فلاپی Tanaz Sadat Hosseinifar ؛ دستور همبرگر از دبی مک دونالد در تهران تصویری از دنیای نامحدودی را ارائه می دهد. اما پشت این تصویر پنهان است: آیا ما یک دنیای واقعی هستیم یا یک فریب بصری؟
به گفته انتخابتو ، 2 میلیون Tomani برای رسیدن به همبرگر مک دونالد در ایران. این ویژگی یکی از منوی فست فود ایران است. این صاحب فست فود ، مانند بقیه کارها ، در فکر این است که در میان صدها رقیب در تهران دیده شود. اما به نظر می رسد که هزینه میلیون ها نفر برای وبلاگ نویسان مواد غذایی کمی تکرار می شود ، بنابراین باید کمی بیشتر پیش برود.
این ایده ها زمانی اتفاق می افتد که بینندگان اینستاگرام دیگر با تکرار وبلاگ نویسان سرگرم کننده نیستند و بدون وقفه تغییر نمی کنند. بنابراین چگونه می توانید به قله برسید؟ درست مانند فیلم های علمی -FI که تصور مخاطب را منتشر می کنند ، باید ایده و محدودیت های جدید خود را کنار بگذارید. اما عواقب این انتقال محدودیت چیست؟ آیا این ترس از ایجاد احساس فقر ، بازگشت یا افتخار است؟
گنته ۱۵ میلیون
وی گفت سخنگوی کمیسیون ادغام فاکتور بودجه ، یکی از این دو ایرانی زیر حد فقر است. با این حال ، یک مقام سابق شورای کار بالاتر ، حداقل هزینه افراد خانوار را بیش از 5 میلیون دلار تخمین زده است. در همین حال ، حقوق سال تقریباً 2 میلیون و 6 هزار تومان است. بنابراین ، خرید همبرگر مک دونالد ، 6000 دلار.
این گزارش نشان می دهد که ما براساس کل حقوق و محاسبه 2 ٪ برای هزینه هایی مانند مسکن ، به تعدادی از 4.3 ریال رسیده ایم که از هزینه تهیه سبد غذایی بهینه فاصله دارند و 2 ٪ را برای هزینه هایی مانند مسکن محاسبه می کنیم. بنابراین ، تأمین مواد غذایی برای یک خانواده با فاصله قابل توجهی پر از درد روبرو است. در چنین شرایط اقتصادی ، آیا می توانیم به یک همبرگر 5 میلیون دلاری فکر کنیم؟
داستان محدود به همبرگر نیست. سایر وبلاگ نویسان نیز حس عقب ماندگی ایجاد می کنند. به عنوان مثال ، یک وبلاگ نویس ویدئویی از خرید شبانه کودک کودک کودک کودک در روزهای جشن منتشر کرد: 2 دست ، 1 میلیون و 6000 ، 1 میلیون و 6000 حلقه طلا ، مراقبت از پوست و مو و پدیکور. آیا افراد 5 ساله در جامعه می توانند چنین مواردی را خریداری کنند؟ احساساتی که پس از تماشای این فیلم در خانوارها ایجاد می شود چیست؟ به عنوان مثال ، پدری که خانواده را با حداقل حقوق باز می گرداند.
در مقالات دیگر ، تاریخ ها با استیک طلای و طلای طلا همراه است. آنها بیش از نیم میلیون تومان برای نیم کیلو قرار ملاقات دریافت می کنند. در پشت این تبلیغات وبلاگ نویسان قرار دارند که بیش از 5 میلیون دلار در ماه درآمد دارند.
همچنین نشان دادن صف های طولانی در مناطق سایبر مؤثر است. افرادی که این صف ها را می بینند احساس می کنند که چرا حضور ندارند و فکر می کنند عقب نیستند. بسیاری از وبلاگ نویسان مواد غذایی یک صف طولانی برای خرید بسته های سیب زمینی با بسته های مختلف نشان می دهند و مخاطبان فکر می کنند که او باید صبح در مقابل فست فود بایستد تا از پشت آن جلوگیری شود. یا خرید از برخی بازارها مانند بازار پروانه ، که باعث می شود مخاطب از خرید کالاها نصف گران باشد. نتیجه صف های طولانی در راهروهای کوچک این بازار موقت.
