عباس عبدی: موضوع بیشتر از مشکلات سختکرانه نیست. قدرت ناشی از احمدی نژاد.

عباس عبدی: موضوع بیشتر از مشکلات سختکرانه نیست. قدرت ناشی از احمدی نژاد.


عباس عبدی یادداشتی را در روزنامه Etemad نوشت: هیچ مشکلی مهم در عرصه سیاسی ایران وجود ندارد تا هاردینرها. بدون حل این مسئله ، امکان پذیر نیست که سیاست کشور منطقی باشد. البته ، در غیاب او ، این ممکن است اتفاق نیفتد ، اما علیرغم آنها در ساختار قدرت ، هیچ امیدی برای حل مشکلات نخواهد بود.

هواداران بیش از حد قدرتی هستند که از احمدی نژاد آمیز حاصل می شوند و پس از افزایش درآمدهای نفتی با ذهنیت ضد علمی ، آنها اغلب در دستیابی به هدف همان قدرت برای آنها نقش دارند ، که معمولاً دارای ادبیات قوی ، غیر ایمن و خالص و برای آنها است.

آنها کوچکترین مسئولیت را ندارند. نظر آنها به اعتقاد آنها ، در مورد آخرالزمان ، اخترشناسی ، پیش بینی ها ، ارواح و طلسم وجود دارد ، بسیار فرقه ای و سرسخت و غیره.

آنها به راحتی می توانند سیاست های ویژه و حذف را ارائه دهند. اگرچه ریشه های آنها در بنیادگرایی است ، اما سنت گرایان سفیران را حیرت از آنچه که آنها انقلاب و دین می دانند می دانند. بنابراین ، خصومت آنها با اصولگرایان سنتی کمتر از خصومت نسبت به سایر جنبش های سیاسی نیست. برای همه این ویژگی ها می توانید مثالهای مختلفی را حساب کنید.

برخلاف ادعاهای آنها در مورد دینداری ، آنها با دانشگاهیان سنتی مذهبی فاصله زیادی دارند. همه چیز در خدمت آنها ادعا می کنند دین و انقلابی و عدالت هستند. برای افرادی که مانند شهدا و شهدا هستند ، آنها گمان می کنند که این کلمات این کلمات را از معانی اصلی استفاده از این کلمات محروم می کنند و مردم نمی دانند چه می گویند ، بنابراین همه شهدای مانند آقای سیدکی!

آنها هیچ مسئولیتی در قبال اشعار و مواضع خود نمی پذیرند. آنها خیلی ها را نمی فهمند. آنها قول می دهند 2 میلیارد دلار برای صادرات به روسیه و تنها تورم ، اما در عمل دو برابر گذشته. آنها قول دومین اقتصاد ایران در جهان را می دهند. آنها اقتصاد و جامعه را به سمت پایین می کشند. آنها ادعا می کنند که آنها با یک میلیون تومان یک تجارت ایجاد می کنند ، سپس آنها مسئول ایجاد کار ، هزینه کردن هزاران میلیارد میلیارد دلار و تردید برای ایجاد ده ها کار هستند! آنها قول دادند كه همزمان آمریكا و اسرائیل را نابود كنند ، اما روزی كه جنگ افتخار می كرد كه حزب نتوانست به اهداف خود برسد ، سقوط ما.

آنها ادعا كردند كه دشمن جرات حمله را ندارد و احتمال جنگ صفر است كه گویی فراموش شده است. قانون سرسخت ، تغییر ساعت ساعت و فرزندآوری و سیاست های اینترنتی. نظرات آنها در مورد دولت و دولت مانند یک دارایی شخصی است که می خواهد در هر سطح صلاحیت استخدام کند. آنها درجه ید طولانی دارند و با شواهد رسمی ، عنوان پزشک به دم بسته است ، همه کلمات نیمه علوم و حتی ضد علم و آخرالزمان هستند.

وجود چنین نیروهایی در هر جامعه فقط عجیب نیست ، شاید طبیعی باشد. در توسعه یافته ترین جوامع ، این افراد دیده می شوند. تعداد حامیان طالع بینی و فال و تأثیر ستاره ها بر زندگی بشر در ایالات متحده حدود 5 ٪ است. تقریباً 2 درصد از مخالفان تغییرات آب و هوا حداقل 2 ٪ از هواداران نظریه توطئه هستند و جالب ترین آنها معتقد است که حداقل 5 ٪ از آمریکایی ها کاملاً مسطح هستند و فقط 2 ٪ از سرزمین های جهانی مطمئن هستند! در جامعه ای که فضانورد یک ماه زندگی می کند! و 5 ٪ از آنها معمولاً به فرود آپولو 2 و نشستن در هر ماه اعتقاد ندارند.

بنابراین هواداران این افکار حتی در ایالات متحده نیستند ، اما تفاوت قابل توجهی با ما دارند. اینکه آنها در ساختار قدرت نقش ندارند و به ابزارهای قدرت اعتماد ندارند. در واقع ، این محدود به یک نگرش محدود است که مربوط به دولت و سیاست ها نیست. داستان در ایران متفاوت است.

در مصاحبه با مجلس نمایندگان ، یک فعال محافظه کار و تحلیلگر ، در مصاحبه با مجلس نمایندگان و در مصاحبه و اشاره به سخنان برخی سیاستمداران و معرفی آنها به عنوان سوء تفاهم و سوء تفاهم ، “این هیچ اعتقاد و عقاید ندارد.”

وی گفت: “آقای … او فردی است که دارای برخی از دیدگاه ها است ، اما آنها در مناطق مختلف دولت کشور مؤثر نیستند.”

ما نمی توانیم در اینجا در نظرات شما شرکت کنیم. این افراد و دوستان تمام مزایای یک قدرت پشتیبانی شده را دارند و در این موقعیت رفتار می کنند ، اما مناسب است که این مواضع را بیان کنیم یا حداقل برای ما نباشد. دیگران هستند که این کلمات را می گویند و هیچ کس با آنها ارتباط ندارد. مشکل این جامعه استفاده از فرصت ها برای پیشبرد دارایی ها و اهداف در موسسات قدرت است. ما با چنین افکاری مشکلی نداریم ، زیرا آنها نمی توانند در خارج فکر کنند.