فیلم “Dynamite House” ؛ فاجعه ای که خیلی دور نیست

ادریس آلبا در یک خانه دینامیت


فلاپی فیلم “A Dynamite House” برای اولین بار در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد و به زودی در سینماهای جهان و نتفلیکس اکران می شود.

به گفته انتخابتواین فیلم به یکی از حساس ترین مضامین و نگرانی های دوران مدرن علاقه مند است ، این اثری است که سعی می کند از ساختار روایت چند لایه ای استفاده کند تا جنگ هسته ای عمیق را به مخاطب برساند. با این حال ، ممکن است برای برخی از توده ها مشخص نباشد.

در سال 1964 ، دو تصویر مختلف از جنگ هسته ای در فیلم ها ارائه شد. استنلی کوبریک با نگاهی طنزآمیز در “دکتر عجیب و غریب” به فاجعه نگاه کرد. در مقابل ، سیدنی لومت نگاهی جدی به حمله هسته ای به وضعیت فیلم انداخت. “Dynamite House” را می توان در این دو قرار داد. فیلمی که سعی در نشان دادن مسئله جنگ هسته ای دارد.

با شروع داستان با موشک که از هرجای دیگر به ایالات متحده آتش می گیرد ، یک رقابت نفس گیر در سراسر جهان رخ می دهد تا مشخص شود چه کسی در پشت حمله است ، که این یک حمله نامشخص به آنچه پاسخ خواهد داد ، است. داستان به سه فصل تقسیم می شود که هر یک از آنها ظاهر متفاوتی از این رویداد وحشتناک دارند. در ابتدا مشخص نیست که هدف تیراندازی کجاست ، اما به زودی مشخص است که هدف در شیکاگو است. در بخش اول ، نیروهای نظامی و سیاسی با مخاطب همراه هستند تا یک راه حل خوش بینانه پیدا کنند. اولیویا واکر ، یک راه حل منطقی مبتنی بر تمام فشار ، مرکز داستان در این قسمت است. بخش دوم داستان در مرکز فرمان استراتژیک ایالات متحده به تصویر کشیده شده است و این بار این رویداد از دیدگاه ژنرال ها به تصویر کشیده شده است ، در این مرحله آنها وظیفه دارند که به سرعت تعیین کنند که آیا این حمله از دشمن است یا خیر.

بازتاب ترس و اضطراب برای آینده در چشمان انسان

ادریس آلبا در یک خانه دینامیت

با گذشت زمان ، به نظر می رسد کشورها هرگونه مداخله در این حمله را انکار می کنند و هیچ کس نمی داند چه کسی موشک را می کشد. در این قسمت ، ژنرال آنتونی بردی باید تصمیم بگیرد که برای جلوگیری از جنگ کامل چه کاری انجام دهد. با نگرانی و نگرانی سیاستمداران و نیروهای نظامی آمریکایی ، آنها به مخاطب منتقل می شوند زیرا فقط سی دقیقه فرصت پیدا کردن راه حل دارند. فصل سوم و آخر بر رئیس جمهور ادریس البا متمرکز است که سرانجام تصمیم گرفت جان خود را توسط ساکنان شیکاگو نجات دهد. یکی از مهمترین وقایع فیلم ، جذابیت به شخصیت های مختلف یک جامعه از کارشناسان نظامی و علمی گرفته تا افراد عادی با نگرانی های مشترک است. این تنوع در شخصیت پردازی “خانه دینامیت” را از یک کار سیاسی متفاوت و واقع گرایی تقویت می کند. بر خلاف داستان جذاب ، بازیگران ، به ویژه ادریس البا ، نتوانستند استانداردهای مورد نظر را رعایت کنند. در این نقش ، او بیشتر شبیه یک فرد عادی است تا یک رئیس جمهور قدرتمند که مجبور است فرمان دهد. این باعث شد مخاطب به یک حس اضطراری مشخص در صفحه سوم باشد.

در نگاه اول ، “یک خانه دینامیت” جایی در ژانر ندارد ، اما ترس از هر فیلم ترسناک است. در حقیقت ، می توان آن را به عنوان یک کار ترسناک در جامعه ، واقع گرایی فیلم ، تا حدی که توسط ذهن بیننده ایجاد شده است ، تصور کرد که آیا جنگ هسته ای نزدیک است. در حقیقت ، آنچه این کار را از سایر آثار جداگانه متمایز می کند ، دیدگاه واقع گرایانه و چند جانبه از مسئله حساس جنگ هسته ای است. این اثر نه تنها راوی داستان است ، بلکه هشدار برای سیاستمداران ، ارتش و تماشاگران ، هر چقدر هم که کلمات دیپلماتیک بنوشند ، می تواند انسان و زندگی را از بین ببرد.

سرانجام ، یک “خانه دینامیت” هشدار جدی در مورد خطرات جنگ هسته ای در دوران معاصر می دهد ، در حالی که در عین حال نشان می دهد که مردم نمی توانند با چنین تصویری روبرو شوند. این فیلم که هر دو بیننده را دعوت می کند بیایند و درباره کارهای هنری فکر کنند ، قابل تحسین است.