«طبقه متوسط» لوکوموتیو توسعه کشور است/ خرابش کردند، حالا برای فقرا اشک تمساح می‌ریزند.

«طبقه متوسط» لوکوموتیو توسعه کشور است/ خرابش کردند، حالا برای فقرا اشک تمساح می‌ریزند.

منوچهر محمد شمیرانی در عصرایران نوشت: سخنان چند ماه پیش دکتر محمود سریع القلم در مورد نقش طبقه متوسط ​​در اداره کشور چند روز پس از معرفی سیم کارت های بدون فیلتر موسوم به سیم کارت های سفید مورد توجه و حمله از چپ و راست قرار گرفت.

سریع القلم چند ماه پیش در گفت وگوی اینترنتی با بررسی شرایط کشور و آشفتگی های کنونی، «ریشه بسیاری از مشکلات مدیریتی و تصمیم گیری در ایران» را قاعده «کسانی که دنیا را نمی شناسند، اقتصاد را نمی شناسند و نمی دانند گره های کنونی کشور را بگشایند» معرفی کرد. به نظر می رسد هیچ مشکلی تا کنون وجود ندارد. چرا که یک استاد و محقق برجسته دانشگاه نتایج آسیب شناسی خود را بر اساس مطالعات و تجربیات خود در مورد مسائل و مشکلات کشور بیان کرده است; بنابراین وقتی این حرف را یک کارشناس توسعه در سطح بین‌الملل بیان می‌کند، طبیعی است که همه نهادها، سازمان‌ها و مسئولان کشور باید با توجه به نظرات کارشناسی یک فرد متعهد به توسعه و پیشرفت کشور گوش فرا دهند تا بتوانند برای کار بسته این کشور و ملت چاره‌ای بیابند و با اعمال آن راهی برای خروج از شرایط سخت کنونی کشور پیدا کنند.

وی با ذکر مثالی در زیر دیدگاهی علمی ارائه می دهد که برای موافقان و مخالفان این دیدگاه قابل بررسی است. همچنین خواستار بازنگری در ساختار و سازوکار اجرایی و نمایندگی انتخابات است تا ایران بتواند به شکوه سابق خود بازگردد. بنابراین، با توجه به آسیب های فراوانی که از سوی افرادی ناآشنا با علم روز، فاقد تجربه مدیریتی و ناتوان از درک امور جهانی به منافع ملی و عمومی کشور وارد شده است، می توان بار دیگر شاهد حضور ایرانی قدرتمند و سرافراز در چند دهه اخیر بود.

از این رو دکتر سریع القلم نظریه علمی رایجی را در جهان مطرح کرد و طبقه متوسط ​​را موتور توسعه کشور دانست. موتوری که به لطف دانش، بینش و قدرت تحلیل بالای خود، بهتر با دنیای مدرن سازگار شود، می‌تواند ایران و ایرانی را به گوش جهانیان برساند و چراغ توسعه را روشن‌تر و سوزان‌تر کند، به دور از تباهی مخالفان توسعه کشور در چند دهه اخیر.

در اینجا ذکر چند نکته ضروری است:

1-چرا بعد از چند ماه یادشون میاد اعتراض کنند؟

اگر سخنان دکتر سریع الکلم – به گفته برخی – اشکال مادی و گرایش های طبقاتی داشت، چگونه مخالفان این دیدگاه چند ماه بعد به یاد آوردند که باید با این کلمه هم مخالفت کنند و در عین حال به مخالفت همه جانبه و همیشگی خود با هر حرف و نظر و پدیده جدیدی در ایران و جهان ادامه می دهند. بعید به نظر می رسد که آنها فراموش کرده اند. اما لیست مخالفت ها آنقدر «طولانی» بود که بعد از چند ماه دکتر وقت مخالفت با حرف سریع القلم بود!

