دینداری اندیشه و فرهنگ سازی فیلمسازان

دینداری اندیشه و فرهنگ سازی فیلمسازان

ناصر تقوایی با انتخاب سکوت و کناره‌گیری در سال‌های پایانی زندگی‌اش از درد مقابله با ابتذال که روز به روز قوی‌تر می‌شد رهایی یافت و کمال‌گرایی او را به چالش می‌کشید. هنرمندی که سکوت را به جای سازش انتخاب می کند. و به جای مصالحه با سطحی نگری، تسلیم فراموشی شد.

تقوایی از نسل فیلمسازانی بود که سینما را نه ابزاری برای شهرت یا صنعت، بلکه زبان اندیشه و فرهنگ می دانستند. او وسط بازاری که میانه روی را به عادت تبدیل کرده بود تنها ماند. در واقع جامعه فرهنگی ما سال ها قبل از مرگ ناصر تقوایی را از دست داده بود، از روزی که او دوربین را در انزوا زمین گذاشت و از این فضای بی معنی کنار رفت.

فراموشی برای او بیماری نبود، بلکه پناهگاهی در برابر فراموشی جمعی ما بود. واکنشی خشمگین اما نجیبانه به ساختاری که هنرمند را به مرز سکوت رساند و پس از مرگش او را تحسین کرد.

ناصر تقوایی همان طور که زندگی می کرد آرام رفت: باوقار، متواضع، دقیق و وسواس. و ما با فرهنگی مانده ایم که هنوز نمی داند با نبوغ چه کند. فرهنگی که استعدادهای آنها را از بین می برد و قهرمانانشان را تنها می گذارد.

یاد و نام ناصر تقوایی یادآور اصالت نگاه، اشراف اندیشه و اصالت تصویر است. باشد که فقدان او به ما یادآوری کند که چه تعداد از نخبگان این سرزمین نه در اثر مرگ، که در اثر غفلت از بین رفتند.

روحش در آرامش، یادش بیدار و ماندگار در خاطره سینمای ایران.

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین