احمد زیدآبادی ، روزنامه نگار در کانال تلگرام خود نوشت: ریور دز مرا آرام کرد. من فکر نمی کردم که رودخانه در این فصل تشنه و آرامش بخش باشد ، اما آب روی قلب دزول پاشیده می شود.
در صبح ، گروهی از مردم دزول با خونسردی رودخانه در ساحل جمع می شوند. یک دسته از صبحانه ها ، یک دسته از ورزش و سرگرمی و شنا بزرگ. با طلوع آفتاب ، ساحل به سرعت متروک می شود.
دمای هوا در خوزستان هنوز زیاد است ، اما سم گرم است و شب ها ، سحر و ساعات غروب آفتاب دلپذیر است. به نظر می رسد که قلب مردم شهر در رودخانه می سوزد. ریتم زندگی آنها را با آن تنظیم می کند و هیچ آرامش بی قرار با آن وجود ندارد. رودخانه دز منبع تمام باروری منطقه است. کل جاده بارور ، خوشحال و غنی از تولید کشاورزی بود.
رودخانه دز 100 تا صد و پنجاه متر از سطح شهر فاصله دارد. در زمان های قدیم ، تونل هایی به نام Kumsh در اعماق زمین حفر شدند ، برخلاف قنات های موجود در مناطق بیابانی ایران ، برای انتقال آب به محلات مختلف. KUM شبکه ای از تونل های زیرزمینی بهم پیوسته است که دسترسی آب به همه مردم شهر را فراهم می کند. برخی از آنها اکنون به عنوان یک بنای تاریخی باستانی از گردشگران بازدید می کنند.
مشکلات و ناراحتی های زمان کنونی در همه جا به پایان رسیده است و به نوعی برای همه شهروندان ایرانی تمام نشده است. با وجود همه کاستی ها و کاستی های Dezful ، به نظر می رسد زندگی در این شهر به لطف رودخانه دز در این شهر قابل زندگی تر از سایر شهرها است. افراد خونین ، مهربان ، مهربان و مهمان نواز که افراد تحصیل کرده در زندگی روزمره از بین نمی روند و نمی توانند تحصیلات ، جلسات فرهنگی و سیاسی خود را غنی کنند.
من میهمان انجمن دوستداران کتاب در Dezful بودم تا الزامات سیاست را در عصر ملت-دولت ارزیابی کنم. جمعیت بیش از 5 نفر در یک محیط کوچک مجبور به تحمل قحطی شدند و یک مراسم عادلانه برگزار شد.
مقامات جامعه همه در شهر آموزش دیده بودند و به نظر می رسید مخاطب خسته و مجذوب تحولات فکری و سیاسی جامعه است.
من دو روز شاد و فراموش نشدنی را در Dezful گذراندم و در اینجا با دکتر باید از عشق و مهمان نوازی شیری و خانواده گرانبهای او قدردانی کنم.
پس از ساخت بزرگراه Boroujerd-khoramabad و همچنین بزرگراه Khoramabad-Pol Zal-andimeshk ، دسترسی به Khuzestan شمالی از استان های غربی و مرکزی آسان و کوتاه شد. بنابراین شیرین است ، اما ظاهراً به دلیل زیرساخت های ضعیف ، آسفالت این دو بزرگراه گاهی اوقات از بین می رود و از امواج و برآمدگی های آزار دهنده عاری نیست. اما کسانی که در مسیر Khoramabad به Andimeshk بودند ، متحیر شدند ، این ماشین شبیه جاده ای نبود که درست جلوی ماشین ما در بزرگراه سبز شود!
چه چیزی می تواند چنین چیزی بنامد؟ در سرتاسر جهان ، این داستان آنقدر باورنکردنی است که آنها نسبت به هوش بلندگو شکاک تر می شوند!
ارسال پاسخ