ملاقات ناگهانی علی لاریجانی با صدای جیر جیر ولادیمیر پوتین و علی اکبر ولااتی ، نشانه هایی از تغییر در سیاست های خارجی و داخلی وجود دارد؟
محمد جاواد روه ، ویراستار -در شکایت -ایلانت ، در مقاله ای نوشت:
در نه ساعت گذشته ، دو عنوان خبری مشاور ارشد. اول ، سخنگوی کاخ کرملین ، علی لارژانی ، بازدید وی از مسکو و دیدار ناگهانی با ولادیمیر پوتین و دوم ، “مقامات” و “برای محافظت از وحدت و وحدت ملی در جامعه برای محافظت از شیوه های منقضی شده” مقامات “و” توضیحات تخصصی “به وضوح همان چیز را منتشر کرد.
این دو رویداد متوالی سؤالاتی را در مورد روند توسعه توسعه سیاست های داخلی و خارجی نشان می دهد. البته سؤالاتی که هر دو طرف را به بالاترین موقعیت سیستم سیاسی متصل می کنند و مسئولیت های مشترک آنها را به عنوان مشاور رهبری ، جدی تر می کنند.
Velayati و Larijani از جمله رهبران و چند رهبر هستند که علی رغم چهل سال رهبری خود ، هنوز پیوند نسبی دارند.
گزینه نخست وزیر
2. دولت ، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ، وزارت خود را در دوره ریاست آیت الله خانی (و نخست وزیر میر حسین موسوی) آغاز کرد. حتی قبل از موسووی ، آیت الله علی خامنه ای یک کشور را به عنوان گزینه نخست وزیر معرفی کرد. سید محمد خاتامی ، اولین نماینده آرداکان در ماژیس ، یکی از مهمترین رقبا نخست وزیر ایالتی بود.
پس از اولین ریاست جمهوری خود در سال 2008 ، آیت الله علی خانی با هدف معرفی استان با میهمان دوم به عنوان نخست وزیر دولت دوم. با این حال ، مخالفت اکثریت پارلمان (به نفع موسوی) ، با تأکید امام خمینی ، مانع از تغییر نخست وزیر شد و دولت در همان مقام باقی ماند. مسئولیت هاشمی رافسانجانی برای پایان دولت خود در سال ششم. پس از ظهور دولت خاتامی ، کشوری از کابینه بیرون آمد. اما هیچ مسئولیتی وجود ندارد. در شوراهای مختلف و در نهایت ، رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد (پس از مرگ هاشمی رافسانجانی) و به عنوان مشاور رهبری روابط بین الملل ، گاهی اوقات رویکرد کلان سیاسی به سیستم سیاسی می داد.
مدیر فرهنگ قابل اعتماد
در مقابل ، لارژانی ، شخصیت نظامی تر در طول جنگ سالها پس از پایان جنگ ، به عنوان یک مدیر فرهنگی قابل اعتماد بازی کرد. تا زمانی که وزارت فرهنگ و هدایت اسلامی جایگزین سید محمد خاتامی و محمد هاشیمی شد و در مدت کوتاهی به موقعیت خود اعتماد می کند. لارژانی ، وزیر وزیر و بعداً هاشمی رافسانجانی ، در این دو موقعیت مهم فرهنگی ، یکی از حفره های اصلی “تهاجم فرهنگی” در بالاترین سطح سیاسی نیمه اول دهه در این دو موقعیت مهم فرهنگی ، و لارژانی یکی از معدود سر او بود. البته ، توافق نامه ای شکننده و پیش از این ، به ویژه پس از Khordad دوم ، وقایع سیاسی ، به عنوان یکی از رهبران اصلی مخالفت اصلاحات بدون تحقق آن یا غافل ، ایجاد کرد.
متحد متوسط
1- علیرغم همه انحرافات سیاسی ، استانها و لاریجانی (هاشمی رافسانجانی و حسن روحانی) ، آنها اصلاحات و اصلاح طلبان را نشان دادند ، اما اصلاح طلبان ، اگرچه روابط محترمانه ای با روحانیت وجود داشت. وحدت این دو چهره سنتی راست با تعدیل ، عمدتاً به دلیل تجربه دوره محمود احمدی نژاد است.
با بازگشت به نهمین انتخابات ریاست جمهوری از پنج سال پیش ، هر دو طرف را در بین گزینه های جدی این دوره انتخابات خواهیم دید. این دولت که از ابتدای انتخابات رویای دولت را رؤیایی کرده است ، ماه ها قبل از انتخابات ، برنده انتخابات ریاست جمهوری شد و به نظر می رسید بخشی از یک حق سنتی و هاشمی رافسانجانی است. اما در پایان ، این واقعیت که هاشمی به صحنه انتخابات رسید ، منجر به عقب نشینی دولت از احترام رئیس جمهور پیشین شد.
اگرچه لارژانی دیرتر از ایالت بود ، اما فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کرد ، اما در صحنه انتخابات باقی ماند. لاژانی در انتخابات رأی نداد ، اما نکته مهم این بود که وی به عنوان کاندیدای رسمی رسمی در انتخابات بود. از آنجا که توسط شورای هماهنگی نیروهای انقلابی ، که به ریاست علی اکبر ناتق نوری برگزار می شد ، معرفی شد. با این حال ، نه محمود احمدی نژاد و نه محمد باکر قاباف تصمیم گرفتند ، و بنابراین ، جناح راست مانند اصلاح طلبان و میانه روها با لارجان و سه رأی دهنده با سه نامزد روبرو نبودند.
