سکوت در دیالوگ ها /فیلم هایی مانند موسیقی از سیلندرهای دروغین ؛ بعضی اوقات ساکت ، گاهی شجاع و جوش

سکوت در دیالوگ ها /فیلم هایی مانند موسیقی از سیلندرهای دروغین ؛ بعضی اوقات ساکت ، گاهی شجاع و جوش

به گفته خبرگزاری ، جیم جارموش همیشه به سینما بازگشت. آخرین اثر وی در بخش رقابت جشنواره بین المللی فیلم ونیز و جایزه برنده شد.

این فیلم از جارموش سه داستان مختلف را روایت می کند که به طرق مختلف مستحق پویایی خانواده هستند. در این مصاحبه ، کارگردان نظرات خود را در مورد داستان ها ، کار و عشق او به سینما ارائه می دهد. گاهی اوقات به جزئیات دقیق تحقیق اشاره دارد.

جیم جارموش ، که به سؤالی در مورد چقدر الهام بخش در خانواده اش پاسخ داد ، “پدر ، مادر ، برادر ، برادر” ، گفت: برخی از عناصر شخصی زندگی من وارد فیلمنامه شدند. وی توضیح داد: “چیزهای خنده دار و جالب وارد فیلمنامه ، هند مور و لوکا سبات مانند دوقلوها در داستان سوم شدند.” مادرم و برادرش دوقلو بودند و کاملاً از راه دور بودند. سوگند می خورم ، تلفن در خانه ما بازی می کند ، مادرم گفت: “این یک بخش است” ، و واقعاً بود. یا به عنوان مثال ، “من فکر می کنم باب امروز خوب نبود و او به دنبال او بود.” اوه ، آنفولانزا گرفتی؟ “من قبلاً بیمار شدم.” به عنوان یک کودک ، وقتی این چیزها را دیدم ، به خودم گفتم: “این سیستم تله فوتو دقیقاً چگونه انجام می دهد؟!

وی افزود: “نام عموی من باب بود.” نام پدرم باب بود. وقتی او با پسر عموی من بود ، او همیشه “عمو باب کجاست؟” “عمو باب یا عموی من؟” بعداً ، هنگامی که من در انگلیس بودم ، من ادامه دادم که پدرم دایی بود و “بله ، او واقعاً دایی من است. از کجا می دانید؟”

با این حال ، جارموش تأکید کرد که این فیلم یک داستان بیوگرافی نیست: “صادقانه بگویم ، من نمی دانم چرا می نویسم. تحلیلی نیست ، بیایید در کار خود شهود کنیم. من معمولاً یک یا دو سال با خودم ایده ای دارم و فیلمنامه را خیلی سریع می نویسم.

“اولین داستان در این فیلم داستان تام ویتز ، پدر آدم درایور و میم بیلیک است.” در آمریکا ، به نوعی یک ستاره کودک ، یک ستاره در سری تئوری بیگ بنگ و غیره. و من نمی دانستم ، زیرا من یک فرد تلویزیونی نیستم. اما من عاشق برنامه “Jupardi” هستم و او صاحب خانه مورد علاقه من بود. سپس فکر کردم آدم برای بازی خواهرش عالی خواهد بود. این نقطه شروع بود. هنگام نوشتن همان بخش ، داستانهای دیگر در پس زمینه در پس زمینه ایجاد شدند. “من همیشه با بازیگران مناسب می نویسم ، بنابراین نیروی محرک اصلی است.”

جارموش توضیح داد: “به نظر می رسد رابطه خوبی بین ما است.” آنها می دانند که من واقعاً ارزشهای آنها را می دانم و من تا حدی به سمت آنها می روم. فقط یک استثنا وجود داشت: رابرت میشک. من هرگز نمی ترسم با افراد مشهور یا با آنها باشم ، مگر در شرایطی که “مرد مرده” کردم. دوربین ها در حال باز شدن بودند و من در آنجا ایستادم و به خودم گفتم: این نفرین است که رابرت میشام بر او حکمرانی کرده است! اما بسیار سخاوتمندانه و خنده دار بود. پرسیدم: امروز چطوری ، آقای میشام؟ او پاسخ داد: بدتر! “

“یکی از عناصر رایج در هر سه داستان این فیلم جدید عبارت” عموی شما “را توضیح داده است. عنصر دیگر حضور یک ساعت از نقش ها است که می تواند اصلی باشد یا نه. من دوستی دارم که در جمهوری آفریقای مرکزی زندگی می کند و با رنگدانه های بیکا زندگی می کند.

“آنها یک ساعت نمی خواستند ؛ مایکل جکسون از T -Shirts پرسید.” گفت

“نه” ، جارموش همچنین اعلام کرد که رولکس شخصی دارد. من سالها پیش یکی را به 2 دلار در بازار جانباز خریداری کردم. فقط اتوماتیک “

وی گفت: “این بخشی از سفر سینمایی من است ، و به عنوان دانشجویی که هنگام کودکی هرگز تحصیلات خود را به پایان نمی رساند ، کارگردانانی مانند دارری ، ناروس ، برسون و اوزو را به عنوان دانشجویی کشف کرد که هرگز تحصیلات خود را تمام نکرد.

مترجم: ریهان اسکانداری

منبع: صندوق اروپا

۵۹۲۴۴

گردآوری شده از رسانه خبر آنلاین