Hamihnan در مقاله خود نوشت: Hojjateslam Alavi Tehrani ، مسجدی مهم در 5 سال گذشته ، گفت: یک بار یک بار ، او 5 ٪ از سوالات مردم را داشت ، اما امروز صد و ده سوال! این در مورد جادو و خرافات است. به گفته او ، “این یک فاجعه است”.
چرا؟ این تغییر یک واقعه سطحی نیست ، بلکه نشانه تغییر عمیق دینداری و رابطه با نهاد مذهبی بین جامعه است. سوال اصلی این است: چرا این جامعه ، که زمانی نگران خدا ، معاد ، اخلاق ، عدالت و معنویت بود ، به جادو و جادو و جادو پناه برد؟ همچنین به روحانیت نیاز دارد تا پاسخ دهند.
جالب اینجاست که در اسلام ، همه اینها به وضوح ممنوع و ممنوع است. یکی از دلایل مهم شکاف بین دین رسمی و مسائل و مسائل مربوط به زندگی روزمره مردم است. هنگامی که مردم در مورد موضوعات واقعی مانند خانواده ، عدالت اجتماعی ، فساد یا بحران های اقتصادی پاسخ روشنی از موسسه مذهبی دریافت نمی کنند ، آنها به سمت اعتقادات خرافات و جادو و راه های حل سریع آنها می روند.
خوشبختانه ، دعا برای یک روز یا جادو برای از بین بردن بیماری بسیار کاربردی تر از مشکلات کلامی سنگین است. در عمل ، آنها دریافتند که بحث های اساسی نتیجه مشخصی برای آنها نبود.
از طرف دیگر ، آموزش رسمی مذهبی در مدارس و رسانه ها بیشتر مبتنی بر کلیشه ها ، مراقبت و معجزه است. به دانشجویان و جوانان آموزش داده نمی شود که سؤال بخشی از ایمان است. او به مجموعه ای از تکراری ، بدون تغییر و حتی به عنوان خرافات و شعارها گوش فرا داد ، نه به عنوان یک سیستم منطقی. در نتیجه ، هنگامی که در یک بحران ذهنی یا خانوادگی قرار دارد ، به جای مراجعه به استدلال مذهبی ، یک راه حل یا معنوی ساده و فوری به دنبال یک راه حل معنوی ساده و فوری است.
این وضعیت در فضای سایبر ، برخی از فیلم های کوتاه روحانیت ، معجزات امامان و عرفا ، دین دین و مردم عقلانیت و اندیشه از این رویاها متنفر هستند و با ترسیم چنین دینی منتشر می شوند. به طرز عجیبی ، روحانیت پیشرو در برابر این عبارات قابل توجه سکوت می کنند.
بحران اعتماد اجتماعی نیز نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. هنگامی که عملکرد نهادهای رسمی شفاف یا کارآمدتر باشد ، چه مذهبی و چه سیاسی ، مردم به منابع غیررسمی روی می آورند. اعتقادات غربی و رمالی برای افراد ضعیف که به دنبال راهی برای خارج شدن از زندگی هستند ، قابل اطمینان تر و در دسترس تر هستند. علاوه بر این ، در یک جامعه استرس زا و نامتعادل ، جادو و جادو احساس آرامش روانی و کنترل زندگی را می بخشد. با این حال ، این یک صلح خیالی است.
مسئولیت این وضعیت لزوماً شانه های مردم نیست. این باید یک دلیل سیاسی و اجتماعی برای مسئله عمومی داشته باشد. حقیقت این است که نهاد مذهبی نتوانست تصویر کارآمد و منطقی دین و مردم را بر این اساس به روز کند. هنگامی که دین رسمی به زبان امروز صحبت نمی کند ، طبیعی است که این منطقه برای خرافات و نیمه نهایی باز شود. لازم است چند اقدام برای بازگشت از این وضعیت انجام دهید:
اول ، تجدید نظر در آموزش دینی: استعلام و عقلانیت باید به جای اجبار و محافظت تقویت شود.
دوم ، پاسخ به مشکلات زندگی واقعی: اقتصاد دین ، مدیریت ، حقوق خانواده و زنان ، عدالت و نظم اجتماعی ، روابط خارجی یا بحران های اخلاقی ، خرافات و جادو و برعکس.
سوم ، شفافیت و اعتماد: هیچ تصحیح پایدار بدون اعتماد وجود ندارد.
چهارم ، برای مقابله با عقاید خرافات: نه تنها مردم را محکوم می کند ، بلکه به محکوم کردن انتقاد علمی و فرهنگی از دعا و خرافات نیز می پردازد.
و پنجم ، ارائه معنویت معتبر و زنده: مردم باید در رفتار حامل های مذهبی ، نه عبادت ، اخلاق ، هنر و تجربه اجتماعی و از همه مهمتر ، نه در جادو و جادو ، معنویت را ببینند و پیدا کنند. همه اینها به یک رسانه مؤثر نیاز دارد تا از خرافات و رمالی انتقاد کند ، نه معرفی آن.
افزایش گرایش خرافات یک هشدار جدی است: برخی از جامعه به دور از عقلانیت است و به شکوفایی و خرافات کاذب نزدیک می شود و بهترین دین را برای این منظور پوشش می دهد. این روند با مشاوره یا محکومیت نمی تواند متوقف شود.
راه حل بازسازی اعتماد ، تغییر آموزش و عرضه معنوی معتبر و به روزرسانی منطق و پیام دین با نیازهای روز است. فقط در آن زمان ، این سؤالات جدی ، مذهبی و منطقی دین می توانند جای خود را در ذهن مردم باز کنند. ظاهراً برخی علاقه مند به چنین ساختار رسمی در ساختار رسمی نیستند و از خرافات راضی تر هستند.
ارسال پاسخ