تحسین سنگیز و پادشاه غافلگیر کننده ایران
در سایه غم انگیز و غم انگیز جزیره Abskun ، جایی که امواج هوزار به صخره های آرام خرد می شوند ، او میراث پادشاهی یک امپراتوری را در آخرین لحظه های زندگی می دهد. این داستان سلطان جلال الدین خازازمشاه است. آخرین جنگنده ایران در برابر چنگیز. آخرین دیوار جلوی سیل مغول.
کف جهان زیر اسبهای دشمن لرزید و جلال الدین در مقابل دریای ارتش کوچک خود و دریای مبارزان مغول ایستاد. اما او یک شاهزاده نبود که شبیه ترس و فرار پدر بود. مانند رعد و برق ، او از قلب طوفان بلند شد و به قلب سپاه مغول حمله کرد.
ناساوی ، که این لحظات را دنبال کرد ، نوشت: جایی که سنگیز خان متوقف شد. صفوف دشمن بریده شد و چیزی برای رسیدن به سنگیز باقی نماند ، اما سنگیز ، که چنین شجاعت را در هیچ فرمان ندیده بود ، وحشت زده و فرار کرد. “
در این لحظات ، 10،000 سوار مغولی ناگهان حمله کردند. خرماشاهها ، که از نزدیک جنگید ، در میان امواج ابدی دشمن فرو ریخت.
سلطان به شکل دو مرگ یا اسارت. در پشت سر او ، رودخانه غرش و جلوی خون دریای مغول ، خون. درد سخت در قلب جلال الدین بود …
ارسال پاسخ