لاریجانی در انتخابات چهره موثری نداشته است. با این حال ، هشت سال بعد ، آن را تحت تأثیر یک منطقه دولتی و روند انتخابات قرار داد. اگرچه Velayati در انتخابات بیش از حد رأی نداد ، Saeed Jallinin انتقادات آزاد و تصمیم شورای امنیت در بند ششم کشور ، با وجود سؤال از سیاست خارجی کشور ، نقش متحد حسن روحانی ظاهر شد و نقش مهمی در بحث های متمایز و به ویژه تأکید بر مسائل سیاست خارجی داشت.
در عین حال ، روحانی و اقتباس دولت با مباحث انتخاباتی (یکی به عنوان رهبر شورای عالی امنیت و دیگری به عنوان مشاور بین المللی تجارت) ، به ویژه در مباحث اصلی ، بالاترین تغییر سیاست خارجی و سیگنال نیروهای جهانی در مباحث هسته ای.
اگر دولت در طول انتخابات یک روحانی تأثیرگذار بود ، لاژانی پس از انتخابات در نقش نقش روحانی ظاهر شد. لارژانی ، که در آن زمان مسئول نهمین پارلمان و مسئول پارلمان تا پایان ماسی 10 بود ، از حمایت و پشتیبانی مؤثر از روحانی در تصویب براجام و با سعید جلیلی در پارلمان مقابله کرد. البته حمایت از وی که برای وی کم نبود ، منجر به اجماع دو انتخابات ریاست جمهوری لارژانی در 1 و 2 شد.
در بالاترین سطح
2. این سوابق است که استان و به ویژه لاژانی در بین ارقامی که از نظر وزن و گذشته سیاسی به رهبری اختصاص داده شده است ، متمایز می کند. با این حال ، از اواسط دهه 1980 ، قدرتهای رادیکال در حال ظهور سعی کرده اند نیروهای سیاسی خالص خود را با عناوینی مانند “انقلابی” ، “سادیک” و “مراحل دوم انقلاب” و قدرتهای ریشه دار (حتی در سطح رهبری یا رهبری) معرفی کنند. گرایش لاریجانی برای انتشار یک اعلامیه کوتاه به عنوان “تولید کنندگان خالص” در کلاس ششم و دوره جدیدی را در ادبیات سیاسی ایران باز کرد.
به نظر می رسد که حادثه هلیکوپتر انتخاب انتخابات انتخابات روسای جمهور سیزدهم و رده ها و این واقعیت است که پروژه های کلان به پایان نرسند ، تکمیل روند جنگ و موقعیت ساختار سیاسی. آخرین سخنرانی رهبری در جلسه قضایی ، با تأکید بر ضرورت “حمایت” و “وجود قدرتهای مختلف سیاسی و مذهبی” در دفاع از این کشور در برابر حملات خارجی. این کلمه تقریباً اساس ایده تصفیه بود. همانطور که محمد باکر قاباف “90 میلیون هسته سخت” را توضیح داد. این عبارت ، که توسط PureMarers بسیار نشان داده شده بود ، “هسته سخت سیستم” سالهاست و فقط در روزها و زمان سخت دشمن فقط مدافعان و وفاداران را پشت سر می گذارد و این بهانه هر روز تقاضای بیشتری را در سیستم می گذارد.
در همین زمان ، تحرک لارژانی در سطح رسانه و سیاسی (از جلسه آزاد جنگ 6 روزه ، که برای اولین بار در جلسه شورای امنیت بالا به محافل مذهبی اعلام شد) بسیار جدی تر از گذشته به نظر می رسد. سفر به مسکو و ملاقات با ولادیمیر پوتین در کرملین نیز می تواند به عنوان نشانه تقویت توسعه دهنده ها و مشاوران ناخودآگاه ، و کسانی که در طراحی و پیشرفت سیاست های کلان سیستم نزدیک هستند ، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
توییت استان (لاریجانی کمتر به مواضع سیاسی وارد می شود) این حدس و گمان را تقویت می کند. به عبارت دیگر ، پس از جنگ شش روزه ، وی به طور جدی در معرض سطح کلان سیستم سیاسی قرار گرفت. آنها حتی از نظر “سرنگونی وحدت ملی” نظریه پردازی می کنند.
از طرف دیگر ، قدرتهای تأسیس شده و خوب ، به همراه رهبران نیروها ، تا حدی برای اصلاح اصلاحات سیاست داخلی و در عین حال اتخاذ یک رویکرد واقع بینانه در روابط بین الملل. Velayati و Larijani از نمایندگان پیشرو در این محدوده به عنوان دو مشاور ارشد رهبری هستند.
باید دید که فقط موقعیت سیاسی یا سیاسی سیاسی جانبازان و ریشه هایی مانند Velayati و Larijani باعث تغییر در مسیری خواهد شد که در آن تصفیه کنندگان از آن پشتیبانی می کنند ، یا تصفیه موجود در آن چنان ریشه و منظم و قدرتمند است که مشاوران در این سطح در این سطح کار نمی کنند.
پیچیدگی روابط خارجی و قرار گرفتن در معرض پروژه چند لایه ترامپ-ناناهو-یک طرفه فضای بسیار کمی برای بازیگران ایرانی باقی مانده است. حتی اگر علی لارژانی سفیر ویژه ای داشته باشد.
ارسال پاسخ