خوشحال و خندیدن در ساحل / من در آب نشسته ام.

خوشحال و خندیدن در ساحل / من در آب نشسته ام.

فلاپی “” شعر یکی از معروف ترین اشعار نیما یوشیج و ادبیات معاصر ایرانی است.

به گفته انتخابتو ، “II” بازتابی از همه افرادی است که مسئولیت افراد اطراف خود را ندارند.

من خوشحالم و به ساحل می خندم


شخصی در آب جان را از دست می دهد


شخصی با دست و پا ثابت وجود دارد


شما در این دریای تیز ، تاریک و سنگین می دانید


وقتی از تخیل به دشمن مست می شوید


وقتی بیهوده فکر می کنید


او دست معلول را گرفت


برای ایجاد توانایی بهتر


وقتی تنگ باشی


در چمدان کمربند


وقتی می گویم چی؟


فردی بیهوده در آب


بنابراین مردم در ساحل


نان


شخصی در آب شما را صدا می کند


از موج سنگین خسته شده است


دهان باز با چشمان کسانی که می ترسند


سایه را بردارید


آب در گودال بلعیده و وقتی زمان شدید است


آبها را بیرون می آورد


گاهی اوقات سر. نزدیک


مردم ماه


این دنیای قدیم در مسیری طولانی باقی مانده است


لگد بزنید و امیدوار است


من آن را در ساحل آرام تماشا کردم!


امواج از ساحل برخورد کردند


او خیلی مست بود ، به اندازه کافی


زنان می روند. وین بنگ از راه دور باز:


مردم ماه …


و صدای بادهای هر دم.


با صدای باد


آبهای از راه دور و نزدیک


این صداها در گوش آنها باز است


مردم ماه …