این مسابقات در تیم ملی ایران بدون اخبار احمد نورولایی به پایان رسید. همانطور که می دانید ، حدود دو سال پیش ، هافبک ایران به بهانه اعتراض به آزار و اذیت مسابقه ایران -هنگ کنگ از تیم ملی خارج شد.
از آن زمان ، اطلاعات بیشتر منتشر نشده است. خود نورولی در مورد آن کلمه ای صحبت نکرد و اظهارات کارمندان واضح و قانع کننده نبود.
اما آنچه واقعاً اتفاق می افتد ، سوزش و ناپدید شدن بهترین روزهای بازی یک هافبک استاندارد و با استعداد است. شکاف در وسط منطقه می تواند به وضوح قابل مشاهده باشد. در بین کارشناسان ، تقریباً یک اجماع عمومی وجود دارد که اگر او به تیم ملی دعوت شود ، نوروله می تواند مفید باشد ، اما این فرصت از دست رفته است. او جام آسیا را ربوده و می ترسد که اکنون فرصتی برای حضور در جام جهانی نخواهد داشت و فوتبال ملی وی کاملاً تکمیل خواهد شد.
کاملاً ، کاملاً و کاملاً یک پدیده به دنبال بازیکن و بدون شک است. این تخلف باید هزینه آن را بپردازد و محافظت از این قانون می تواند به رشد و توسعه هر تیمی کمک کند. با این حال ، پرونده احمد نوروالله از بسیاری جهات عجیب است. اول ، این بازیکن در فوتبال ایران تاریخ بسیار بدی دارد و هیچ کس از سر و صدای پر سر و صدا نشنیده است. از طرف دیگر ، در همان تیم ملی که توسط همان کارکنان اداره می شد ، اتفاقات بسیار بدتری رخ داد که همه مردم دیدند ، اما هیچ مشکلی با تخلفات پیشرو وجود نداشت.
به عنوان مثال ، تحت نظارت فرمانده آزمون و امیر قلانی سامان احدوس ، وی از پیوستن به تهران بحث برانگیز برای امضای توافق نامه تبلیغاتی در مسلح جام آسیا امتناع می ورزد. در این موارد ، اگر توافق تعیین کننده ای با ستاره ها وجود داشته باشد ، می توان گفت تیم ملی بازی را برای مقاومت در برابر بازیکن تنظیم کرده است ، اما وقتی توپ فقط از کلید کم و کم است.
با گذشت ، ممکن است در هر نقطه سوء تفاهم بین تیم و برخی از بازیکنان وجود داشته باشد و هزینه های زیادی را برای این تیم به ارمغان می آورد. هنر “مدیریت” این است که نه اقتدار مربی و نه ریشه بازیکن مبتنی بر این مشکل نیست. نمونه بسیار خوبی از این امر ، رفتار فدراسیون فوتبال ایران ، خماد عزیز عزیز و رئیس جمهور پیشین وهید هاشمی محمد دادکان است. سال چهارم ، هر دو بازیکن به دلایل مختلف تیم ملی را ترک کردند.
ایران همچنین در آستانه از بین بردن در برابر از دست دادن خانه غیر منتظره علیه اردن بود. Dadkan هر دو بازیکن را به تیم ملی برگرداند بدون اینکه در آن زمان توسط برانکو ایوانوویچ ، سرمربی تیم ملی آسیب دیده باشد و روشنایی را اضافه کرد و سپس باعث قطر شد. بنابراین ، تیم ملی از ظرفیت خود استفاده کرد و از فاجعه بلند کردن زود هنگام از صلاحیت ها نجات یافت. وهید هاشمی بعداً گفت: “من مهمترین هدف ملی خود را در همان مسابقات انداختم. پس از دادگاه ها ، بدترین افراد وارد فوتبال ایران شدند.” آیا وهید اشتباه است؟ احتمالاً نه!
ارسال پاسخ