادی و تجاری کشورهای اروپایی ، حتی ایالات متحده و کانادا سرمایه گذاری می کنند.

پرکاربردترین مفهوم در مورد نظم مدرن در حال ظهور ، مفهوم سیاست قدرت بزرگ یا “سیاست قدرت بزرگ” است. به عبارت دیگر ، قدرتهای بزرگ در تلاشند تا تأثیر جغرافیایی را برای خود ایجاد کنند و از سیاست های خود بهره مند شوند. به عنوان مثال ، روسیه این سیاست را در اوراسیا ، چین در آسیا اقیانوسیه و ایالات متحده در نیمکره غربی اجرا کرد. البته ، ما می دانیم که هیچ کشوری مانند روسیه در سطح چین و ایالات متحده در این بازی نوظهور وجود ندارد. بنابراین در شرایط فعلی ، رقابت اساسی بین پکن و واشنگتن ادامه دارد. در این حالت ، چین سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی را نمی خواهد ، بنابراین به دنبال دو قطبی سازی فضا نیست. این یک موضوع مهم و مهم است که باید در نظر بگیرید. به عبارت دیگر ، در حالی که چین و ایالات متحده در حال حاضر با یکدیگر در حال رقابت هستند ، هیچ رقابت کاملی بین آنها وجود ندارد. همانطور که اکنون می بینیم ، واشنگتن و پکن تعاملات گسترده ای در تجارت با یکدیگر دارند و حداقل تاکنون سعی کرده اند از درگیری های نظامی باز جلوگیری کنند.

خوب است بدانید که چین بندر بسیار مهمی را در پرو و ​​در نزدیکی ایالات متحده باز کرده است. موجود در پاناما ؛ این کشور که جامع ترین روابط تجاری و اقتصادی با برزیل را دارد ، مسئولیت انتقال نفت از خلیج فارس به خاورمیانه ، جایی که سربازان آمریکایی به طور سنتی حضور داشته اند ، مسئولیت انتقال نفت را بر عهده دارد. بنابراین ، با وجود افزایش رقابت بین ایالات متحده و چین ، دو کشور به دنبال درگیری ایدئولوژیک ، اقتصادی و نظامی نیستند.

من یک بار دیگر تأکید می کنم که تاکنون این مورد بوده است و ممکن است اوضاع در آینده متفاوت باشد. ارزیابی آمریکایی ها این است که افزایش قدرت نظامی چین می تواند شرایط و معادلات را تغییر دهد. از طرف دیگر ، ما شاهد افزایش قدرت های بین المللی و کشورهایی مانند برزیل ، اندونزی ، آفریقای جنوبی ، Türkiye و حتی عربستان سعودی با هم با ایالات متحده و هم در چین هستیم. هند همچنین می تواند در این گروه گنجانده شود. کشورهای فوق به احتمال زیاد در سیاست های خارجی خود به دنبال استقلال استراتژیک هستند و تمایلی به بازی در درگیری ایالات متحده و چین ندارند.

قدرت کشورهای در حال توسعه نقش اساسی در نظم آینده سیستم بین المللی خواهد داشت

*روسیه و کشورهای اروپایی کجا هستند؟

روسیه در تلاش است تا با حمله به اوکراین ، نفوذ خود را در اوراسیا تثبیت کند ، اما اگرچه هنوز به خواسته های خود نرسیده است ، اما در آسیای میانه و قفقاز ، حوزه های سنتی نفوذ مسکو نیز تأثیرگذار است.

ما همچنین باید در نظر بگیریم که در این دستور جدید ، کشورهای اروپایی دیگر در سایه حمایت نظامی ایالات متحده نخواهند بود. اروپا به دنبال استقلال در دفاع است و خود را در برابر تهدیداتی که ممکن است به امنیت آن حمله کند ، به ویژه روسیه است. اعضای اتحادیه اروپا قراردادهای زیادی را در زمینه تولید سلاح امضا کردند ، آلمان بودجه نظامی خود را افزایش داد ، فرانسه اعلام کرد که آماده است تا چتر هسته ای خود را برای همه کشورهای اروپایی گسترش دهد. اینها بخشی از تلاشهای جدید دفاعی اروپا است.

