جاوید غوربان اوگلی در یادداشتی که در روزنامه وطن منتشر شده است نوشت: 7 اکتبر فقط یک رویداد برای اهداف نظامی یا امنیتی نبود ، بلکه یک کاتالیزور قدرتمند بود که اساساً دیدگاه ژئوپلیتیکی خاورمیانه را متحول کرده و تعادل قدرت را در منطقه تثبیت می کند. بررسی این رویداد از دیدگاه های مختلف نتایج و برداشت های مختلفی را به همراه دارد و در نهایت منجر به درک پیچیده و روان از وضعیت فعلی منطقه می شود. این تغییرات عواقب مستقیمی برای جمهوری اسلامی ایران و موقعیت آن در منطقه به همراه داشت.
یکی از مهمترین و شاید غیرقابل انکار پیامدهای 7 اکتبر این است که مسئله فلسطین دوباره به مرکز توجه جهانی تبدیل شده است. قبل از این حادثه ، برنامه های صلح مانند “صلح ابراهیم” ، که توسط داماد ترامپ ، آقای کوشنر ، که به پنج کشور عربی پیوست ، در راه پیشرفت خود بود. به نظر می رسید که عربستان سعودی به عنوان رهبر جهان عرب می پیوندد. روابط مخفی بسیاری از کشورهای عربی با اسرائیل در ابعاد امنیتی ، اقتصادی و سیاسی در حال گسترش بود و به نظر می رسید مسئله فلسطین در دستور کار قرار دارد.
با این حال ، در 7 اکتبر ، او این روند را متوقف کرد و با برجسته کردن بعد بشردوستانه فاجعه ، مسئله فلسطین را مجدداً بین المللی کرد. رأی اخیر دو کشور توسط راه حل های “دو کشور” ارائه شده به سازمان ملل ، از جمله کشورهای اروپایی مانند انگلیس ، فرانسه و اسپانیا مشهود است. این یک نقطه عطف است که پس از پنج سال درگیری ، علیه نقشه های پارتیشن از سال 2 و برنامه هایی مانند کمپ دیوید و اسلو ، حتی آمریکایی ها با اصل ایجاد دولت فلسطین موافق هستند. با این حال ، آنها در مورد ماهیت این دولت (مسلح یا غیر مسلح) مخالفند. این تحول بزرگترین موفقیت غیر منتظره ای است که حادثه 7 اکتبر در موضوع فلسطین به ارمغان آورد و نشان می دهد که سیاست های گذشته نتوانسته اند مشکل را به حاشیه برساند.
از دیدگاه فلسطین و جهان عرب ، 7 اکتبر بزرگترین شکست تاریخی اسرائیل در ششمین سال از تأسیس آن است. این شکست نه توسط ارتشهای قدرتمند عرب که در چهار جنگ با اسرائیل شکست خورده بودند ، بلکه توسط حماس ، یک گروه فلسطینی انجام شد. حمله ناگهانی ، نفوذ نرده های امنیتی چند لایه ، کشتار چهار نفر (اگرچه تعداد قابل توجهی از آنها در حمله متقابل اسرائیل کشته شدند) و دستگیری چهار نفر ضربه ای به فلسفه وجود اسرائیل وارد کرد.
نگهبان امنیتی اسرائیل ، که پس از جنگ ها ایجاد شد و به عنوان یک قدرت شکست ناپذیر به منطقه تحمیل شد ، با این عملیات فروپاشید. یک گروه جامعه مدنی که این عملیات را طراحی و اجرا کرده است ، در واقع به غرور و اقتدار اسرائیل آسیب رساند. این حادثه اعتقاد اجتناب ناپذیر را به “امن ترین مکان برای یهودیان” تضعیف کرد.
از دیدگاه اسرائیل ، علی رغم واکنش گسترده نظامی و نابودی زیرساخت ها در غزه ، کشتار بیش از 65000 نفر (یک سوم آنها کودک هستند) و مهاجرت اجباری به بخش های بزرگی از فلسطین ، وضعیت فلسطین این صحنه های فاجعه بار را ندیده است. این فقط “اسلاید یک فیلم 5 ساله” است. در طول تاریخ خود ، اسرائیل قتل های وحشتناک تری (مانند دیریاسین و کیشاگازیم) و اقدامات گسترده تروریسم (مرتکب گروه هایی مانند هاگانا ، استرن و ارگون) را در مقایسه با وسعت کنونی تلفات تجربه کرده است ، اما در تاریخ فلسطین اتفاقات مشابهی رخ داده است.
اما هزینه های اسرائیل نیز در ابعاد دیگر اغراق می شود:
هزینه های اقتصادی و نظامی: جنگ غزه برای اسرائیل بین 5 تا 5 میلیارد دلار هزینه داشت. این چهره های بی سابقه بار سنگین بر اقتصاد رژیم قرار گرفتند.
