راسول صدیگی ، رئیس موسسه تحقیقات جمعیت ، به توسعه جمعیت ایران اشاره کرد: در آغاز قرن چهاردهم هه ، ایران در موقعیتی قرار داشت که باروری و باروری بالایی داشته باشد. در آن زمان ، به دلیل سطح بالای این دو شاخص ، رشد جمعیت در سطح پایین تری بود. با این حال ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه در دهه 1980 ، رشد جمعیت پس از بهبود سلامت و کاهش مرگ و میر به شدت افزایش یافت. در این مرحله ، مباحث و سیاست های جمعیتی این کشور عمدتاً بر باروری بالا ، جوانان جمعیت و کنترل تولد متمرکز شده است. در حقیقت ، اضطراب اساسی مقامات شامل رشد بالای جمعیت و جلوگیری از پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بود.
در قرن پانزدهم ، آه ، در قرن پانزدهم ، وضعیت جمعیتی جدید که می توان به وارونگی دوره قبلی در قرن پانزدهم گفت. اکنون ما با باروری کم و افزایش نسبت سالمندان روبرو هستیم. بنابراین ، الگوی سیاست جمعیت از کنترل تولد و رشد جمعیت به شجاعت ، حمایت از خانواده و رشد بیشتر جمعیت تغییر کرده است. بنابراین ، فرصت ها و مشکلات جمعیتی همیشه تغییر می کند و سیاست های کلان باید با این تغییرات سازگار باشد.
رئیس مؤسسه مطالعات جمعیتی ، انستیتوی ایران ، گفت که تغییر جمعیت و افزایش جمعیت ایران نه تنها برای کشور ما و همه کشورها با این تغییرات جمعیت روبرو هستند. این تعداد در پنج سال گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است و موفقیت مثبتی در زمینه بهداشت عمومی بوده است ، اما برای یک دهه ، میزان باروری در کشور همیشه پایین تر از سطح تغییر باروری در نیمه اول ده سال (1.2 کودک در هر زن) بوده است. این روند پاییز پس از اپیدمی KAVID-1 ادامه یافت. براساس آخرین تخمین ها ، باروری همه ایرانیان در برخی از مناطق کشور حدود 1.5 و کمتر از 0.5 است.
سادگی به تغییر گرایش در چهل سال گذشته اشاره کرد: در اوایل دهه 1980 ، میزان باروری کشور بیش از 1.5 کودک برای هر زن بود. در دهه 1980 به کمتر از 2 رسید و در نیمه اول دهه ، باروری در حدود 2 امتیاز تثبیت شد ، اما از سال 2 ، روند نزولی دوباره شروع شد و اکنون زیر 0.5 سقوط کرد. لازم به ذکر است که این رقم بدون در نظر گرفتن جمعیت مهاجر افغان محاسبه می شود و اگر محاسبات را در نظر بگیریم ، تعداد کمی متفاوت خواهد بود.
با این حال ، نرخ رشد جمعیت در حال حاضر 0.5 درصد است. نرخ رشد جمعیت با توجه به باروری متفاوت است. نرخ رشد جمعیت نتیجه تفاوت بین تعداد زایمان ها و تعداد مرگ و میر در یک سال است که به آن رشد طبیعی گفته می شود. در صورت اضافه شدن مؤلفه مهاجرت ، رشد مطلق جمعیت حاصل می شود. به دلیل کمبود باروری و افزایش مرگ و میر جمعیت ، نرخ رشد جمعیت قطعاً در سالهای آینده کاهش می یابد.
رئیس موسسه تحقیقات جمعیت ، در مطالعات جمعیتی پنجره جمعیت ، بیش از یک سوم جمعیت شاغل یک کشور (2 تا 5 سال) ، با افزود: این یک فرصت طلایی برای شاخص های رشد اقتصادی و توسعه است. ” ایران از سال 2 وارد پنجره جمعیت شده و تخمین زده می شود حدود 1 تا 2 سال ادامه یابد. به عبارت دیگر ، ما حدود 5 سال است که ادامه می دهیم و برای 5 تا 5 سال آینده در این مرحله خواهیم بود. با این حال ، نکته اصلی این است که فقط در پنجره جمعیت صرف شده کافی نیست. استفاده از این فرصت برای تولید ثروت ، توسعه منابع انسانی و ترویج زیرساخت های کشور بسیار مهم است.
به گفته صدیگی ، در سال 2 ، سهم جمعیت در ایران تقریباً 2 ٪ بود. در حال حاضر ، این رقم به حدود 2 درصد رسیده است. برآوردها حاکی از آن است که این سهم در سال 2 به 2 درصد کاهش می یابد. در مقابل ، سهم جمعیت سالخورده ، که در حال حاضر کمتر از 2 ٪ است ، در بیست سال آینده به حدود 2 تا 5 درصد افزایش می یابد. این تغییر در ترکیب جمعیت عواقب جدی اقتصادی ، اجتماعی و حتی سیاسی برای کشور خواهد داشت ، بنابراین ما باید امروز برنامه ریزی کنیم.
وی در پاسخ به سوالی در مورد تغییرات ازدواج در ایران و وضعیت انتزاع در جامعه ، گفت: “میانگین سن ازدواج در ایران در چهل سال گذشته یک سال متوسط افزایش یافته است. برای دختران ، متوسط سن ازدواج در دهه 1980 به 5 سال رسیده است.
رئیس موسسه تحقیقات جمعیت ایران با اشاره به عواملی که در این افزایش در انتزاع و افزایش سن ازدواج نقش دارند ، و گفت که برخی از آنها به دلایل اقتصادی ایجاد می شود: براساس تحقیقات ملی ، مهمترین موانع ازدواج در کشور بیکاری عدم وجود مشاغل پایدار و تورم بالا است. با این حال ، دلایل اجتماعی و فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت. در سالهای اخیر ، گرایش به تغییر شیوه زندگی ، فردگرایی و آزادی های فردی در نسل جدید افزایش یافته است که باعث کاهش اهمیت ازدواج در مقایسه با نسل های قبلی شده است.
به گفته وی ، افزایش امید به زندگی در ایران به دلیل کاهش میزان مرگ و میر نوزادان و کودکان بیشتر بوده است ، اما در آینده ، این افزایش با کاهش مرگ و میر در سالمندان و کاهش تصادفات و مرگ و میر زودرس در جوانان ایجاد می شود. اگر بتوانیم شیوه زندگی سالم در جامعه را نهادینه کنیم و مرگ وقایع و بیماری ها را بدون برقراری ارتباط کاهش دهیم ، امید به زندگی در کشور ممکن است 5 تا 5 سال افزایش یابد. در بیست سال آینده ، انتظار می رود امید به زندگی برای زنان در ایران به حدود 5 سال و بیش از پنج سال برای مردان برای مردان برسد.
اما چرا سیاست های تشویقی جمعیت در ایران هنوز مؤثر نبوده است؟ مشکل دیگری که کمتر مورد بحث قرار می گیرد ، خدمات مراقبت از کودک است. در بسیاری از کشورها ، مهدکودک های با کیفیت و مقرون به صرفه توسط مهدکودک متصل به پشت دولت تأسیس شده است که باعث کاهش برخی از نگرانی های والدین برای تولد می شود و مهدکودک های تقریباً معقول و ارزان در کلانشهرها ما وجود دارد. از طرف دیگر ، قانون حمایت از خانواده و جوانان جمعیت هنوز تمام موانعی را برای به دنیا آوردن فرزندان برآورده نکرده اند و در برخی مناطق نیاز به تجدید نظر و اصلاحات جدی دارند.
ارسال پاسخ