صلح پشت پرده ؛ ضربه جدی که روسیه خورد

صلح پشت پرده ؛ ضربه جدی که روسیه خورد


محقق قفقاز ، حامد خسروشاهی در روزنامه اقتصاد نوشت: آخرین توافق صلح بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان ، که توسط کنترل و نظارت مستقیم رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ امضا شده است ، رویدادی فراتر از آتش بس یا درک است. پس از پنج سال درگیری ، جنگ دو خون و ده ها مذاکره ناموفق نشان دهنده تغییر در معادله قدرت در قفقاز جنوبی و تفریح نقش بازیگران سنتی و جدید در منطقه است.

آنچه این رویداد را از تلاش های قبلی متمایز می کند ، ارائه یک مقدمه عمومی و تمام وقت در روند میانجیگری ایالات متحده و بسته صلح با ابعاد اقتصادی و استراتژیک است. برای جلوگیری از درگیری به طور دائم ، به رسمیت شناختن یکپارچگی منطقه ای و مرزهای بین المللی ، بازگشایی مسیرهای تجاری و ایجاد یک مسیر انتقال جدید به نام Trump Corridor (عنوانی که به جای راهرو Zangzor استفاده می شود) که جمهوری آذربایجان را به منطقه خودمختار آذربایجان متصل می کند.

علاوه بر این ، وعده سرمایه گذاری گسترده در زمینه های انرژی ، فناوری و هوش مصنوعی در هر دو کشور در هر دو کشور بخش مهمی از این بسته صلح است و رهبران دو کشور روند نهایی شدن منشور مشارکت واشنگتن را اعلام کردند.

به گفته یک مقام آمریکایی ، این مسیر یک تبلیغات مهم و جنبه نمادین رئیس جمهور ترامپ است که توسط طرف ارمنستان پیشنهاد شده است. ترامپ این جنبش را یک افتخار بزرگ توصیف کرد ، و حتی نخست وزیر ارمنستان و رئیس جمهور آذربایجان اعلام کردند که تقاضای مشترکی برای دادن جایزه صلح نوبل در بیانیه ای جداگانه وجود دارد. چنین رویکردی ترامپ را قادر می سازد تا توافق نامه را به عنوان نمونه ای از توانایی وی در “عادی سازی” و استفاده از آن در مسابقات سیاسی داخلی و جهانی معرفی کند.

از دیدگاه ژئوپلیتیکی ، این توافق یک ضربه جدی برای نقش روسیه در هدایت بحران های قفقازی است. پیش از آن ، مسکو تنها بازیگر خارجی بود که با ایجاد نیروهای صلح و نفوذ به هر دو طرف ، توافق های آتش بس را تضمین می کرد. با این حال ، کاهش نفوذ روسیه در ایروان و باکو ، عقب نشینی تدریجی نیروهای خود از ناگورنو -کاراکار و تمایل ارمنستان برای گسترش روابط با غرب بستر خوبی برای ایالات متحده فراهم کرد.

علاوه بر این ، کریدور ترامپ پیام باز به ایران دارد زیرا عملکردی شبیه به کریدور زنگزور دارد که سالهاست که مورد اختلاف است و به طور بالقوه می تواند برخی از روش های انتقال از طریق ایران را زنده بماند و نیروهای آمریکایی می توانند برای کنترل ایران مستقر شوند.

نقش Türkiye باید خوانده شود. آنکارا ، که همیشه حامی اصلی باکو است ، از نظر استراتژیک با توافق نامه موافقت می کند که امنیت آذربایجان و ارتباط آن با Nakhchivan را تضمین می کند ، اما معرفی مستقیم واشنگتن و تعیین این پروژه به عنوان راهی برای ایالات متحده از این موفقیت در Behalf Türkiye جلوگیری می کند. به همین دلیل ، Türkiye مجبور است با ایالات متحده جدید در قفقاز جنوبی مقابله کند و سعی کند سهم خود را در برابر پروژه های اقتصادی و ترانزیت محافظت کند.

این یک کلید دیگر برای ارتباط صلح با سرمایه گذاری اقتصادی است. وجود شرکت های آمریکایی در زمینه انرژی و فناوری نه تنها اشتغال و رشد اقتصادی را برای دو کشور فراهم می کند ، بلکه وابستگی اقتصادی را تقویت می کند و هزینه بازگشت به درگیری را افزایش می دهد.

برای آذربایجان ، این به معنای گسترش بازارها و کاهش وابستگی به مسیرهای صادرات انرژی سنتی است و سپس انتقال انرژی هزار به جای جورجیا از ارمنستان عبور می کند. برای ارمنستان نیز این فرصت وجود دارد که از برخی عایق های ژئوپلیتیکی و استفاده از زیرساخت های مدرن تحت تأثیر روسیه استفاده کنیم.

