بعدی- فال گرفتن از آثار ادبی یکی از باورهای قدیمی این کشور است. با گذشت زمان، ساکنان این سرزمین ها به نویسندگانی روی آوردند که فکر می کردند کلمات درستی دارند. اما با گذشت زمان تنها حافظ در فرهنگ عامه ما ماندگار شد.
ای شاهد مقدس که حجاب تو را بر سر دارد
و مرغ بهشت که دانه و آب می دهد
با دیدن این فکر دردناک خوابم برد
کاگوش خانه آسایش و خواب شما شد
از درویش نپرس، می ترسم این اتفاق نیفتد
افکار بخشش و حفظ ثابت ها
راه دل عاشقان آن چشم خمار بود
از اینجا معلوم است که مستی از شراب
تیری که زدی به قلبم خورد
پس دوباره به چه چیزی فکر کنیم؟
هر ناله و فریادی که می کردم نشنیدی
به نظر می رسد نگارا قد بلندی دارد قربان
با هش این با بدیا فاصله زیادی دارد
غول بیابان را نگذارید به سراغ شما بیاید
وقتی بزرگتر شدی به کدام دین روی می آوری؟
سبت ها تلف شد
ای قصر دل نشین، سرای انسی
پروردگارا بلای ایام نابودی را به بار نیاور
حافظ برده فراری از اخته نیست
اگر صلح کنی به خاطر تو نابود می شوم
فرهنگ لغت: خماری چشم: خماری
تعبیر عرفانی:
1- برای تحقق این نیت باید همه جوانب را سنجید تا فریب نخورید. زیرا سرابی در راه است و دیگران سعی در فریب شما دارند. بنابراین باید به جنبه های تجاری توجه داشته باشید و دست به رفتارهای بی پروا نزنید که پشیمان شوید.
2- حضرت حافظ در بیت پنجم می فرماید:
تیری که به قصد کشتن قلبم زدی به هدف نرسید. نمی دانم نظر درست شما دوباره در مورد ما چه خواهد بود.
3- از گرداب فرار کردی. سپس سعی کنید به این ورطه نیفتید که هیچ فرد باهوشی نمی تواند از یک سوراخ دو بار وارد آن شود.
تفسیر شعر:
به کسی وابسته می شوید و نگران می شوید که رقیبتان بر شما پیروز شود و این فکر آسایش و آرامش را از شما سلب می کند. فکر می کنی او تو را نمی شناسد. راه درست را برای رسیدن به هدف انتخاب کنید تا در دام افراد بد نیفتید و در مسیر اشتباه نیفتید. از جوانی خود نهایت استفاده را بکنید و هدف خود را از خدا بخواهید که محقق خواهد شد.
ارسال پاسخ