با این حال ، در بسیاری از موارد ، حقیقت به دور از آنچه در اینستاگرام دیده می شود نیست. اسان گلموهمدی گفت: “دنیای اینستاگرام واقعاً دنیای واقعی و دور از دنیای واقعی است.”
ترس از ماندن در لبه با دیدن تبلیغات اینستاگرام
با این حال ، یک سؤال مهم پیش می آید: این واقعیت چیست که مردم در معرض این تبلیغات قرار می گیرند و چه چیزی بر آنها تأثیر می گذارد؟
به گفته برخی از تحلیلگران ، محصولات اینستاگرام احساس می کنند که باید به دست بیایند. در غیر این صورت ، شما عقب مانده اید. به این محصولات نمی توان رسید. آنها بلافاصله تعریف می شوند ، اما تقریباً در دسترس نیستند.
بعضی اوقات نتیجه یک پرواز بلند یا پرواز بین قاره ای. این مانند این است که شما را از دبی یا اجاره پرواز برای شما در بازار پروانه و رسیدن به محصول مورد نظر به دلیل جمعیت به شما بیاورید. همه شهروندان بی شماری که در آنجا بودند ، محصولات ارزان و متفاوتی را خریداری می کردند و همه از دست اول نگران بودند.
از طرف دیگر ، حضور این محصولات در جدول زمانی شما نشان دهنده وضعیت اجتماعی است: شما به آنجا رفتید ، می فهمید ، شما فردی هستید که چنین زندگی را زندگی می کند.
“پخش و گسترش این صفحات در زمینه سایبر منجر به آسیب بیش از حد و نارضایتی سیاسی و دولت از مردم ، به ویژه افراد محروم می شود.” می گوید
از دیدگاه روانشناختی ، دیدن چنین محتوا فقر و احساس گذشته نگر را ایجاد می کند. پدیده ای معروف به “ترس از ماندن در لبه”. گزارشی از رسانه های دولتی می گوید: “مردم به طور طبیعی به احساس ارتباط ، تأیید اجتماعی و تعلق نیاز دارند.” “هنگامی که این نیازها به روشی سالم پاسخ داده نمی شود ، مردم به دنبال گزینه های دیگری مانند مقایسه با دیگران در سایبر هستند.”
احساس عدم اضطراب و اضطراب در انسان
با نگاهی به تبلیغات و سبک زندگی برخی از وبلاگ نویسان در بینندگان که جزئی از این زندگی لوکس نیستند. با این حال ، برخی می توانند این تجربیات را به عنوان سبک زندگی بنامیم. نمونه ای از این سخنان محمد رضا گلزار بود که به انتقاد از زندگی لوکس خود گفت: “سبک زندگی پخته نشده”.
به گفته برخی تحلیلگران ، چنین حرکاتی ابزاری برای نمایش وضعیت اجتماعی و سبک زندگی است. از طرف دیگر ، مردم مخاطب هدف هستند. در این زمینه ، مریم به یک خبرنگار گفت: “من فکر می کنم ، به خودم می گویم: شما هنوز به آنجا نرسیده اید ، شما بخشی از این تجربه لوکس نیستید. اما گاهی اوقات ممکن است من یک محصول باورنکردنی را هزینه کنم. در بعضی موارد ، من از این روند استفاده کردم زیرا فقط خارج از چرخه مد بود ، زیرا نمی توانم در برابر غذا مقاومت کنم.”
برخی از آنها در تلاشند تا انفجارهای اینستاگرام را منطقی تر کنند تا در دام قرار نگیرند. “قانون اینستاگرام خوب است تا آنچه را که خواهید دید بررسی کنید.” محسن گفت. گفت به چیز دیگری نگاه کنید ، محموله های بیشتری را در این زمینه به شما نشان می دهد. بنابراین پر از نظریه پردازان است که در مورد حرفه اکتبر من صحبت می کنند. “با این حال ، فرد باید بیدار باشد زیرا در بعضی موارد ، سخنان او صحیح نیست و من باید با اظهار نظر به آنها هشدار دهم.”
“به هر حال ، دختر من به اینستاگرام می رود و بعضی اوقات وبلاگ نویسان همسالان را می بیند. اما در دنیای واقعی ، خرید یک وعده غذایی ساده به یک چالش تبدیل شده است ، چگونه می توانم یک بار در ماه لباس های مرسوم بخرم؟”