با وجود عملکرد فعلی ، مشکلات و عدم قطعیت ها در مقابل این توافق نامه است. تاریخ ناامنی عمیق بین باکو و ایوان همچنان در جای خود است و می تواند توافق نامه تحریک داخلی یا داخلی را متوقف کند. واکنش روسیه -ایران به عنوان دو بازیگر ناراحت کننده نیز ممکن است به عنوان فشارهای دیپلماتیک ، اقدامات اقتصادی ، حتی گروه های حمایتی و جنبش های مخالف ظاهر شود. حقوقی و حاکمیت راهرو ترامپ هنوز کاملاً روشن نشده است ، که می تواند منبع جدیدی از اختلاف در آینده باشد.

در سطح بین المللی ، این توافق نامه نمادی از ورود رسمی و قدرتمند ایالات متحده به قلب قفقاز است و سالها امنیت و ساختار اقتصادی منطقه را تغییر می دهد.

توافق صلح بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای چین پیام های مختلفی را با تمرکز و دولت ایالات متحده به همراه دارد. در سالهای اخیر ، پکن ، که سعی در تقویت مسیرهای خاک و دریا با ابتکار عمل “کمربند ، جاده” دارد ، قفقاز جنوبی را به عنوان یکی از گره های استراتژیک ارتباط چین با اروپا از طریق آسیای میانه و دریای سیاه می داند. ایجاد “راهرو ترامپ” واشنگتن با حمایت سیاسی و اقتصادی واشنگتن به معنای معرفی یک روش مهم برای نفوذ ایالات متحده است و می تواند ظرفیت بالقوه چین را برای بهبود کنترل یا تأثیر محدود کند.

این احتمالاً پکن را وادار به تسریع در روابط اقتصادی و سرمایه گذاری در قفقاز جنوبی برای تقویت همکاری با روسیه و ایران برای ایجاد مسیرهای موازی و آمریکایی برای تقویت ردپاها و ردپاها خواهد کرد. چنین شرایطی می تواند به طور قابل توجهی رقابت ترانزیت و ژئوپلیتیکی را در منطقه افزایش دهد.

این یک خطر جدی برای ایران است. اگر تهران نتواند جاده های ترانزیت جایگزین را فراهم کند ، به احتمال زیاد کشور را به عنوان یک انتقال استراتژیک در منطقه تضعیف می کند. برای روسیه ، حتی تحت تأثیر سنتی ، این پیام را نیز دارد که از ورود بازیگران رقیب مصون نیست.

لازم به یادآوری است که ایالات متحده و روسیه توافق نامه ای را ایجاد می کنند که می تواند در همان زمان بر بحران اوکراین و معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی تأثیر بگذارد. براساس گزارش ها ، ولادیمیر پوتین ، رئیس جمهور روسیه ، لوهانسك و دونتسک در ازای انتقال مناطق اوکراین آتش بس كامل را پذیرفتند ، و تعادل جبهه ها و واسطه گری دونالد ترامپ با واسطه یك برنامه دو مرحله ای برای تدوین آخرین توافق صلح.

این تحولات را می توان نشانه ای از توافق بیشتر دانست: “ایالات متحده با پذیرش برخی از خواسته های روسی ، مانند کنترل تأثیر مسکو در قفقاز در اوکراین و تقویت وجود آن در این منطقه استراتژیک ، دوباره دستور منطقه ای را تعریف می کند.” این گرایش نشان دهنده پیچیدگی های دیپلماسی پشت صحنه و تلاش قدرتهای بزرگ برای بازنویسی قوانین بازی در مناطق حساس جهان است.

سرانجام ، توافق صلح برای واسطه ترامپ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان باید به عنوان یک نکته مهم در واژگونی سیاسی و اقتصادی قفقاز جنوبی در نظر گرفته شود. این توافق نه تنها صفحه جدیدی را در روابط دو کشور باز می کند ، بلکه با ایجاد همکاری های جدید و رقابت ، کلیه معادلات منطقه ای را نیز تعریف می کند.

با این حال ، موفقیت نهایی آن به مدیریت منافع بازیگران خارجی و تبدیل وعده های اقتصادی به پروژه های واقعی بستگی دارد. آینده نشان خواهد داد که آیا راهرو ترامپ روشی پایدار برای صلح و سعادت است یا اینکه آیا بسیاری از توافق های قبلی سرنوشت خواهد بود. به عبارت دیگر ، نمایش تبلیغات ترامپ در مسیر جایزه صلح نوبل ، جایزه صلح نوبل باقی خواهد ماند و محدود به یک فصل کوتاه مدت یا شاید یک توافق واقعی در تاریخ استرس زا قفقاز خواهد بود.