همه دوستان فوتبال در فصل نقل و انتقالات ، وضعیت دو بازیکن جوان را تماشا می کردند. محمد مهدی زار که بازیکن تیم نظامی است ، مدافع گوهار و رضا غندپور است.
این دو بازیکن همه باشگاه های ثروتمند را ارائه دادند ، اما اجلاس این رقابت بین استقلال و پرسپولیس بود. هر از گاهی ، خبر یکی از دو باشگاه ، یکی از دو ستاره رسانه ای ، به خبر تبدیل شد و دوباره روز دوباره!
این کار به جایی رسیده است که رضایت هر دو بازیکن از 1 میلیون دلار فراتر رفته است. باشگاه Peykan توانست از طریق فدراسیون اموال قندیپور را بازگرداند و سرانجام همیشه این چیزی بود که همه ما در فوتبال خود می دانستیم!
بازار تحت نام دو باشگاه اصلی ، ناکارآمدی این دو باشگاه ، هنر عوامل و سرانجام یک دلار و رویای قرارداد لژیونر ، یکی به روسیه رفت و دیگری به شاباب الحلی آمد. دو بازیکن که هنوز 5 ساله هستند و 5 ساله دیگر و می توانند برای تیم UMUT بازی کنند.
آنها مانند گنجی از این عصر ، در سراسر جهان به نظر می رسند. شباب الهلی در گزینه های قندپور نبود ، اما سرانجام آن را خریداری کرد. چند سال پیش ، مانند استعدادهای دیگر ما ، مهدی غدی. این تیم با یک کاپیتان تست و چند ستاره خارجی دیگر مشخص بود که او به غودیپور نمی دهد ، زیرا او بازی نکرد!
اکنون وضعیت فعلی دو بازیکن را ببینید. محمد مهدی زای آخمات گروگی در بازی چهارم بود و رضا غندپور شباب الحلی در این لیست قرار داشت و روی پیشخوان نبود.
همچنین پیش بینی آینده این دو آسان است. شباب همان کاری را انجام می دهد که -ahly de Ghandpour. پس از سقوط پیشخوان ، او او را به تیم های ایران وام می دهد و مجدداً مجدداً مورد استفاده قرار می گیرد و به سایر تیم های امارات با رقم بالاتر وام می دهد و در نهایت آنها را با یک چهره بزرگ به فروش می رساند.
محمد مهدی زار ، محمد غورباننی یا صحخانیزان ، مانند خلیج بصره و سرانجام به کشور ما باز خواهد گشت و به تیم های داخلی ادامه خواهد داد. فقط همسر به جیب باشگاه روسیه می رود ، بنابراین این به معنای اصل تجارت و تجارت در فوتبال است!
منظورم این است که این حلقه گمشده فوتبال بدون مدیران فوتبال است. بازیکنان جوان و استعدادهای عالی به راحتی متعلق به باشگاه های خارجی هستند و باشگاه های ما فقط برای دریافت آنها پول خرج می کنند. بازیکن روح مفقود شده و ضعیف به ایران باز می گردد و زنده می شود و تسکین می یابد و فایده وارد جیب باشگاه خارجی می شود.
در وسط ، بازیکنان جوان ممکن است نیاز به سوزاندن کمی برای آینده خود داشته باشند. یک بازیکن شش ساله که یک پیشنهاد خارجی دارد می تواند پس از پخت و پز تجربیات بیشتر و آشپزی در بازی های ملی برای جلوگیری از تبعید ، بیرون برود. بازیکنی که در کشور ما تحت فشار قرار نگرفته است ، شانس کمتری در یک کشور خارجی دارد.
ما امیدواریم که قندپور و زار آخرین نمونه این حلقه شرور از استعدادهای جوان ما باشند.
ارسال پاسخ