برای پایان دادن به پاسخ به سؤال خود ، در جهان در حال توسعه ، ایالات متحده و چین در صدر قرار دارند ، در حالی که کشورهای اروپایی و روسی در گذشته رو به کاهش هستند و قدرت آنها در حال کاهش است. اما در عین حال ، سایر کشورهای در حال توسعه در حال ظهور هستند که می توانستند در طول جنگ سرد به عنوان عضو جنبش غیر تراکم عمل کنند ، اگرچه مانند آنها نیست. کشورهایی که ما آنها را قدرتهای بین المللی نوظهور می نامیم.

نقش این کشورها در رقابت بین ایالات متحده و چین مهم است. یعنی هر یک از دو بازیگر برجسته جهان جدید که می توانند بیشتر این قدرت های نوظهور را به دست آورند ، برتر خواهند بود. به عبارت دیگر ، ما می بینیم که ترامپ نسبت به مکزیک تحمل دارد ، برزیل را به دلیل همکاری اقتصادی خود با چین انتقاد می کند ، اما این انتقادات را در همان سطح نگه می دارد و سعی می کند Türkiye را در محور غربی نگه دارد یا هند را به روسیه و چین نزدیک کند. بنابراین ، قدرت کشورهای در حال توسعه نقش اساسی در آینده سیستم بین المللی خواهد داشت.

موضع ایران در خاورمیانه به گونه ای است که چین و ایالات متحده نگران رفتن به قدرت دیگری هستند / ایران مجبور است از سیاست قدرتهای میانه و نوظهور پیروی کند.

*جایگاه ایران در این معادله قدرت کجاست؟ یک ایرانی که تحریم های سازمان ملل را از 26 اکتبر برطرف نمی کند.

نکته مهم برای در نظر گرفتن این است که ما تجربه خوبی در درگیر شدن در محور رقابت قدرت عالی نداریم. موضع ایران در خاورمیانه به گونه ای است که هر دو قدرت بزرگ جهان ، چین و ایالات متحده ، نگران رفتن به ایران هستند. در این شرایط ، من معتقدم که ایران باید سیاست قدرتهای میانه و رو به رشد را دنبال کند و مانند هند ، اندونزی و برزیل رفتار کند. به عبارت دیگر ، در حالی که یک قدرت منطقه ای است ، سعی در داشتن نوعی استقلال سیاست خارجی در عرصه بین المللی و همکاری با هر دو طرف دارد. به نظر نمی رسد که فکر می کنیم در صدر قرار داریم زیرا این امر منجر به رقابت کشورهای قدرتمند مانند جنگ جهانی اول و جنگ دوم می شود. این یک خطر جدی است.

روسیه به سرعت تضعیف می شود / ایران نقش مهمی در بازی های روسی ایفا می کند

از طرف دیگر ، مسئله روسیه نیز برای ایران بسیار تعیین کننده است ، زیرا روسیه در رقابت بین ایالات متحده و چین عقب مانده است و در تلاش است تا نشان دهد که آینده جهان سه چرخه است. اما روسیه به سرعت تضعیف می شود. جنگ اوکراین نیز این وضعیت را بدتر کرد.

من همچنین معتقدم که روسیه در این زمینه به دنبال کمک بیشتری است. به عنوان مثال ، سلاح های هسته ای در بلاروس یا به کشورهایی مانند هند نصب می شوند. ایران در بازی های روسی نقش مهمی ایفا می کند. دخالت ایران در بازی روسیه تا حد زیادی به گسترش نفوذ جغرافیایی و ژئولوژیکی روسی کمک کرده است. این سیاست می تواند ایران را از غرب جدا کند ، یا در بدترین حالت ، روسیه می تواند از ایران در برابر غرب استفاده کند. روسها می دانند که تنش آنها با اروپا یک تنش طولانی مدت است ، بنابراین آنها در تلاشند تا تفاوت بین اروپا و ایالات متحده ایجاد کنند. بنابراین ، در این حالت ، ما باید سعی کنیم از استقلال خود در تنش بین ایالات متحده و چین محافظت کنیم و در بازی های روسی گرفتار نشویم.

