دورجدید پس از پنج دور مذاکرات هسته ای غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده ، ما شاهد ابتکارات و برنامه های مختلفی با هدف حل اختلافات در مورد هسته ای ایران بین ایران و ایالات متحده هستیم. به عنوان مثال ، طرف آمریکایی به جای بسته شدن فعالیت های هسته ای ایران مانند غنی سازی اورانیوم ، در مورد ایده ایجاد یک کنسرسیوم محافظه کار هسته ای با حضور ایران ، ایالات متحده و تعدادی از کشورهای خلیج فارس صحبت می کند.
به گفته انتخابتو؛؛؛؛ البته تهران ، البته ، با خشونت ، منافع ملی فکری وی را رد و ارزیابی کرد. ایران معتقد است که این ایده نباید ایران را از فعالیتهای قانونی هسته ای و حقوقی در توافق نامه NPT محروم کند. با این حال ، به ویژه در مورد پرونده هسته ای مورد هسته ای ایران از یک سری رسانه های غربی ، که دائماً توسط دولتمردان آمریکایی تأکید می شود ، بحث می شود. در اوایل دهه 2000 ، هواداران این ایده بیان می کنند که چه اتفاقی برای پرونده هسته ای لیبی افتاده است.
در حال حاضر ، در آن زمان ، ، معما قذافی ، رهبر لیبی ، به همه توانایی های هسته ای کشور خود برای حذف تحریم ها علیه لیبی داد. در آن زمان ، دولت های غربی تمام استعدادهای هسته ای لیبی را از کشور خارج کرده و آن را نابود کرده اند. با این حال ، سرانجام نه تحریم ها علیه لیبی حذف شد ، و نه کشور نتوانست ضمانت های جدی امنیتی را ارائه دهد. چند سال بعد ، دولت لیبی به رهبری معما قذافی با همکاری قدرتهای غربی و ناتو سرنگون شد.
جالب اینجاست که مقامات ارشد اسرائیلی گفتند که پروژه لیبی سناریو برای توانایی هسته ای ایران بارها گفته است. با این حال ، حداقل به چهار دلیل مهم ، این سناریو اساساً در ایران تأثیرگذار است و اساساً ایران و لیبی را مقایسه می کند ، نوعی قیاس را برانگیخته است که مربوط به واقعیت های میدانی نیست. بنابراین ، بدبخت نیست که بگوییم TRP ها به نوعی از توهم لیبی ایران رنج می برند.
1: ساختارهای مختلف سیاسی در مدیریت پرونده هسته ای
رژیم سابق لیبی یکی از ذهنی ترین و مرکزی ترین سیستم های سیاسی بود. در این سیستم سیاسی ، تمام تصمیمات توسط دیکتاتور سابق دیکتاتور معما قذافی گرفته شده است. با این حال ، بر خلاف لیبی در ایران ، ما یک سیستم اصلی را نمی بینیم ، و مؤسسات مختلف حاکمیتی وجود دارد که پرونده هسته ای ایران را توسعه می دهند و طبق آنها تصمیم می گیرند.
این نوع مدیریت مورد هسته ای ، که بیش از یک دولت متمرکز و مرکزی است ، می تواند به منافع ملی یک کشور خدمت کند. در حقیقت ، سیستم محاسبه در مدیریت پرونده هسته ای سیستم سیاسی ایران دقیق تر از لیبی است ، جایی که قذافی اولین و آخرین تصمیم گیری است -تصمیم گیری برای تضمین منافع ملی ایران. به همین دلیل ، فلسفه حاکمیت در ایران و لیبی قذافی کاملاً متفاوت است و خروجی های مختلفی در مورد علت هسته ای ایران تولید می کند.
2: لیبی قذافی عمق استراتژیک نداشت
رژیم سابق لیبی ، به رهبری معما قذافی ، عمق استراتژیک نداشت. با این حال ، سیستم سیاسی ایران هم در ترکیه و هم در محیط منطقه ای و بین المللی از عمق استراتژیک قابل توجهی برخوردار است و این یک مسئله قوی برای این کشور است. در منطقه بومی ، موضوعات و رشته های مختلفی وجود دارد که مردم را به سیستم سیاسی ، اعتقادات و گفتمان ها وصل می کند. در همین زمان ، گفتمان ایرانی در محیط منطقه ای و بین المللی از حمایت جدی برخوردار است.
به طور خاص ، در منطقه غرب آسیا ، محور مقاومت تحت رهبری ایران یک شبکه پیچیده از قدرت است که باعث ایجاد اهرم قدرت جدی برای ایران می شود ، که به دست آوردن مهم و مؤثر برای ایران در میان تحولات مهم بین المللی است. به یاد داشته باشید که رژیم قدیمی لیبی یک سیستم سیاسی کاملاً منزوی و ضعیف از نظر سیاسی است ، ایران شبیه لیبی قذافی نیست ، نه ارتش و نه سیاسی ، که تأیید می کند که جهان غرب اساساً یک پیشنهاد غیرواقعی است.
3: قابلیت های هسته ای ایران وارد نمی شود
ظرفیت هسته ای رژیم قدیمی لیبی تا حد زیادی وارد شده و البته در مراحل اولیه بود. با این حال ، در 20 سال گذشته ، ایران در زمینه های مختلف انرژی هسته ای پیشرفت چشمگیری داشته است و البته یک بازیگر مستقل در تجهیزات نیروی انسانی و هسته ای. علاوه بر این ، تأسیسات هسته ای ایران و البته مراکز تحقیق و توسعه در منطقه در جغرافیای ایران متنوع و پراکنده است.
این تنها اقداماتی مانند ترور یا خرابکاری برای ایجاد کسر موقت و کوتاه در قالب پرونده هسته ای ایران انجام می دهد. در سالهای اخیر ، ما شاهد ترور دانشمندان پیشرو هسته ای و خرابکاری در برخی از تأسیسات هسته ای بوده ایم ، اما دیدن گرایش تاریخی پرونده هسته ای ایران نشان می دهد که ایران با پیشرفت در منطقه نامشخص تقویت شده است. از این منظر ، ایران شبیه رژیم لیبی و علت هسته ای دوره قذافی نیست.
4: گفتمان پرونده هسته ای ایران
در سالهای اخیر ، استعدادهای هسته ای ایران به سمبل استقلال و قدرت ملی تبدیل شده است. شهدای ایران و منطقه ای که در آن خارج شده اند به عنوان یک تحقیر ملی در نظر گرفته می شوند. به عبارت ساده ، ایرانیان آنها را نمادی از پیشرفت انرژی هسته ای کشورشان ، استقلال و عزت می دانند. این از نظر رژیم قذافی در مورد پرونده هسته ای متفاوت است ، که آن را ابزاری امنیتی برای رژیم سیاسی می داند.
از این منظر ، ظرفیت هسته ای ایران هویت جدی و عمیقی برای مردم این کشور دارد. در همان زمان ، ایران از تجربه Brajam عبور کرد. توافق نامه ای که ایران تمام تعهدات خود را انجام می دهد ، اما در عمل به منافع واقعی توافق نمی رسد.
اگر تصور کنیم که یک بار دیگر دولت ایالات متحده و به ویژه TRP ها در دام قرار می گیرند ، خیلی واقع بینانه نخواهد بود. دولت آمریكا به دنبال توافق گسترده تر با ایران از واسطه است ، اما ایران همچنین به دنبال توافق است كه دارای نقص تیپ نباشد و حقوق و منافع ملی ایران را تضمین می كند. در این مرحله ، رژیم سابق لیبی ایران در مورد هسته ای خود تفاوت های جدی دارد.
ارسال پاسخ