توهم کشنده / اگر من او را نکشید او مرا خواهد کشت

توهم کشنده / اگر من او را نکشید او مرا خواهد کشت


چند ماه پیش ، یک مرد جوان مادر خود را به بیمارستان در جنوب تهران آورد و ادعا کرد: “مادر من پیر است و چند روز بیمار شده است. ناگهان ، او بیمار شد و به زمین افتاد. او به هر چیزی که گفتم پاسخ نداد ، و وقتی اوضاع را جدی گرفتم ، بلافاصله به بیمارستان منتقل شدم.”

به گفته نیوز ایران ، به دنبال اظهارات این مرد 6 ساله ، مادرش در بیمارستان بستری و تحت معالجه قرار گرفت. علیرغم تمام تلاش های کارکنان ، بلکیس 5 روز پس از بستری شدن درگذشت.

مرگ پیرزن به بازرس قتل پایتخت گزارش شده است ، و اگرچه تحقیقات اولیه اظهار داشت که این زن 5 ساله در سن پیری درگذشت و به زمین برخورد کرد ، بازرس جنایی دستور داد که این جسد به بخش پزشکی پزشکی قانونی منتقل شود و علت واقعی مرگ را اعلام کرد.

فرضیه قتل

در آزمایشات انجام شده توسط کارشناسان پزشکی قانونی بیان شده است که علت مرگ مغزی و تروما سر نیز در بدن قربانی دیده می شود که به نظر می رسد مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. این وضعیت با فرضیه جرم و قتل مرتکب شده توسط پیرزنی مورد بحث قرار گرفت و کارآگاهان از دهمین دفتر اطلاعات پلیس درگیر شدند.

در حالی که تحقیقات اولیه حاکی از آن بود که بلویس با پسرش زندگی می کند ، طبق گفته خانواده بلکیس ، استدلالی بین مادر و پسر آغاز شد. این جوان پس از هماهنگی قضایی دستگیر شد و اعتراف کرد که مادرش را به قتل می رساند.

به محض دستورالعمل دفتر دادستان ، افسر بازجویی شعبه ششم ، مظنون به کارآگاهان دهم پلیس تحویل داده شد و تحقیقات ادامه یافت.

اعترافات تلخ

این 5 ساله بیکار ، که فکر نمی کرد جنایت او کشف شود ، گفت: “من با مادرم دعوا کردم و با یک آهن ، پانچ و لگد به زندگی خود افتادم و او را به ضرب و شتم ضرب و شتم کردم.”

چه مدت تصمیم گرفتید مادر خود را بکشید؟

من نمی خواستم او را بکشم.

اما آیا ضرب و شتم یک کودک 5 ساله با میله آهنی کشنده اشکالی ندارد؟

اگر من او را نمی کشیدم ، مادرم مرا می کشید.

چرا مادر شما می خواست شما را بکشد؟

از آنجا که او می خواست هم دارایی خود را داشته باشد و هم خانه ای که ما به نام خواهرانم در آن زندگی می کردیم و به من سهم نمی دهد. او می دانست که من اعتراض می کنم ، بنابراین می خواهد مرا بکشد تا بتواند به راحتی به ارث ببرد.

چگونه او می خواست شما را بکشد؟

نمی دانم ، اما فکر کردم شما می خواهید مرا بکشید.

فکر کردی دستگیر شدی؟

فکر نمی کردم کسی متوجه شود که مادرم را کشتم. مدت زمان زیادی از مرگ او گذشته بود و هیچ کس متوجه داستان نشده بود. من نمی دانم چه اتفاقی افتاد که این راز فاش شد.