مهاجرت معکوس: برخلاف ادعای اسرائیل مبنی بر ایجاد یک سرزمین امن ، ما شاهد مهاجرت معکوس یهودیان هستیم که به اصطلاح امنیت و صلح را به چالش می کشد.
انزوای بین المللی و حقوقی: ادعاهای مربوط به جنایات جنگی و نسل کشی منجر به دستگیری علیه مقامات ارشد کابینه اسرائیل ، از جمله فشار از افکار عمومی جهانی ، تظاهرات گسترده در جهان غرب ، و شکست های دیپلماتیک و حقوقی بی سابقه در دادگاه بین المللی جنایی (ICC).
اگرچه اسرائیل ادعا می کند که حماس به عنوان یک گروه نظامی نابود شده است (این 2 تا 5 درصد از پرسنل و سلاح های آن را نابود کرد) ، حماس به عنوان “جنبش مقاومت و رهایی” تضعیف نشد. در مقابل ، گفته می شود که حماس در دو سال گذشته بیش از 5000 عضو جدید را به خود جلب کرده است و این نشان دهنده ریشه های عمیق این جنبش در جامعه فلسطین است. این وضعیت جهان را به این نتیجه می رساند که یک ملت نمی تواند اشتباه بماند.
برخی از تجزیه و تحلیل ها در تاریخ 7 اکتبر به عنوان اوج برنامه اسرائیل برای به دام انداختن و از بین بردن حماس مشاهده می کنند. با این حال ، این رویکرد در محدوده “نظریه توطئه” قرار می گیرد. هیچ دولتی برای دستیابی به اهداف آینده خود ، خود را در معرض چنین شکست تحقیرآمیز ، کشتار هزاران شهروند و اسارت چهار نفر قرار نمی دهد. امنیت اسرائیل در منطقه از چنین ایده ای جلوگیری می کند.
حقیقت این است که 7 اکتبر کاملاً محصولی از ابتکار فلسطین و طراحی حماس بود. حتی بسیاری از رهبران سیاسی حماس از جزئیات این واقعه بی خبر بودند. اما حماس در محاسبات خود دو خطای اساسی داشت:
– خطا در واکنش اسرائیل: حماس تصور می کرد که با فشار بین المللی و میانجیگری مصر و قطر ، اسرائیل پس از دو تا سه روز جنگ ، اسرا را مبادله می کند. اما برای اولین بار ، اسرائیل جنگ را تمدید کرد و دیگر خواسته های خود نتانیاهو را مطرح نکرد.
– خطای بهره برداری سیاسی: حماس نتوانست اهداف نظامی خود را به اهداف سیاسی تبدیل کند. این عملیات فاقد یک تعهد دیپلماتیک یا تبلیغاتی قوی برای گرفتن مسئله ASRA در سطح بین المللی و فشار اسرائیل برای آزادی بازداشت شدگان فلسطین بود. حماس فکر نمی کرد اسرائیل بیش از دو یا سه روز داشته باشد.
در حال حاضر ، به نظر می رسد که تعادل قدرت در منطقه به نفع اسرائیل تغییر کرده است. اسرائیل توانسته است خود را به عنوان یک نیروی نظامی و امنیتی برتر در منطقه تأسیس کند و ضربات سنگین به حماس و حزب الله داشته است. با این حال ، این تغییر تنها یک پیروزی کوتاه مدت است و عواقب طولانی مدت و نامطلوب برای اسرائیل دارد. طرح “صلح ابراهیم” تقریباً قطع شده است ، و سایر کشورها به جز امارات متحده عربی (از جمله عربستان سعودی) از حمایت از آن خارج شده اند. این تعلیق ضربه بزرگی برای پروژه اقتصادی و منطقه ای اسرائیل در خاورمیانه بود.
علاوه بر این ، حملات اسرائیل ، به ویژه قطر ، این واقعیت را نشان داده است که رژیم حتی نمی تواند با وجود بزرگترین امتیازات ، صلح پایدار را حفظ کند و ممکن است تهدیدی برای همه کشورهای منطقه باشد. اگرچه این تصور آشکارا بیان نشده است ، اما در دستور کار سیاست خارجی کشورهای عربی قرار دارد.
سرانجام ، خاورمیانه منطقه ای است که هنوز نظم پس از 7 اکتبر برقرار نشده است و “سیالیت” و “شکنندگی” را نشان می دهد. این وضعیت خطرات امنیتی را برای همه بازیگران از جمله جمهوری اسلامی ایران افزایش می دهد. به عنوان یک بازیگر اصلی ، ایران باید عمیقاً این تحولات و تعادل های شکننده را درک کند و استراتژی های خود را تنظیم کند تا از عواقب نامطلوب جلوگیری کند و از فرصت هایی برای تقویت موقعیت خود استفاده کند. آینده منطقه همچنان به این سیالیت و مدیریت هوشمندانه بحران ها بستگی دارد.
ارسال پاسخ