به دلیل این فقه ممکن است تصمیمی نقض شود

به دلیل این فقه ممکن است تصمیمی نقض شود


Emadeddin Baghi در Etemad نوشت: “این مقاله با هدف جلب توجه نهادهای مسئول ، به ویژه قضات و قوه قضاییه ، به ویژه نهادهای خیریه و مؤسسات امیدوارکننده ، از آنجا که ماده 5 قانون برنامه پنجم آنها را مجبور کرده است که روند صدور تصمیمات حقوق بشر را علیه جمهوری اسلامی متوقف کنند.”

1- هر اکتبر (5 اکتبر) یک روز بین المللی است ، و در حالی که بحث های انتقادی در مورد اعدام ها در سراسر جهان وجود دارد ، تقریباً سه چهارم از 5 کشور عضو سازمان ملل مجازات را لغو یا اجرا کرده اند ، در حالی که برخی از کشورهای اسلامی آن را اجرا نمی کنند. با این حال ، در عمل ، اجرای بیشتر جمله از اجرای جمله جلوگیری می کند. به عنوان مثال ، در سال نهم ، نه از پنج کشور عضو سازمان ملل مجازات اعدام را تحمیل نکردند.

از اقلیت باقیمانده ، فقط 1-5 دارای بالاترین آمار در ایالات متحده ، چین ، ایران ، عربستان سعودی و مصر است و اعدام های سال در سایر کشورها بسیار کم است و در حالی که برخی از انگشتان واحد در تعداد کمتری یافت می شوند ، جمعیت آنها بیشتر از ایران است. در میان چهار کشور (ایالات متحده ، چین ، ایران ، عربستان سعودی) ، ایران همیشه در رده دوم یا سوم قرار گرفته است.

تا دو سال پیش در ایران ، تعداد اعدام ها بین 2 تا 5 اعدام در سراسر کشور در نوسان بود ، در نسبت اعدام ها به جمعیت در رده سوم قرار گرفت ، اما در دو سال گذشته در رده دوم قرار گرفت که این یک رویداد ناگوار است. البته اگر آمار بیش از 5 اعدام سازمان ملل را نسبت به جمعیت بپذیریم ، می توان گفت ایران اول و دوم چین خواهد بود ، اما من شک دارم که برخی از منابع ارائه دهنده این اطلاعات به خوبی شناخته شده اند و فکر می کنم داده های آنها غیرقابل اعتماد و در سیاست است.

در حقیقت ، نیروهای سیاسی در زمینه حقوق بشر می توانند نهادهای بین المللی را هدایت کنند. در ایران ، فقدان اطلاعات و سانسور شدید دولت و همچنین ممنوعیت تشکیل نهادهای غیرنظامی مستقل و نظارتی ، به این معنی است که نهادهای بین المللی چاره ای جز تکیه بر داده های کثیف ندارند. حتی اگر به داده های منتشر شده اعتماد نشود ، اطلاعات مورد ما نشان می دهد که بدون شک تعداد اعدام ها در دو سال گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.

2. اول از همه ، من باید در مورد محدودیت های به اصطلاح حقوق بشر و اقدامات ناب چیزی بگویم. به عنوان کسی که قدیمی ترین و جامع ترین مطالعات کتبی و کاربردی را در زمینه مجازات اعدام انجام داده است ، اولین مقاله ای که در ماه سپتامبر در روزنامه Neshat نوشتم ، منجر به توقیف روزنامه و حبس نویسنده ، ویراستار و کارگردان آن شد و متعاقباً شش کتاب ، ده ها مقاله و رویداد منتشر کرد. اینگونه است ، و آنچه من می گویم و می نویسم قطعاً زیر پرچم آنچه آنها با این شعار انجام می دهند نیست.

زیرا “نه به اعدام” ، اگرچه مثبت است ، اما اکنون به مخالفت سیاسی مخالفت سرنگون تبدیل شده است. شرکت های رسانه ای ، به ویژه شرکت هایی که بخشی از مخالفان در جنگ تهاجمی ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران هستند ، از قتل مردم ایران حمایت کرده اند و جامعه غزه یا کسانی را که از غزه دفاع می کنند ، نمی پذیرد.

ما اخبار مربوط به اعدام ها را در وب سایت قوه قضاییه می بینیم. اینها جدا از تعداد زیادی از مجرمان مواد مخدر و جرایم دیگری است که به طور عمومی فاش نمی شوند ، و گاهی اوقات خبرهایی را که توسط خانواده های زندانیان یا خودشان ارسال می شود می شنویم. ممکن است در اکثر جامعه بی تفاوتی وجود داشته باشد ، اما نه مدافع حقوق بشر و نه خود دولت نمی توانند و نباید نسبت به این اعدام ها و پیامدهای آنها بی تفاوت باشند.

2. از آنجا که من محتوای همه موارد را نمی دانم ، به ماهیت پرونده ها نمی روم. برخی از تصمیمات ممکن است مطابق با قوانین جمهوری اسلامی اتخاذ شده باشد اما با ابزارهای حقوق بشر سازگار نیست و برخی از آنها حتی ممکن است با قوانین موجود در ایران بحث برانگیز باشند.

