توطئه علیه دولت از درون وزارت امور خارجه؟

توطئه علیه دولت از درون وزارت امور خارجه؟


مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا اخیراً جلسه‌ای برگزار کرد که در آینده سیاست خارجی ایران با مشارکت معاون سیاسی ریاست جمهوری مهدی سانای و وزیر امور خارجه پیشین محمد جواد زاریف و معاون امور استراتژیک مهدی سانی مورد بحث قرار گرفت.

به گفته تاسنیم ، همانطور که توسط رسانه های طرفدار دولت گزارش و خلاصه شده است ، این جلسه انتقاد ضمنی یا گاه صریح از دیپلماسی دولت است! در این جلسه ، صنائی هشدار داد که هیچ برنامه ای برای آینده در وزارت امور خارجه وجود ندارد و گفت: “او نمی داند کدام دستور سیاست خارجی ، به ویژه پس از جنگ 6 روزه و بازگشت تحریم ها!”

چند حرف برای گفتن در مورد این جلسه و اظهارات آقای صنعا و زاریف وجود دارد:

2. محتوای ارائه شده در این جلسه و نمایندگی آن در رسانه های طرفدار دولت تقریباً هیچ معنایی برای مخاطب ندارد ، غیر از این واقعیت که دولت از دولت انتقاد می کند! معاون سیاسی ریاست جمهوری ، به همراه محمد جواد زاریف ، رسماً دولت را محکوم می کند که هیچ برنامه ای برای دیپلماسی در طول و بعد از مکانیسم ماشه و به ویژه با تغییر در نظم جهانی ندارد! مخاطب هدف دقیقاً چه چیزی باید این محتوا را بخواند؟ آیا او در این مورد در TR فکر می کند؟

2. خلاصه این جلسه به روش خاص خود جالب است. آقای صنعا و آقای زریف به وضعیتی که در طول مکانیسم ماشه برای کشور بوجود آمده اند ، می توانند سؤالات نظری ناقص در مورد دیپلماسی ایرانی را مطرح کنند. حتی آقای صنعا ، یکی از بنیانگذاران مکانیسم ماشه در براجام ، ایران را مقصر می داند ، چرا شما به روش های عالی برای بیرون آمدن فکر نمی کنید؟ معنای کلی این بعد این است که بلندگوهای این اجلاس در مسدود کردن کشور باهوش هستند ، در حالی که برخی دیگر فاقد عقلانیت دیپلماتیک هستند! چه کسی این ادعا را مطرح می کند؟ طرفداران یا نمایندگان همان موضوع ؛ یعنی مکانیسم ماشه. این خرافات اگر به دلایلی آسیب نبیند ، شنوندگان را شگفت زده می کند.

2. علائم بیشتر از سطح بالای توهمات دیپلماتیک که در این جلسه حاکم بودند این است که آقای صنعا در فلسطین اشغالی و تشکیل دولت فلسطین در کنار دولت اسرائیل به برنامه دو کشور اشاره کرد و از دولت خواست تا در مورد این دیدگاه ها نظر خود را جستجو کند. کسانی که با موضع آقای صنعا آشنا هستند ، حدس می زنند که او احتمالاً معتقد است که ایران باید چنین دیدگاهی را در نظر بگیرد! مغالطه این دیدگاه این است که اولین و بزرگترین مخالفت با این طرح دو کشور رژیم صهیونیستی و حامی اصلی آن در آمریکا بود. آنها در واقع مانع ، اراده و جلوگیری از ایجاد یک کشور فلسطین می شوند. حال ، منطق ایران می تواند به چنین نظریه ای ساختگی و باز هم کشور را به دستور کار خود بیاندازد؟ آیا این همان ماشه ای نبود که یک دهه از کشور خارج شده بود؟

2. برخی تجزیه و تحلیل می کنند که این عمل در واقع یک بسیج به ظاهر نظری علیه دستگاه دیپلماتیک دولت و وزارت امور خارجه پزشکی است. یعنی معاون سیاسی و معاون رئیس جمهور در جلسه به ظاهر نظری علیه وزارت امور خارجه صحبت می کنند ، هنگامی که یکپارچگی و عقلانیت دولت یک ضرورت است ، به ویژه در زمینه سیاست خارجی. ما قصد نداریم آنچه را که آقای صنعا به دنبال آن است بخوانیم ، اما اینکه آقای اراکچی موفق شود یا نه ، چنین انگیزه ای هنوز غیرممکن است.

2. برخی از گزارش ها حاکی از آن است که آقای صنعا باید به عنوان سفیر ایران در روسیه مجدداً مورد استفاده قرار گیرد. این خبر هنوز توسط منابع رسمی تأیید نشده است ، اما به اصطلاح شایعه و شوخی اصلاً خوب نیست. به دلایل مختلف:

اول: آقای صنعا قبلاً سفیر ایران در روسیه بود ، از قضا در یکی از ناموفق ترین دوره ها.

دوم: آقای صنعا در بسیاری از مواضع نشان داده است که او غربی تر است نه گزینه ای برای نگاه به شرق و او همان خیال وسترن را دارد. پس چرا چنین شخصی دوباره سفیر ایران در روسیه خواهد بود؟

سوم: آقای سانائی در حال سردرگمی دیپلماسی خارجی دولت است ، اما اگر شایعات صحیح است و او می خواهد سفیر روسیه باشد ، آیا این خیلی متناقض نیست؟ اگر این اتفاق بیفتد ، نباید صریحاً از آن پرسید که آیا به نظر مشکوک است؟ چه کسی می تواند در پشت چنین برنامه های عجیب و غریب برای قدرت باشد؟