2. توسعه به ایده های جدید بستگی دارد

رشد و توسعه هر جامعه ای در گرو امکان طرح واژه ها و دیدگاه های جدیدی است که از سوی روشنفکران و دانشمندان در هر زمینه ای مطرح می شود و در جریان بحث – و حتی مناظره علمی – بین دانشمندان آن حوزه، این اندیشه و اندیشه به قول معروف «چکشیده می شود» و اندیشه ای پخته و مفید برای جامعه حاصل این روند خواهد بود. به عنوان نمونه و نمونه ای از این شرایط، شاید بتوان «استدلال» گسترده در میان طلاب را در نظر گرفت که دلیل پویایی فقه از قرون گذشته تا امروز است.

3. زاریل القلم خواهان توسعه ایران است

آنچه واضح است این است که مواضع و دیدگاه های فکری و نظری دکتر سریع القلم بر هیچکس پوشیده نیست و همگان می دانند که ایشان به شدت آبادانی ایران را هدف قرار داده و بر استفاده از نخبگان کشور برای اداره و اداره امور تاکید دارند و همواره بر لزوم عقلانیت و تخصص در اداره کشور برای رها شدن نظام اداری کشور تاکید دارند. دست امواج احساسی و فشار توده ها. او معتقد است که کشور باید با تخصص اداره شود نه ایدئولوژی و انباشت اجتماعی.

4. تاکید بر وجود طبقه متوسط ​​در جامعه دارای نظام آموزشی درست است

تاکید ایشان بر وجود طبقه متوسط ​​- برخلاف دیدگاه های احساسی این روزها – بیشتر به وجود قشر و قشری است که در یک نظام آموزشی درست و منظم پرورش یافته است، بدون کینه می تواند حافظ منافع ملی و میهنی مردم ایران باشد و به اداره امور کشور بپردازد. این افراد بر خلاف انحرافی که در کلام آنها وجود دارد، به جای منشأ مادی و طبقات مالی مدیران و نمایندگان، صرف نظر از طبقه خود، برای داشتن نگاه ملی، منطقی و آینده نگر، نیازمند زندگی متعادل، به دور از افراط و تفریط، به دور از تصمیمات احساسی هستند.

5. ژاپن نمونه موفقی است

به گزارش سریع القلم، در حالی که تقریباً 90 درصد مردم ژاپن از طبقه متوسط محسوب می شوند و به طور کلی از امکانات معیشتی، معیشتی و رفاهی قابل قبولی برخوردارند، طبق آخرین گزارش مخارج خانوارهای ایرانی از سال 1402، در کنار شکاف اقتصادی قابل توجه بین اقشار مختلف درآمدی کشور، به جرات می توان گفت که 91 درصد از طبقه متوسط جامعه از بین رفته و 91 درصد از افراد اقتصادی کشور ناپدید شده اند و 10 درصد از افراد جامعه از بین رفته اند. نوسانات

بر اساس این گزارش، می توان این نوید را به هواداران و سینه های 9 درصد ضعیف کشور داد که اگرچه نمی توانند رفاه، آسایش و زندگی آرام را برای مردم ایران به ارمغان بیاورند، اما با اشتباهات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و ناآگاهی خود توانسته اند روزگاری را برای مردم ایران رقم بزنند که بقیه مردم به جز یک دهک ثروتمند در فقر و فقر مطلق زندگی کنند.

6. خودتان را مقایسه کنید: اختلاس کنندگان در کدام طبقه بیشتر هستند؟

دکتر باید به کسانی که سخنان سریع الکلم را تحریف می کنند و بهانه ای برای حمله به اندیشه توسعه ای کشور می یابند و برای طبقه ضعیف اشک تمساح می ریزند بگوییم: بدون تعصب با خدای خود خلوت کنید و نگاهی به لیست اختلاس، رشوه، سوء استفاده از قدرت، رانت و رانت خواری بیندازید – در هر گوشه و کنار کشور چقدر باید از این لیست طولانی و رانت خوار می دیدید. کلاس و چند نفر از طبقه فقیر بودند. طبقه متوسط