ایالات متحده و اسرائیل در تلاشند تا اعتقاد داشته باشند که فعال کردن مکانیسم ماشه و آغاز غنی سازی در ایران به معنای ساخت سلاح های هسته ای است.

*اگرچه برنامه جدایی ایران در پارلمان رأی نداد ، وزیر امور خارجه ما همچنین اعلام کرد که مفاد توافق قاهره با آژانس بین المللی انرژی اتمی ، که امکان نظارت و کنترل آژانس ها را فراهم می کند ، لغو شده است ، و اوضاع در مذاکرات ایران و ایالات متحده هنوز ناشناخته است.

ایالات متحده و تا حدودی اسرائیل در تلاش است تا اعتقاد داشته باشد که فعال کردن مکانیسم ماشه و شروع غنی سازی در ایران به معنای ساختن سلاح های هسته ای است ، بنابراین توجیه حمله تجدید شده به ایران را توجیه می کند. به نظر من ، سیاست ایران نسبت به این عرصه بین المللی باید تا کنون تأکید شود. بنابراین او اصرار دارد که او در تلاش نیست سلاح های هسته ای را برای انکار بهانه غرب تولید کند.

هنوز یک فرصت بسیار کوچک برای دیپلماسی وجود دارد ، اما شرایط دشوارتر وجود دارد

*اگر مذاکرات بین ایران و ایالات متحده ادامه یابد ، آینده می تواند امیدوار کننده باشد؟

من معتقدم که شانس دیپلماسی هنوز بسیار ناچیز است ، اما اوضاع بسیار دشوارتر از گذشته و حتی دو ماه پیش است. از آنجا که درک غرب و اسرائیل این است که دیپلماسی آشتی علیه تهران با معرفی مکانیسم قدرت چانه زنی ایران تقویت شده است.

اما ما همچنین باید در نظر داشته باشیم که حتی در این شرایط ، احتمال توافق صفر نیست. یک توافق جامع ، البته. ما دیگر توافق نامه ای محدود و محدود نخواهیم داشت. به گفته دبیر شورای عالی امنیت ملی ، آمریکایی ها همچنین به دنبال توافق جامع هستند. این باعث می شود اوضاع حتی دشوارتر شود. به همین دلیل می گویم هنوز فرصتی برای دیپلماسی وجود دارد ، اما شرایط دشوارتر است. اما آیا دیدن دیپلماسی یا درگیری نظامی در هفته ها و ماه های آینده لازم است؟

اسرائیل حمله جدیدی به ایران را به عنوان پنجره فرصت می بیند

*درگیری نظامی تا چه اندازه ممکن است؟ هنوز هم اعتقاد بر این است که اسرائیل می تواند دوباره مورد حمله قرار گیرد و غرب تا حدی از این تقاضا پشتیبانی می کند.

هرگونه اقدام نظامی متعاقب آن اسرائیل به دلیل فرصتی است که احساس می کنند به جای تهدید ایران ، نیاز به سوءاستفاده دارند. هر دو روسیه در حمله خود به اوکراین و اسرائیل در حمله خود به ایران ادعا کردند که این حملات به نوعی مغرضانه بوده است. به عبارت دیگر ، کشورهای اشغالگر فکر می کردند که اگر این کار را انجام ندهند ، این فرصت را از دست می دهند. اگر فضای اسرائیل پنجره ای از فرصت باشد ، ممکن است آنها بخواهند از این فرصت استفاده کنند زیرا اگر ایران بخواهد ظرفیت دفاعی خود را تقویت کند و اقدامات دیگری را برای بهبود دفاع خود انجام دهد ، اسرائیلی ها این فرصت را به دست می آورند.