بحث من در مورد تئوری حقوقی در اینجا ، که نزدیک به 30 سال در جریان است ، در درجه اول بحثی نیست که اعتبار حبس ابد برای حقوق بشر و حقوق مذهبی را بررسی می کند ، اما ادعای من این است که ، اگر شما هر گونه دیدگاهی داشته باشید (اعدام یا نه) ، واقعیت این است که محکومین یک انسان ، یک اشکال یا یک حشره هستند.

حتی آنها جنایتکار و جنایتکار هستند ، آنها فردی با خانواده ، اقوام و اقوام هستند. فقط به خانه چشم بروید ، که به عنوان عزاداری می بینید. با افزایش تعداد اعدام ها ، جمعیت عزاداری به صورت نمایی افزایش می یابد و اثرات غیرقابل انکار را در سطح اجتماعی ایجاد می کند ، به ویژه هنگامی که اقوام و شهروندان با تصمیمات قانع و اجرا نمی شوند و روح انتقام در جامعه را افزایش می دهند.

متأسفانه ، اعدام ها در دستور کار قرار دارند و دولت اهمیتی نمی دهد که هرکدام از این اعضا دارای خانواده و نزدیکان باشند یا راهی برای اعدام هر یک از آنها وجود دارد. من بدینوسیله پیشنهاد آقای اجی را مجدداً تکرار می کنم و درخواست نظرات قوه قضاییه را که برای او نوشتم و چند سال پیش در روزنامه ها منتشر کردم.

همین مشکل در دهه 1980 به وجود آمد و با پیشنهاد آیت الله مونتازری ، یک هیئت قضایی بالا در QOM برای بررسی احکام مرگ در سراسر کشور تأسیس شد. آیت الله محمد گیلانی ، که در ابتدا با تشکیل هیئت مخالف بود ، بعداً ابراز رضایت خود را از تشکیل هیئت ابراز کرد و گفت که حقوق تقریباً 5 نفر نقض شده است.

2. از نظر منطقی ، برای کسانی که به اصول حقوق بشر اعتقاد دارند و به آنها پایبند هستند (نه تفسیرهای من از حقوق بشر) ، مناسب تر است که به منطق و معیارهای حقوق بشر پایبند باشید ، اما برای کسانی که می گویند با وجود آنچه اتفاق می افتد باید بر دین و قوانین مذهبی تأکید شود.

در این سالها ، مردم به جرم “مبارزه” و “خاخام” به اعدام محکوم شدند ، در حالی که iJtihad “داوری” و “مبارزه” محسوب نمی شد. (من می توانم پرونده ها را به صورت جنایی بحث و گفتگو کنم). وسواس و اقدامات احتیاطی تأکید شده توسط شرع در مجازات در نظر گرفته نمی شود.

مجازات اعدام نیز برای جرایم غیر مذهبی تجویز شده ، مانند جرائم مواد مخدر (مجازات حبس و گاهی اوقات حبس) ، در گسترش نامناسب عنوان “فساد بر روی زمین” یا “Moharebeh” اعمال شده است.

1- یکی از مهمترین و روشن ترین قوانین عمومی فیقه ، که بسیار مهم ، انسانی ، ارزشمند و مستند است ، روایتی از پیامبر اسلام است که توسط شیعیان و سنی ها روایت شده است ، و یک موضوع اسلام اسلامی است ، می گوید: فانول-امام اللایی ، در خوشحالی من در الله آلمیتی.

این کلمه که صدها سال در متون مذهبی گنجانده شده است ، باید با طلا نوشته شود. اصطلاح “حد” به مجازات اشاره دارد ، کمیت و کیفیت آن شریعت برای برخی از جرائم توصیف می کند. Moharebeh و فساد روی زمین محدودیت هایی هستند.

روایت/قانون گفت: شما می توانید اجرای مرزها را از مسلمانان حذف کنید (از تمام قدرت خود برای دفع استفاده کنید) ، اگر راهی برای از بین بردن مرز وجود دارد ، این است[متهم] بگذارید این کار را انجام دهد ، زیرا اگر امام در عفو کردن کسی اشتباه می کند ، بهتر است در مجازات آن شخص اشتباه کنید.

اول از همه ، دو نکته توجه را به خود جلب می کند: در کتاب من حق زندگی ، من توضیح دادم که اگرچه وعده معروف جدایی مرزها و مجازات است ، اما برخی از فقها نیز فکر می کنند مجازات محدود است. ثانیاً ، گفته می شود: “Advarova الحدب المصیب المستاتام” ، زیرا این دستور یا قانون در شرایطی صادر شده است که اکثریت قریب به اتفاق مسلمان بوده است و می توان گفت نمونه ای از اصل اساسی عزت گرما به ویژه در دین است. در اصل ، حرمت گرما مهم است. در عین حال ، با توجه به اینکه این قانون فقط برای مسلمانان محدود است ، اکثریت قریب به اتفاق اعدام شده در ایران نیز از مجازات اعدام معاف هستند و باید راهی پیدا کنند تا احکام آنها معکوس شود.

اگر همان قاعده مذهبی و روایی اعمال شود و سایر مجازات های شدید و حبس طولانی مدت به جای مجازات برای محرومیت تجویز شود ، احکام مرگ بسیار کاهش می یابد و استفاده از اسلام به عنوان یک دین خشونت به عنوان بهانه ای برای تبلیغ و تخریب علیه ایران و بهبود تصویر ایران در جهان جلوگیری می شود.